پس از گذشت چند روز و اعتراض جامعه تورک زبانان، شبکه خبری "جام جم" مطلب را که در ابتدا با عنوان "ستار خان، سردار ملی" در سایت خود قرار داده بود که
از ستارخان، این دلاور مرد تورک نام برده و از او بعنوان فردی بیسواد، لوطی مشروب، دزد و راهزن و غیره یاد کرده بود.
در نوشتار آن گستاخی های بسیاری نموده بود که اکنون "متن آن را تغییر داد"!!.
مطلب قبلی :
ستار خان سردار ملی نفر اول مدافع تبریز در مقابل قشون محمد علی شاه بود . شاه پس از به توپ بستن مجلس و تعطیلی آن عین الدوله را برای طرد و دستگیر کردن مشروطه طلبان به تبریز فرستاد . ستارخان اولین کسی بود که در تبریز بنای مخالفت را گذاشت و مردم را بر ضد اردوی دولتی تحریک کرد . وی حدود یک سال به همراه باقرخان و دیگر مجاهدین تبریز در مقابل قوای دولتی مقاومت کرده ، نگذاشت تبریز به دست آنان بیفتد . ستارخانه به مدت یازده ماه ریاست مجاهدین تبریز ارامه و قفقازی ها را بر عهده داشت و در مقابل حدود چهل هزار طرفدار محمد علی شاه مقاومت کرد بسیاری از روزنامه های خارج از ایران آن زمان دلیری های او را منعکس کرده برای ثبت شجاعت وی به تبریز تاریخ نگار ارسال کردند . در اواخر کار که اهل تبریز به واسطه محاصره و نرسیدن آذوقه به شدت در فشار بودند با توافق کنسول روس و انگلیس ، عده ای از قشون روس از راه جلفا به تبریز آمده ، به مقاومت ستارخان پایان دادند . ستارخان و باقرخان به همراه جمعی دیگر از روسای آزادیخواهان به کنسولگری عثمانی پناهنده شدند . سردار ملی در مقابل پیشنهاد کنسول روس برای به اهتزاز در آوردن بیرق روس بر سر منزلش و وعده سرقراسورانی (ژاندارمری ) آذربایجان پاسخ داد : " ژنزال کنسول من می خواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند ، من من زیر بیرق بیگانه نروم . "ستارخان از اهالی ارسباران ساکن تبریز ، در سال 1284 قمری متولد شد . او مردمی عامی و کاملا" بیسواد و لوطی مشرب بود . مدتی هم کدخدای محله امیر خیز تبریز شد . وی در فرقه شیخیه بوده ، به ثقه الاسلام پیشوای شیخی های آذربایجان ارادت بسیار داشت . ستارخانه بنا بر عادت لوطی گری یک بار با مامورین مظفر الدین میرزا ولیعهد و حاکم آذربایجان درگیر شد و به زندان افتاد اما از زندان گریخت و برای امرار معاش اقدام به راهزنی کرد . در این مدت نیز چند بار به زندان افتاد اما سرانجام به خدمت ژاندارمری در آمد و بالیاقتی که از خود نشان داد به تهران آ»ده و به صف تفنگداران ویژه مظفرالدین شاه وارد شد . اما پس از چندی به تبریز بازگشت و به شغل دلالی اسب و دیگر چارپایان پرداخت مدتی نیز به عتبات رفت و با توبه از گذشته اش به تبریز بازگشت .ادوارد براون در کتاب انقلاب ایران می نویسد : ایستادگی ها و مقاومت د نبردهای مختلف ، او را به اوج آسمان برد و اگر در این صحنه ها از پای در می آمد بی شک نام پر افتخاری در صفحه تاریخ به جای می گذاشت ولی کامیابی او را بر باد داد آخرین نشانه های ستارخان دلیر در مقابله با صمد خان شجاع الذدوله دیده شد . زمانی که صمد خان به شهر حمله ور شد و در حال پیروزی بود ستارخان به جمع مدافعان پیوست و شکت را به پیروزی کشاند . کردار وی پس از رفع محاصره تبریز به رسوایی گرایید . مسئولیت شورش شاهسون ها که سرکردگانش برای انقیاد و اطاعت به اردبیل آمده بودند به عهده اوست ، ستارخانه به آنان ناسزا گفت و آنان را رنجاند تا آنان به سپاه رحیم خان بپیوندند . سردار ملی آن شهر بینوا را ترک کرد و به تبریز گریخت . در تبریز نیز مشروطه خواهان را از خود خشمناک کرد و خدمات او را به فراموشی کشاند . مخبر السلطنه در مورد او می گوید : اگر ستارخان سواد داشت و آن گرفتاری را نداشت مردی بود که به کار مملکت می خورد . ))ستارخان همراه باقرخان در سال 1328 قمری تحت فشار روس ها و به دعوت تلگرافی آخوند خراسانی وارد تهران شد و مورد استقبال شدید قرار گرفت . سردار ملی در جرایانات سیاسی به سمت اعتدالیون متمایل شد . مدتی بعد نزاع بین اعتدالیون و دموکرات ها بالا گرفت که دولت مجبور شد با کسب اجازه از مجلس هر دو گروه را خلع سلاح کند .عده ای از اعتدالیون از جمله ستارخان حاضر به خلغ سلاح نشدند . در نهایت او در جریان محاصره محل اقامتش در تهران تیر خورد ه وتسلیم شد . ستارخان با گذشت ، راستگو و ساده بود اما از آن جهت که معنی مشروطه را نمی دانست پس از موفقیت مشروطه حاضر به اطاعت از قانون مصوب مجلس و تسلیم اسلحه نشد . با این حال فداکاری های او باعث ادامه مقاومت تبریز شد و همین مقاومت تبریز سلطنت محمد علی شاه را متزلزل کرد .وی در تاریخ 28 ذل الحجه سال 1332 قمری و در اوایل جنگ جهانی اول در حالی که 48 سال سن داشت در تهران در گذشت .
آدرسی برای اثبات حقیقت:
http://64.233.161.104/search?q=cache:gKq4gGqyZucJ:www.jjtvn.ir/display_full.aspx?data_id=2964+"ستار+خان+،+سردار+ملی"&hl=fa&ct=clnk&cd=1
مطلب فعلی (تغییر داده شده):
ستار خان ، سردار ملی
ستار خان سردار ملی نفر اول مدافع تبریز در مقابل قشون محمد علی شاه بود . شاه پس از به توپ بستن مجلس و تعطیلی آن عین الدوله را برای طرد و دستگیر کردن مشروطه طلبان به تبریز فرستاد . ستارخان اولین کسی بود که در تبریز بنای مخالفت را گذاشت و مردم را بر ضد اردوی دولتی تحریک کرد .
وی حدود یک سال به همراه باقرخان و دیگر مجاهدین تبریز در مقابل قوای دولتی مقاومت کرده ، نگذاشت تبریز به دست آنان بیفتد . ستارخانه به مدت یازده ماه ریاست مجاهدین تبریز ارامه و قفقازی ها را بر عهده داشت و در مقابل حدود چهل هزار طرفدار محمد علی شاه مقاومت کرد بسیاری از روزنامه های خارج از ایران آن زمان دلیری های او را منعکس کرده برای ثبت شجاعت وی به تبریز تاریخ نگار ارسال کردند .
در اواخر کار که اهل تبریز به واسطه محاصره و نرسیدن آذوقه به شدت در فشار بودند با توافق کنسول روس و انگلیس ، عده ای از قشون روس از راه جلفا به تبریز آمده ، به مقاومت ستارخان پایان دادند .
ستارخان و باقرخان به همراه جمعی دیگر از روسای آزادیخواهان به کنسولگری عثمانی پناهنده شدند . سردار ملی در مقابل پیشنهاد کنسول روس برای به اهتزاز در آوردن بیرق روس بر سر منزلش و وعده سرقراسورانی (ژاندارمری ) آذربایجان پاسخ داد : " ژنزال کنسول من می خواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند ، من من زیر بیرق بیگانه نروم . "
وی در تاریخ 28 ذل الحجه سال 1332 قمری و در اوایل جنگ جهانی اول در حالی که 48 سال سن داشت در تهران در گذشت .
منبع: موسسه مطالعات تاریخی ایران و روزنامه شرق
شایان ذکر است که همزبانان تورک از مدتی پیش در اعتراض به این توهین بزرگ که بار دیگر برخی از کاربران اینترنتی را با دشمنی آشکار فاشیست های پان آریانیسم که با اعتبار و تاریخ و بخصوص بد نام کردن دلاور مردان تورک زبان که میخواهند آن شخصیت های بزرگ تاریخی را به گونه ای دیگر جلوه دهند، وب سایتی ایجاد شدهد بود تا هموطنان تورک زبان و آگاه اعتراض خود را در آن به ثبت برسانند.
آدرس سایت: http://haray.supersized.org
از ستارخان، این دلاور مرد تورک نام برده و از او بعنوان فردی بیسواد، لوطی مشروب، دزد و راهزن و غیره یاد کرده بود.
در نوشتار آن گستاخی های بسیاری نموده بود که اکنون "متن آن را تغییر داد"!!.
مطلب قبلی :
ستار خان سردار ملی نفر اول مدافع تبریز در مقابل قشون محمد علی شاه بود . شاه پس از به توپ بستن مجلس و تعطیلی آن عین الدوله را برای طرد و دستگیر کردن مشروطه طلبان به تبریز فرستاد . ستارخان اولین کسی بود که در تبریز بنای مخالفت را گذاشت و مردم را بر ضد اردوی دولتی تحریک کرد . وی حدود یک سال به همراه باقرخان و دیگر مجاهدین تبریز در مقابل قوای دولتی مقاومت کرده ، نگذاشت تبریز به دست آنان بیفتد . ستارخانه به مدت یازده ماه ریاست مجاهدین تبریز ارامه و قفقازی ها را بر عهده داشت و در مقابل حدود چهل هزار طرفدار محمد علی شاه مقاومت کرد بسیاری از روزنامه های خارج از ایران آن زمان دلیری های او را منعکس کرده برای ثبت شجاعت وی به تبریز تاریخ نگار ارسال کردند . در اواخر کار که اهل تبریز به واسطه محاصره و نرسیدن آذوقه به شدت در فشار بودند با توافق کنسول روس و انگلیس ، عده ای از قشون روس از راه جلفا به تبریز آمده ، به مقاومت ستارخان پایان دادند . ستارخان و باقرخان به همراه جمعی دیگر از روسای آزادیخواهان به کنسولگری عثمانی پناهنده شدند . سردار ملی در مقابل پیشنهاد کنسول روس برای به اهتزاز در آوردن بیرق روس بر سر منزلش و وعده سرقراسورانی (ژاندارمری ) آذربایجان پاسخ داد : " ژنزال کنسول من می خواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند ، من من زیر بیرق بیگانه نروم . "ستارخان از اهالی ارسباران ساکن تبریز ، در سال 1284 قمری متولد شد . او مردمی عامی و کاملا" بیسواد و لوطی مشرب بود . مدتی هم کدخدای محله امیر خیز تبریز شد . وی در فرقه شیخیه بوده ، به ثقه الاسلام پیشوای شیخی های آذربایجان ارادت بسیار داشت . ستارخانه بنا بر عادت لوطی گری یک بار با مامورین مظفر الدین میرزا ولیعهد و حاکم آذربایجان درگیر شد و به زندان افتاد اما از زندان گریخت و برای امرار معاش اقدام به راهزنی کرد . در این مدت نیز چند بار به زندان افتاد اما سرانجام به خدمت ژاندارمری در آمد و بالیاقتی که از خود نشان داد به تهران آ»ده و به صف تفنگداران ویژه مظفرالدین شاه وارد شد . اما پس از چندی به تبریز بازگشت و به شغل دلالی اسب و دیگر چارپایان پرداخت مدتی نیز به عتبات رفت و با توبه از گذشته اش به تبریز بازگشت .ادوارد براون در کتاب انقلاب ایران می نویسد : ایستادگی ها و مقاومت د نبردهای مختلف ، او را به اوج آسمان برد و اگر در این صحنه ها از پای در می آمد بی شک نام پر افتخاری در صفحه تاریخ به جای می گذاشت ولی کامیابی او را بر باد داد آخرین نشانه های ستارخان دلیر در مقابله با صمد خان شجاع الذدوله دیده شد . زمانی که صمد خان به شهر حمله ور شد و در حال پیروزی بود ستارخان به جمع مدافعان پیوست و شکت را به پیروزی کشاند . کردار وی پس از رفع محاصره تبریز به رسوایی گرایید . مسئولیت شورش شاهسون ها که سرکردگانش برای انقیاد و اطاعت به اردبیل آمده بودند به عهده اوست ، ستارخانه به آنان ناسزا گفت و آنان را رنجاند تا آنان به سپاه رحیم خان بپیوندند . سردار ملی آن شهر بینوا را ترک کرد و به تبریز گریخت . در تبریز نیز مشروطه خواهان را از خود خشمناک کرد و خدمات او را به فراموشی کشاند . مخبر السلطنه در مورد او می گوید : اگر ستارخان سواد داشت و آن گرفتاری را نداشت مردی بود که به کار مملکت می خورد . ))ستارخان همراه باقرخان در سال 1328 قمری تحت فشار روس ها و به دعوت تلگرافی آخوند خراسانی وارد تهران شد و مورد استقبال شدید قرار گرفت . سردار ملی در جرایانات سیاسی به سمت اعتدالیون متمایل شد . مدتی بعد نزاع بین اعتدالیون و دموکرات ها بالا گرفت که دولت مجبور شد با کسب اجازه از مجلس هر دو گروه را خلع سلاح کند .عده ای از اعتدالیون از جمله ستارخان حاضر به خلغ سلاح نشدند . در نهایت او در جریان محاصره محل اقامتش در تهران تیر خورد ه وتسلیم شد . ستارخان با گذشت ، راستگو و ساده بود اما از آن جهت که معنی مشروطه را نمی دانست پس از موفقیت مشروطه حاضر به اطاعت از قانون مصوب مجلس و تسلیم اسلحه نشد . با این حال فداکاری های او باعث ادامه مقاومت تبریز شد و همین مقاومت تبریز سلطنت محمد علی شاه را متزلزل کرد .وی در تاریخ 28 ذل الحجه سال 1332 قمری و در اوایل جنگ جهانی اول در حالی که 48 سال سن داشت در تهران در گذشت .
آدرسی برای اثبات حقیقت:
http://64.233.161.104/search?q=cache:gKq4gGqyZucJ:www.jjtvn.ir/display_full.aspx?data_id=2964+"ستار+خان+،+سردار+ملی"&hl=fa&ct=clnk&cd=1
مطلب فعلی (تغییر داده شده):
ستار خان ، سردار ملی
ستار خان سردار ملی نفر اول مدافع تبریز در مقابل قشون محمد علی شاه بود . شاه پس از به توپ بستن مجلس و تعطیلی آن عین الدوله را برای طرد و دستگیر کردن مشروطه طلبان به تبریز فرستاد . ستارخان اولین کسی بود که در تبریز بنای مخالفت را گذاشت و مردم را بر ضد اردوی دولتی تحریک کرد .
وی حدود یک سال به همراه باقرخان و دیگر مجاهدین تبریز در مقابل قوای دولتی مقاومت کرده ، نگذاشت تبریز به دست آنان بیفتد . ستارخانه به مدت یازده ماه ریاست مجاهدین تبریز ارامه و قفقازی ها را بر عهده داشت و در مقابل حدود چهل هزار طرفدار محمد علی شاه مقاومت کرد بسیاری از روزنامه های خارج از ایران آن زمان دلیری های او را منعکس کرده برای ثبت شجاعت وی به تبریز تاریخ نگار ارسال کردند .
در اواخر کار که اهل تبریز به واسطه محاصره و نرسیدن آذوقه به شدت در فشار بودند با توافق کنسول روس و انگلیس ، عده ای از قشون روس از راه جلفا به تبریز آمده ، به مقاومت ستارخان پایان دادند .
ستارخان و باقرخان به همراه جمعی دیگر از روسای آزادیخواهان به کنسولگری عثمانی پناهنده شدند . سردار ملی در مقابل پیشنهاد کنسول روس برای به اهتزاز در آوردن بیرق روس بر سر منزلش و وعده سرقراسورانی (ژاندارمری ) آذربایجان پاسخ داد : " ژنزال کنسول من می خواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند ، من من زیر بیرق بیگانه نروم . "
وی در تاریخ 28 ذل الحجه سال 1332 قمری و در اوایل جنگ جهانی اول در حالی که 48 سال سن داشت در تهران در گذشت .
منبع: موسسه مطالعات تاریخی ایران و روزنامه شرق
شایان ذکر است که همزبانان تورک از مدتی پیش در اعتراض به این توهین بزرگ که بار دیگر برخی از کاربران اینترنتی را با دشمنی آشکار فاشیست های پان آریانیسم که با اعتبار و تاریخ و بخصوص بد نام کردن دلاور مردان تورک زبان که میخواهند آن شخصیت های بزرگ تاریخی را به گونه ای دیگر جلوه دهند، وب سایتی ایجاد شدهد بود تا هموطنان تورک زبان و آگاه اعتراض خود را در آن به ثبت برسانند.
آدرس سایت: http://haray.supersized.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر