بحران کنونی لبنان باعث بروز مسائلی شده که دست اندرکاران سعی دارند از چشم مردم دور بماند. با وجود اینکه کمک به حزب الله اقدامی انسانی و الزامی محسوب میشود، در بررسی میزان این کمک و اهداف ناگفته آن معلوم نیست طبق چه منطقی، تأمین مالی مدارس حزب الله مهم تر و شایسته تر از تأمین مالی مدارس برای کودکان و نوجوانان ایران میباشد؟ طبق گزارشات رسمی از آغاز عملیات تجاوز گرانه اسرائیل به خاک لبنان، رهبران ما به کمکهای بشر دوستانه به حزب الله تأکید دارند. پنج محموله حاوی کمکهای انسان دوستانه توسط هلال احمر ایران برای محتاجان و صدمه دیدگان لبنان ارسال شده است که شامل آمبولانس، دارو، تجهیزات پزشکی، صدها پتو و هزارها کنسرو مواد غذائی میباشد. بر خلاف کمکهای اعطائی به ملت لبنان، هیچ حرفی از کمک های کلانی که ایران مستقیماً به حزب الله ارسال میکند، در میان نیست. طبیعتآ میزان و چگونگی سرمایه ای که برای بر اندازی دشمن اسرائیلی، به نیروهای مقاومت در لبنان تحویل داده میشود باید زیر سئوال قرار گیرد چرا که فاش شدن واقعیت، مستلزم انجام بررسی جامع در باره راه های تأمین آن و نیز توجیه منطق آن، خواهد بود. گفته میشود که چند روز پس از آغاز جنگ در لبنان (۲۵ تیر)، شورای عالی امینت ملی ایران جلسه ای برای بررسی اوضاع لبنان تشکیل داده و بمنظور تقویت نیروهای مقاومت حزب الله تصمیماتی اتخاذ شده که فورآ به سپرده های بانگی ترجمه شده. روزنامه ایتالیائی Il Foglio طی مقاله ای که در روز ۲٨ تیر ماه منتشر ساخت، از تصمیم ایران برای تحویل مبلغی بیش از دو میلیارد دلار به حزب الله گزارش داد، که این مبلغ علاوه بر کمکهای دائمی ایران به حزب الله است که سالانه بالغ بر تقریباً ۱۵۰ میلیون دلار میگردد. البته این مبالغ هنگفت فقط تجهیزات جنگی علیه اسرائیل نیست، بلکه برای تأمین مالی نهادهای اجتماعی دینی و فرهنگی حزب الله نیز میباشد. در واقع هر یک از ما، شهروندان جمهوری اسلامی ایران بطور مستقیم از جیب خود بودجه مدارس، بیمارستان ها و آسایشگاه هایی را که حزب الله احداث میکند، تأمین می کنیم. هر یک از ما از جیب خود بودجه اجاره ماهیانه ادارات متعدد حزب الله، وسایل و لوازم اداری آن و حقوق ماهیانه حزب الله، را تأمین می کنیم؛ در حالی که اغلب پروژه های عمرانی و اجتماعی که برای رفاه مردم ایران است یکی پس از دیگری، به خاطر فقدان یا کسری بودجه، رد می شوند. "مازاد ارزی درآمدهای کلان حاصله از فروش نفت" ظاهرا برای برنامه های دیگری منظور شده نه برای رفاه و شکوفایی اقتصادی خود مردم ایران. دو ماه بیشتر از رد پیشنهادات نمایندگان مجلس برای احداث جاده ها، فرودگاه ها، بیمارستان ها و مدارس، به دلیل کسر بودجه نگذشته و کار بجایی کشیده که احمد موسوی، معاون پارلمانی رئیس جمهور این جرأت را به خود داده که از نمایندگان مجلس که این لایحه را مطرح کردند انتقاد کند و طی نامه ای به غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس، تاکید کرده که بودجه کافی برای چنین برنامه هایی موجود نیست و عملکرد این گونه پیشنهادات نمایندگان مجلس از طرف دولت امکان پذیر نمیباشد. (ایرنا، ۲۵ اردیبهشت ماه). آیا این آقای محترم فکر میکنند که مجلس باید به ساز ایشان برقصد؟ شکی نیست که پشتیبانی و کمک به ساخت و ترمیم زیر بنای ویران شده لبنان امری انسانی و پسندیده است که باعث خرسندی ماست و اگر بتوانیم تحصیلات و رفاه برای مردم لبنان و طرفداران حزب الله را هم تامین کنیم که چه بهتر! اما چگونه میشود در لبنان مدرسه ساخت در حالی که برای ساختن مدرسه در ایران بودجه نیست، کدام را باید ترجیح داد؟ وقتی که ۵۰،۰۰۰ نفر در عرض دو ماه از کار خود اخراج شده اند و بیکار هستند، چطور می شود که پرداخت حقوق ماهیانه حزب الله و طرفداران آن را به این اشخاص ترجیح داد؟ آیا چنین خرج کلانی توجیهی هم دارد؟ آیا اصلا ًکسی هست که در این باره حساب و کتابی پس بدهد؟ آیا بهتر نیست که رهبران ایران همدردی خود را با مردم لبنان و مقاومت آن به نحوی ابراز کنند که به حساب جوانان مملکت نباشد؟ چرا نسل جوان ما باید کسری حمایت از این مقاومت را تحمل کنند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر