۱۳۸۷ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

افشاگري دانش جعفري در مورد ناآگاهي اقتصادي احمدي نژاد

شب گذشته داوود دانش‌جعفري، وزير امور اقتصادي و دارايي، رسما از سمت خود کناره گرفت. اما او در آخرين ‏ساعات حضور خود در اين وزارتخانه، در سخنراني غيرمنتظره‌اي كه متن آن را از پيش تعيين كرده بود و ‏بلافاصله در اختيار رسانه‌ها قرار داد، به شدت از روند تصميم‌گيري‌ها در دولت نهم انتقاد كرد و با اشاره به ‏موضوعات مختلفي كه او در سمت قبلي خود با آنها درگير بود، از دخالت‌ها و فشارهاي احمدي نژاد، ابعاد ناآگاهي ‏او از علم اقتصاد و دروغ‌پردازي‌هاي مشاورانش پرده برداشت.

دانش‌جعفري ديروز در مراسم توديع خود در حالي سخنان شديداللحن و انتقادي خود عليه روندهاي حاكم بر دولت ‏نهم را با بغض و اشك به پايان برد كه بسياري از كاركنان و مديران مياني وزارت اقتصاد كه از انتقادهاي او عليه ‏رئيس‌جمهور و مشاورانش به هيجان آمده بودند، بيش از يك دقيقه براي او كف زدند.

وزير سابق اقتصاد در سخنان ديروز خود به طور مستقيم به نقش منفي رحيمي، رئيس فعلي ديوان محاسبات كه ‏گزينه اصلي احمدي نژاد براي جانشيني پورمحمدي در وزارت كشور است، اشاره كرد و همچنين فاش كرد كه ‏معاون اقتصادي بازرسي رياست‌جمهوري، كه رياست آن برعهده داود احمدي نژاد برادر رئيس‌جمهور است، "يك ‏دامپزشك" است كه در مسائل اقتصادي عليه برنامه‌هاي او در وزارت اقتصاد به گزارش‌سازي پرداخته است.

حجم و شدت انتقادهاي دانش‌جعفري از احمدي نژاد و دولت به حدي بود كه پرويز داوودي، معاون اول احمدي ‏نژاد، پس از پايان اين جلسه در پاسخ به خبرنگاران به خنده‌هاي عصبي بسنده كرد.

البته صدا و سيما نيز طبق روال هميشگي خود، در بخش‌هاي مختلف خبري شب گذشته به هيچ‌يك از انتقادهاي ‏دانش‌جعفري از احمدي نژاد و فضايي كه بر دولت حاكم كرده است، اشاره نكرد و تنها به پخش آخرين لحظات ‏نطق وي در جلسه توديع خود پرداخت كه در آنها وي به علت بغض قادر به ادامه صحبت نبود و نيز صحنه قرائت ‏دو بيت شعر را نيز به اين برش كوتاه افزود.

‎‎دولتي كه هيچ‌كس قبولش ندارد

وزير سابق اقتصاد سخنان خود را با ذكر خصلت‌هاي جريان نزديك به احمدي نژاد آغاز كرد: نگاه منفي به همه ‏افراد باتجربه، عدم تبعيت از برنامه چهارم، اهميت دادن به مسائل جنبي مثل ساعت كار بانك‌ها، وجود گروه‌هاي ‏فشار در دستگاه‌هاي اجرايي دولت احمدي نژاد و مشكلات متعدد دولت با نهادهاي مختلف كشور. دانش‌جعفري در ‏اينجا به ذكر عناوين دهها دستگاه دولتي و حكومتي پرداخت كه دولت احمدي نژاد خود را با آنها درگير كرده و ‏بدين ترتيب حتي در ميان حاكميت اصولگرا نيز منزوي شده است.

او اين مشكلات را اين‌گونه فهرست كرد: "مشكل با مجلس؛ مشكل با مجمع تشخيص مصلحت نظام؛ مشكل با ‏اشخاص خاص؛ مشكل با صدا و سيما؛ مشكل با روزنامه‌ها؛ مشكل با نامزدهاي رقيب در انتخابات قبلي رياست ‏جمهوري؛ مشكل با نامزدهاي بالقوه در انتخابات دهم و دهها مساله ديگر كه قابل ذكر نيست!"

او سپس به مشكلات اقتصادي ناشي از تحريم و لزوم مقاومت وزارت اقتصاد در برابر اين مشكلات اشاره كرد و ‏سپس گفت: "آنچه در اين كارزار ابهام انگيز است، اين است كه در اين دوره كه بيشترين فشار خارجي به نظام ‏مالي كشور وارد مي‌آمد به ويژه در بخش بانك و بيمه، عده‌اي نيز در داخل با نقد غيرمنصفانه موجبات تضعيف آن ‏را فراهم مي‌نمودند."

‎‎چوب مشاوران رئيس‌جمهور لاي چرخ دولت

وزير سابق اقتصاد سپس درباره مشكلاتي كه مشاوران احمدي نژاد با دامن زدن به مسائلي همچون "اتهام و شبهه ‏ربوي بودن بعضي از عمليات بانكي، بالا بودن سود بانكي، تبديل بانك‌ها به بانك قرض‌الحسنه، داشتن ارتباط ‏سياسي بعضي از مديران با بعضي از اشخاص با نفود، معوق شدن بازپرداخت‌ها، دادن تسهيلات به اشخاص ‏خاص، ندادن تسهيلات كافي به طرح‌هاي مورد نظر دولت و داستان بيمه ايران" براي دولت فراهم مي‌كردند، ‏سخن گفت و افزود: "آتش تهيه اين حملات عموما از طرف كساني ريخته مي‌شد كه حتي يك روز هم سابقه فعاليت ‏در نظام بانكي و بيمه‌اي كشور را نداشتند و صرفا با برداشت‌هاي غير اجرايي خود عملكرد اين مجموعه‌ها را ‏نظاره مي‌كردند."

او سپس به طور غير مستقيم به دخالت‌هاي غير كارشناسي احمدي نژاد در مسائل اقتصادي اشاره كرد كه عاقبت ‏مجبور شد در برابر آن بايستد؛ ايستادگي‌اي كه سرانجامش بركناري بود: "عده‌اي هم سعي مي‌كردند با ‏اعمال‌نظرهاي مختلف در ظاهر تحولي بوجود آورند، ولي ما عملا مشاهده كرديم كه آنها دارند اين مجموعه‌هاي ‏ارزشمند را از كار مي‌اندازند، زيرا كه طرحي جايگزين نداشتند و صرفا از وضع موجود ايراد مي‌گرفتند... در ‏هر صورت نظام بانكي در اين دوره به صورت مستمر تحت فشار قرار داشت. من وقتي نگاه آنها را به نيمه خالي ‏ليوان ديدم، جلوي آنها ايستادم و اجازه ندادم جلوتر بروند."

‎‎انحلال سازمان مديريت، شبيه انحلال ارتش

وزير سابق اقتصاد سپس در تعريضي بي‌سابقه به احمدي نژاد، انحلال سازمان مديريت توسط وي را با پيشنهاد ‏انحلال ارتش توسط برخي گروه‌ها در ابتداي انقلاب مقايسه كرد و گفت: "به ياد ايده انحلال ارتش افتادم كه عده‌اي ‏در آن موقع چه‌ها براي آن مي‌گفتند ولي امام چگونه مساله را با دورانديشي هدايت كرد... در طرح مربوط به ‏انحلال سازمان برنامه هم ديده بودم كه اين اقدام حساب شده نبود و جز ايجاد سرخوردگي و ياس براي كاركنان اين ‏سازمان عظيم اثر ديگري نداشت."

وي بلافاصله سمت و سوي تعريض خود را باز به سمت شخص احمدي نژاد برگرداند و با انتقاد از تاثيرپذيري ‏وي از گزارش‌هاي رحيمي رئيس ديوان محاسبات، گفت: "از ويژگي‌هاي ديگر اين دوره هيجاني بود كه هر كس ‏به خود اجازه مي‌داد در مسايل كلان اقتصادي كشور دخالت كند. نمي‌دانم چه فايده‌اي از اين كار مي‌بردند... يك بار ‏آقاي دكتر رحيمي رئيس كل ديوان محاسبات در يك مصاحبه داخلي- خارجي اعلام نمود كه يكي از قراردادهاي ‏نفتي كه در دولت قبل منعقد شده، مساله‌دار است و لذا بايد اين قرارداد را كه 20 ميليارد خسارت به كشور مي‌زند ‏لغو شود. هم من و هم وزير نفت جداگانه با ايشان صحبت كرديم و گفتيم اين نحوه رفتار شما با قراردادهاي ‏بين‌المللي حيثيت ما را زير سوال مي‌برد و ديگر در بستن قراردادهاي جديد به ما اعتماد نمي‌كنند. اگر اشكالي ‏وجود دارد بايد آن را رفع كرد و نه اينكه با مصاحبه مطبوعاتي هو و جنجال راه بياندازيم. از طرف ديگر دليلي ‏وجود ندارد كه قبل از اينكه اين پرونده رسيدگي شده باشد و حكمي صادر شده باشد اين بحث‌ها رسانه‌اي شود. ‏ايشان خيلي ساده گفت: من از شما دستور نمي‌گيرم. بعد از آن با هيات رئيسه مجلس صحبت كردم و خوشبختانه ‏آنها با روش‌هاي خود، فتيله اين بحث را پائين آوردند. به نظرم مي‌رسد ريشه اين هيجانات برمي‌گردد به يكسري ‏اطلاعات كارشناسي نشده يا پردازش نشده كه بدون بررسي به مراجع بالاتر مي‌رسد."

‎‎جريان موازي در درون دولت

وزير سابق اقتصاد در بخش ديگري از نطق انتقادي مراسم توديع خود، با اشاره به پرونده‌سازي‌هاي برخي ‏نزديكان احمدي نژاد، فاش كرد: "به قرار اطلاع در قسمت بازرسي رئيس جمهور افرادي نفوذ كرده بودند كه جزء ‏ناراضي‌هاي دستگاه‌ها بودند. عده‌اي هم بودند كه صلاحيت پذيرش شغل را نداشتند. بطور مثال معاون اقتصادي ‏بازرسي يك دامپزشك بود. قاعدتا اشراف او به مسايل اقتصادي نمي‌تواند بالا باشد. اين افراد با دسترسي محدودي ‏كه داشتند، به خود اجازه مي‌دادند در مسايل پيچيده گزارش تهيه كنند و با دسترسي آساني كه به مقام بالا داشتند، ‏ذهنيت كارشناسي نشده خود را منتقل كنند. اينها مديران بالاي دستگاه‌هاي اجرايي، حتي وزرا را نيز كه منتخب ‏مجلس رئيس جمهوربودند و از مجلس راي اعتماد گرفته بودند، به راحتي زير سوال مي‌بردند و در موارد بسياري ‏باعث شكل‌گيري مديريت دوگانه يا موازي در دستگاه. البته تهيه اين نوع گزارشات فقط مختص بازرسي رئيس ‏جمهور نبود و از اشخاص درون دستگاه‌ها هم استفاده مي‌شد. گاهي با تشويق و گاهي هم با تهديد. ولي ويژگي همه ‏اين گزارشات اين بود كه با رئيس دستگاه مشورت نمي شد و به يكباره تصميم بر علني شدن گزارش مي‌گرفتند."

‎‎بحران‌سازي‌هاي شخص احمدي نژاد



داود دانش‌جعفري در جاي ديگري باز به نقش شخص احمدي نژاد در ايجاد بحران در حوزه اقتصادي پرداخت و ‏گفت: "فشار بيمه ايران، از ناحيه ديگر اعمال شد. يك گزارش ساده در مورد تخلف مديران قبلي بيمه ايران كه در ‏دوره من هم نبود، به زودي تبديل به يك مسئله ملي شد و بعد جمع كردن موضوع چقدر نيرو برد! يا در همين ‏سخنراني اخير قم نيز كه بازتاب وسيعي داشت. ريشه‌هاي اين نوع گزارشات غيركارشناسي كه بدون چك كردن به ‏مراجع بالاتر رسيده به راحتي قابل مشاهده است."

وي سپس به رايزني‌هاي خود با احمدي نژاد درباره سخنراني هيجاني وي در قم اشاره كرد و پس از آن به تكذيب ‏چند ادعاي اصلي احمدي نژاد در اين سخنراني پرداخت: "در جلسه دولت با جناب آقاي دكتر صحبت كردم و گفتم ‏طرح اين بحث‌ها به كشور آسيب مي‌رساند. ايشان گفتند منظور من اين بوده كه مشكلات نظام‌هاي مالياتي، گمرك و ‏بانك را بشكافم و قصد ديگري در كنار نبوده است. با اين حال وقتي بعدا به مطلب دقيق شدم، همان نگراني كه ‏داشتم، بيشتر شد."

‎‎تكذيب ادعاهاي احمدي نژاد درباره ماليات و دخانيات

او با تكذيب ادعاهاي احمدي نژاد درباره مافياي سيگار توضيح داد: "اولا هيچ يك از روساي گمرك، ماليات و يا ‏دخانيات از مسايل مطروحه با خبر نبودند و ايرادات اشاره شده جملگي قابل خدشه است. به طور مثال همه ‏مي‌دانند كه در حال حاضر واردات سيگار در كشور كاملا آزاد است و هيچ امتياز انحصاري به كسي داده نشده ‏است. 21 شركت بزرگ و كوچك، بازار واردات رسمي سيگار ايران را در اختيار دارند و در سال 1386 حدود ‏‏300 ميليون يورو واردات داشته‌اند. چطور ممكن است فردي براي گرفتن مجوز واردات سيگار كه هيچ مانعي هم ‏براي آن وجود ندارد، حاضر باشد 5 ميليارد حق حساب بدهد؟! اين بحث منطقي به نظر نمي‌رسد!"

وزير معزول اقتصاد سپس ادعاي احمدي نژاد درباره مشكلات نظام مالياتي را هم تكذيب كرد: "يا اين مطلب كه ‏گفته شد دو كارخانه مثل هم كه هر دو يك چيز توليد مي‌كنند و به يك اندازه توليد خود را فروخته‌اند، چرا از يكي ‏‏300 ميليون تومان و از ديگري 3 ميليون تومان ماليات گرفته‌اند؟! بررسي‌هاي انجام گرفته نشان مي‌داد چنين ‏موضوعي هيچ سابقه‌اي در سازمان مالياتي ندارد. تازه نظام مالياتي ما بر اساس فروش نيست كه هر دو به يك ‏اندازه ماليات بدهند. در نظام مالياتي ما، بر اساس درآمد (يعني فروش منهاي هزينه) ماليات تعيين مي‌شود. اين ‏امكان وجود دارد كه هزينه دو كارخانه به هر دليل متفاوت باشد. اي كاش جزئيات موضوع قبلا مورد بررسي ‏دستگاه مربوطه قرار مي‌گرفت و اينطور شتاب‌زده عمل نمي‌شد! "

‎‎گراني مسكن تقصير دولت است، نه بانك‌ها

دانش‌جعفري سپس ادعاهاي احمدي نژاد درباره دخالت بانك‌هاي خصوصي و موسسات اعتباري در بازار مسكن ‏را نيز رد كرد و با نقد ادعاي دولتمردان نزديك به احمدي نژاد درباره افزايش توليد، انتقاد از تاكيد احمدي نژاد بر ‏آغاز طرح‌هاي جديد به‌رغم وجود طرح‌هاي نيمه‌تمام در كشور و اعتراف به نقش دولت نهم در افزايش نقدينگي و ‏تورم، گفت: "آيا مي‌شود انتظار داشت كه براي انجام تكاليف بودجه 1387 نزديك به 60 ميليارد دلار دلار نفتي ‏توسط بانك مركزي تبديل به ريال شود، ولي نقدينگي بالا نرود؟! هر كس بلد است بفرمايد انجام دهد. يا اگر نقدينگي ‏بالا رفت، كاري كنيم كه تورم بالا نرود؟! هر كس مي‌تواند بفرمايد انجام دهد. تورم نتيجه محتوم اين سياست است، ‏و نمي‌شود از واقعيت فرار كرد."

وي سپس با لحني تمسخرآميز درباره ادعاهاي احمدي نژاد درباره فعاليت يك مافيا عليه دولت نهم گفت: "بعضي‌ها ‏فكر مي‌كند نابساماني‌هاي اقتصادي ما به ويژه در تورم و بخش مسكن ناشي از فعاليت‌هاي بدخواهانه عليه دولت ‏است. من اذعان مي‌كنم، تجربه‌اي در ارتباط با مبارزه با مافيا ندارم! بايد كارشناسان خبره اطلاعاتي و امنيتي را ‏وارد اين كار كرد. ولي به نظرم مي‌رسد حتي براي خنثي كردن فعاليت مافيايي البته اگر وجود خارجي داشته باشد! ‏حتما كنترل رشد نقدينگي نيز مفيد است."

‎‎احمدي نژاد شخصا سود بانكي را كم كرد

بخش ديگري از سخنان وزير سابق اقتصاد دولت احمدي نژاد نيز حائز اهميت بود كه در آن به نقش شخص ‏رئيس‌جمهور در كم كردن سود بانكي، با وجود مخالفت كارشناسان و اعضاي شوراي اقتصاد، اشاره ‏تعريض‌آميزي وجود داشت: "در سال گذشته در همين دوران بود كه شوراي عالي پول و اعتبار تشكيل جلسه داد. ‏اكثريت اعضاي شورا از جمله من و دكتر شيباني با كاهش نرخ سود بانكي مخالف بوديم. فضاي غالب جلسه اين ‏بود كه چون تورم سال 1385 بالا رفته، بايد سود بانكي نيز متناسب با آن افزايش يابد. اما چون محدوديت‌هاي ‏سياسي دولت قابل درك بود، لذا شورا به رئيس جمهور پيشنهاد نمود درسال 1386 هيچ كاهشي متوجه نرخ سود ‏بانكي نشود. عليرغم اين همكاري شورا، جناب آقاي رئيس جمهور اين پيشنهاد را قبول ننمودند و تلويحا گفته شد ‏اگر براي بار دوم هم نظر دولت رعايت نشود بازهم نظر شورا تاييد نمي‌شود و لذا وقتي مجددا اين موضوع در ‏شورا بحث شد اكثريت اعضاي جلسه با درك خوب از شرايط زمان به آن راي مثبت دادند و لذا تنش خوابيد!"

‎‎ناآگاهي رئيس‌جمهور و مراجع تقليد از علم اقتصاد

او سپس به شكلي زيركانه اما با احترام، از ناآگاهي يكي از مراجع قم از مسائل اقتصادي و سوء استفاده نزديكان ‏احمدي نژاد از او نيز انتقاد كرد: "در سال گذشته كه اين بحث سود بانكي داغ بود يكي از مراجع عظام قم پيامي را ‏از طريق نماينده خود براي من ارسال نمودند. سوال ايشان اين بود كه با توجه به شناخت مثبتي كه از من وجود ‏دارد، چرا من با كاهش نرخ سود در جلسه شورا مخالفت كرده‌ام؟! در پاسخ عرض كردم كه اصولا من با كاهش ‏سود بانكي مخالف نيستم و يكي از آرزوهاي من اين است كه در اين دوره بتوانم به اين توفيق دست يابم. همچنين ‏عرض كردم اما براي انجام اين كار، يك مقدمه واجب وجود دارد! اگر اين مقدمه تامين نشود معلوم نيست به هدف ‏برسيم... در ادامه عرض كردم كه مقدمه واجب كاهش نرخ سود بانكي اين است كه تورم هم پايين بيايد. ايشان پيام ‏را منتقل كردند ولي من احساس مي‌كردم استدلال من افاقه نكرده است. چند روز پيش باز همان نماينده آمدند و از ‏قول معظم‌له به من پيام دادند كه برداشت من صحيح بوده و ايشان هم به اين نتيجه رسيده‌اند كه حرمت تورم بالا ‏مهم‌تر از حرمت بالا بودن سود بانكي است!"

اين در حالي بود كه دانش‌جعفري در جاي ديگري از سخنانش، از ناآگاهي و بي‌اعتنايي احمدي نژاد به اصول علم ‏اقتصاد نيز انتقاد كرده بود: "من در دوره‌اي مسووليت پذيرفتم كه... بسياري از مفاهيم پذيرفته شده علم اقتصاد در ‏دنياي امروز از قبيل تاثير نقدينگي در تورم و يا چگونگي تقسيم كار مطلوب بين دولت و مردم زير سوال بود... ‏اگر مي‌خواهيم در اقتصاد موفق باشيم بايد با قاعده اين علم آشنا باشيم و به اصول آن پاي بند."

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲, دوشنبه

هادي غفاري: بايد حس «ناتني» بودن آذربايجان را از بين ببريم

گفتگو با حجت السلام آقاي هادي غفاري كه نامي معروف و سابقه اي معروف تر در سياست دارد در بامداد يك روز بهاري انجام شد.غفاري كه خود را براي نمايندگي تبريز در مجلس شوراي اسلامي آماده مي كند كانديد مورد حمايت ائتلاف اصلاح طلبان آذربايجان شرقي است.

با توجه به اين كه شما سابقه طولاني در مبارزات انقلابي داريد.لطفا مقايسه اي بين آرمان اوليه انقلاب براي تشكيل مجلس شورا و وضعيت فعلي اين نهاد انجام دهيد.

غفاري: اگر بخواهم خلاصه و در يك بند بگوييم بايد بگوييم مجالس اول،دوم،سوم، تا حدودي مجلس چهارم و مجلس ششم مجالس انديشه،اما مجالس پنجم و هفتم مجالس پادگاني بودند.در اين مجالس ظاهرا مردم نقش داشتند اما در واقع مردم به نظر من نقشي نداشتند و اين دو مجلس بر اساس القائات تشكيل شدند.مردم به كساني راي دادند كه آن ها را نمي شناختند.حالا اگر بخواهيد من اين موضوع را باز كنم.

بله لطفا.

غفاري: توضيح من يك بعد جهاني دارد.در دنيا خب زماني راي را مي دزديدند.بعد خريد و فروش راي مرسوم شد.بعدها در جامعه صنعتي اين رويه باب شد كه مردم بر اساس القائات راي بدهند.يعني مردم به كساني راي بدهند كه ما مي خواهيم.استانداردها را تعريف مي كردند و مردم بر اساس آن ها راي مي دهند.نرم افزار را عده اي مي دهند و مردم هم رايشان را در صندوق ها مي ريزند.بعد از انقلاب فرانسه و طرح انديشه انساني در اروپا دوموكراسي مطرح شد.يعني در كنار كرسي هاي ديگر دموكراسي يعني حكومت مردم مطرح شد.بعدها اين دموكراسي به سمت دموكراسي هدايت شده رفت.يعني مردم به آن هايي كه ما مي گوييم و مي خواهيم راي بدهند.يعني مدتي كار مي شود و انديشه شان بر اساس زيربنايي كه فكر ماست ساخته مي شود و بعد به كساني راي مي دهند كه ما مي خواهيم.در اين صورت نيازي به خريد و فروش راي يم دستكاري در آرا نيست.اين ها زماني بود كه ما نتوانيم آرا را هدايت كنيم.با روش ساختن آرا روش هاي ديگر مثل تقلب منسوخ مي شود.

اين روش حتما با آرمان شما در اول انقلاب مغاير است.

غفاري:قطعا.

در اين راستا يكي از مهم ترين مسايل بعد نظارتي مجالس است.اگر شما در مجلس حضور پيدا كرديد براي احياي بعد نظارتي مجلس چه خواهيد كرد؟

غفاري:من يك نكته اي را بايد توضيح دهم.نظام هاي هدايت شده به جاي وكيل الملله وكيل الدوله مي خواهد.از زماني كه پارلمان در كشورهاي جهان سوم شكل گرفته به ايم سمت مي رفته.نمونه هاي متفاوت مقل مرحوم مدرس وجود داشته اند كه وكيل الملله بودند اما در اثر استبداد تلاش مي شد مجلس از وكيل الدوله ها تشكيل شود.من الان معتقدم قانون اساسي ظرفيت يك دموكراسي كامل را دارد.به شرطي كه درست اجرا شود.من دعواي اسم هم ندارم. اسم اين دموكراسي درست را هر چه مي خواهيد بگذاريد.دموكرسي ديني دموكراسي اسلامي،مردم سالاري ديني و ...قانون اساسي ظرفيت تحقق مردم را دارد.با ابزارهايي كه در اختيار دارد.مجلس دولت تعيين مي كند.دولت بر اساس قانون مجلس حركت مي كند دولت فقط مجري است و خط را از مجلس مي گيرد.مجلس سه كار انجام مي دهد.يك قانون وضع مي كند.مجري تعين مي كند و بر رفتار مجري نظارت مي كند.براي نظارت بر مجري هم چهار ابزار دارد.اگر دولت در راستاي قوانين مجلس حركت كند مجلس نيز كمك مي كند اگر دولت از مسير قانون دور افتد يا تعلل كند مجلس ابزارها را در اختيار مي گيرد.ابزار اول تذكر است تا دولت بداند كجا كار نمي شود كجا نيازمند توجه بيشتري است.اين كار فردي است و يك نفر هم مي تواند تذكر بدهد يا سوال بپرسد.ابزارهاي بعدي مجلس جمعي است.يعني استيضاح و طرح عدم كفايت.براي استضاح حداقل 15 نماينده بايد جمع شود.اگر با استضاح هم كار درست نشود و ل دولت يا رييس جمهور نتواند كار را پيش ببرد طرح عدم كفايت سياسي رييس جمهور مطرح مي شود.اين چهار ابزار در اختيار مجلس است.بهترين ابزار را قانون اساسي براي نظارت بر دولت در اختيار مجلس گذاشته است.اين ابزارها تناسب هم دارد.يعني يك نماينده بر كار يك وزير نظارت مي كند و از او سوال مي پرسد و يا تذكر مي دهد و در استيضاح يا عدم كفايت جمع مجلس بر كار جمع دولت نظارت مي كند.البته عدم كفايت سياسي رييس جمهور به تنفيذ رهبر هم احتياج دارد.اما كم اتفاق مي افتد كه در برابر مصوبه نمايندگان ايستادگي كند.يك بار هم اين اتفاق افتاد و وقتي آقاي بني صدر نتوانست كشور را اداره كند و كشور به سمت بي ثباتي مي رفت طرح عدم كفايت سياسي اومطرح شد.در طرح عدم كفايت هم اولين امضا امضاي من است.پايين متن امضي من است.امام هم اين حكم را تنفيذ كردند.رهبر در مقابل اراده ملي مقاومت نمي كند.

دونكته در گفته هاي شما وجود دارد. اول اين كه مجلس هفتم سطح نظارتي را بسيار كاهش داده و حتي در وصول برخي سوالات هم كارشكني شده است.اين مورد به كرات باعث اعتراض نمايندگان هم شده است.اما شما حتي از طرح كفايت سياسي رييس جمهور هم به عنوان يكي از ابزارهاي نظارتي مجلس صحيت مي كنيدو سابقه اي هم در اين مورد داريد.نمته دوم اين كه شما گفتيد رهبر در مقابل اراده ملي مقاومت نمي كند.يعني مشكل عدم نظارت بر دولت از ناحيه عملكرد ضعيف خود نمايندگان است.

غفاري:بله.به شجاعت نمايندكان بستگي دارد و پايگاه آن ها و همچين وجدان نمايندگان.من اگر به مجلس بروم حداقل به اندازه چند نماينده توان پيگيري اين امور را دارم.حداقل رهبري يك جريان را در مجلس مي توانم به دست بگيرم.چند روز پيش كسي از من پرسيد از بين سه نفري كه براي رياست مجلس مطرح هستند آقايان حداد عادل،لاريجاني و آقا تهراني كدامشان راي بياورند.من با صراحت گفتم خودم.گفتند كانديدا مي شوي گفتم بله.من توان مديريتي بيسيار بشتري از آقاي حداد عادل دارم.

و سوابق انقلاب بيشتر.

غفاري: سوابق انقلابي كه جاي خود دارد.من با تكبر مي گويم اين سه بزرگوار در سوابق انقلابي انگشت كوچك من هم نمي شوند.ما از بس متواضعانه صحبت كرديم كه برخي فكر كردند علي آباد هم شهري است.يك صدم سيلي هايي را كه من براي انقلاب خورده ام اين سه بزرگوار در خواب هم نديده اند.چه برسد در بيداري. يك صدم آن كابل خوردن ها، تحمل آب جوش ها، قپان ها و آويزان شدن ها. هنوز عوارض شكنجه ها را پس از سي سال در بدن خود دارم.مشت هايي كه يك استخوان در فكم نگذاشته و انگشتان پايم هم ناخن نداردا.اگر كسي الان پايش را روي پاي من بگذارد خون جاري مي شود.به لحاظ تدبير و عقل هم خودم را در تدبير تحصيلات عاليه و مرتبه انديشمندي از هر سه بزرگوار برتر مي دانم.مي دانم اين پاسخ متكبرانه است اما اين سنتزي است كه تز تواضع ما و رفتار متكبرانه آقايان ناشي مي شود.هر چه ما تواضع كرديم آن ها بيشتر سو استفاده كردند.

در تشريح عوامل ضعف مجلس براي انجام كار نظارتي چه مقدار روند برگزاري انتخابات اعم از مرحله بررسي صلاحيت ها و سلامت آن را مهم مي دانيد.

غفاري:درباره رد صلاحيت ها حداقل در مورد خودم مي دانم كه بين خودم و خدا شهادت مي دهم كه رد صلاحيت من غير منقطقي بود.براي همين هم بازگردنده شد.من پرسيدم مطالبق قانون كه به استناد كدام بند قانون رد صلاحيت شده ام چرا كه رد صلاحيت بايد مستند به قانون باشد. البته استناد نبايد مثل عمل آن آقايي باشد كه داشت درباره نفت مطلب مي نوشت اما براي اين كه نشان دهد مطلبش استناد دارد بندهاي كنوانسيون ژنو را مي آورد.استناد بايد طوري باشد كه اگر يك حقحقودان بي طرف و يك وجدان آكاه بررسي كرد بداند قضيه چه بوده است.بحث دوم دخالت در اراست.در آرا دخالت مي كنند.بعضي ها به عنوان تكليف شرعي آراي كس ديگري را به نام كس ديگري مي خوانند.هر كس هم منكر شود من آدرس و كدش را مي دهم.نيمي از آراي من حساب نشده بود كه رفتم فرمانداري و با كمك آقاي فرماندار آراي من برگشت.

يكي از مسايل انتخابات مشاركت كم مردم در انتخابات است.براي ايجاد انگيزه در مردم بهتر است كه كانديداهاي اصلاح طلب به طور روشن دلايل كانيداتوري خود رابه مردم بگويند. شايد باعث افزايش انگيزه آن ها شود.تا پاي صندوق بيايند.براي شما مهم ترين دليل كانديد شدن چه بود؟

غفاري:اول اجازه بدهيد كه توضيحي بدهم.مردم در انتخابات شركت كردند ولي راي ندادند و پيامشان را با راي ندادن نشان دادند.در مورد خود من دليل شركت اين بود كه به اوضاع و احوال اول انقلاب برگرديم.من از كساني نيستم كه مي گويند يك دست صدا ندارد.يك دست هم موج ايجاد مي كند.يك دست وقتي حركت كرد دست ديگري هم به حركت در مي آيد و آن ها به هم مي رسند.مي گويند با يك گل بهار نمي شود اين را هم وبل ندارم يگ گل طليعه بهار است.من مي توانم در اطراف خود تغيير ايجاد كنم.براي تغييرات قهرمان لازم است و من خودم را قهرمان مي دانم شايد اين را هم متكبرانه بدانند باز برايم مهم نيست براي خودم اين مهم است كه خودم چه مي انديشم اين قهرمانان هستند كه ملت ها را به حركت در مي آرودند و ملت ها هماز قهرمانان حمايت مي كنند من به تنهايي آمده ام تا حداقل به اندازه خودم اين روند را تغيير بدهم.مردم را دعوت مي كنم پاي صدوق ها و آگاهانه راي بدهند.من اهدافم را گفته ام مي خواهم براي آزادي آرمان خواهي و عزت مردم كار كنم و به مردم نشان دهم كه مي توان در ميان امواج ديگر موج ديگري ايجاد كرد.

تشكيل يك فراكسيون از اصلاح طلبان و برخي كانيداهاي مستقل و حتي اصولگراي مخالف سياست هاي حاكم را در مجلس هشتم ضروي مي دانيد و اگر چنين فراكسيوني تشكيل شود چه نقشي در آن ايفا مي كنيد؟

غفاري:قطعا ضروري مي دانم و نقش مديريتي خواهم داشت.

مهم ترين اولويت كاري اين فراكسيون را چه مي دانيد؟با توجه به مجموعه مشكلاتي كه در حال حاضر وجود دارد اعم از مسايل اقتصادي،فرهنگي و ...

غفاري:من به كار هم زمان اعتقاد دارم و هنوز نتواسنته ام در ذهن خودم اولويت بندي كنم.از نظر سياسي بايد حرمت اين مردم را باز گردانيم جوانان پيران زنان كودكان روشنفكران نبايد چوب برداريم و به دنبال روشنفكران برويم و آن ها سكه يك پول كنيم و آن ها خجالت زده شوند و همه دلشان بخواهد كوته فكر باشند بايد هويت اين مردم به آن ها برگردانده شود اسلام بخشي از هويت ماست وقتي مي گويييم هويت بخشي از آن اسلام است بخشي از هويت سرزمين است و بخشي ديگر قوميت و فرهنگ و زبان و آداب و رسوم و لباس و اي هاست دومين مساله اقتصاد است يك جامعه فقير نمي تواند جامعه آزادي خواهي باشد و مترقي نيست ترقي فكر و انديشه با ترقي شكم ميسر مي شود ملتي كه خرما ندارد خدا هم ندارد.ملتي كه دنيايش بدتر از آخرت يزيد است نمي تواند ادعا كند ملتي پيشگام و ام القراي جهان اسلام است ام القراي جهان اسلام به همان اندزاه كه به دين نياز دارند به معيشت هم نياز دارند دين و معيشت با هم ناسازگار نيست.مثال روشني هم دارم كه به عنوان يك آخوند آن را مطرح مي كنم.وقتي وارد مسجد الحرام مي شويد چشمتان به خانه خدا مي افتد مستحب است اين دعا خوانده شود اللهم اعوذ بك من الكفرو القرخدياا من به تو پناه مي برم از بي ديني و فقر يعني مادي ترين خواسته در معنوي ترين حالت ورور به داخل مسجد الحرام آن دنياي يكرنگي با همه انسانيت بدون لباس هاي مرسوم بي هيچ تشخصي حتي با يك ساعت ويا انگشتر معنوي ترين حالت است و مادي ترين خواسته.كساني كه به ورح تعالي اسنان معتقديم و اينكه نبايد اين تعالي مخدوش شود بايد به آرامش مردم و آسايش مردم كه از اقتصاد است برسيم و اين ها با اقتصاد بلبشو و توليد بلبشو شدني نيست. امروزه براي يك توليد ساده گذشتن از 87 فيلتر لازم است 87 مجوز.عيب بزرگي است براي يك جامعه كه نرم زمان لازم براي خريدن يك نان سنگگ طبق اظهار نطر كارشناسان 18 دقيقه است اما براي خريدن موادمخدر 13 دقيقه است.اين ملت نمي تواند مدعي سربلندي و ايثار و الگوي جهان بودن باشد تا اين ها جابجا نشود.

بحث اقتصاد را مطرح كرديد.يكي از مباحث مهم اقتصادي در كشور ماعدالت است كه از سرچشمه اي ديني و مذهبي نيز مي آيد.نظر شما به عنوان يك روحاني و از منطر دين بر برنامه هاي عدالت دولت چيست؟ظاهرا دولت نه تنها در تحقق عدالت موفق نشده بلكه آسيب هايي جدي بر اين مفهوم وارد آورده است.

غفاري:من البته دولت را در اين امر تنها نمي بينيم.بلكه حاميان دولت و مجلس نيز در آن دخيلند.يعني يك بافت چند بعدي وجود دارد. مجلس دولت و مجموعه كساني كه نقدي بر اين شرايط ندارند در آن مقصرند.مجلس بايد بيندشيد كه چرا تورم با اين حجم وجود دارد بنابراين من دولت را فقط مقصر نمي دانم .قيمت ها در تمام دنيا يك تعادل عقلي دارند اما در كشور ما چرا چنين نيست ؟اين وظيفه مجلس است كه بررسي كند وتوضيح بخواهد چرا در كشوري كه روي گار نشسته بايد چهار ساعت در صف گار ايستاد چرا تعداد پمپ هاي گاز به تعداد نيست به چه منطقي برنامه مي ريزند من از شما كه شان روشنفگري داريد مي پرسم كسي كه چهار ساعت در صف گاز ايستاده باشد وقتي به خانه برمي گردد با زنش چه برخوردي ميكند با اداره فردا صبحش و درس بچه اش چه مي كند در كشورهاي پيشرفته همه چيز ضريب عددي دارد.ژرژ گاموف كتاب خوبي دارد كه مي گويد عدد زبان علم است.بايد چهرا ساهت ايستادن در يك صف را در عدد ضرب كنيم تا نتيجه اي دريافت شود در گشورهاي پيشرفته حتي نصب يك سرعت گير محاسبه دارد مقدار مصرف لنت ترمز و رانش آسفالت و ... و بعد محاسبه مي شود اين تبعات با ضروروي نصب سرعت گير همخواني دارد يا نه اكا براي ما نه نصب يك سرعت گيير فقط براي گاهش سرعت است و هيچ از اين محاسبه ها در آن انجام نمي شواين مساله ار ميتوان بزرگ تر كرد و بر مبناي آن تصميمات اقتصادي سياسي و فرهنگي را بررسي كرداصلاح همه اين ها ما را به سمت اصلاح طلبي مي برد.

براي جوانان برنامه خاصي داريد؟

غفاري:جوانان چند جا دچار مشكل هستند مشكل اول هويت جوانان است.در اين مورد ما مواد خام لازم را هم داريم اما چون مشتي آدم كم دانش اداره كنند اين امور بوده اند اين مشكل پيش آمده است يك جمله معروفي درباره ماركسيسم است كه مي گويد ماركسيسم از وقتي بيچاره شد كه مدافعان بي سواد پيدا كرد. اين حرف در اسلام هم صادق است. ما مواد خام بالنده در دين بي نهايت داريم. وقتي در دانشگاه برخي جملات نهج البلاغه را مطرح مي كنم جوانان در مي يابند كه در دين هم چنين آثاري داريم و لذت مي برند.دين اساسا خميرمايه روشنفكري است و طرح دين به عنوان شفاف و نه مرتجعانه به جوانان براي هويت كمك مي كند. بحران دوم بحران شخصيتي است. جايگاه جوانان معلوم نيست براي جوانان گفته شد دين هماني است كه برخي سازمان ها مي گويند جوان با جيزي كه مي خواند و مبينيد تفاوت زيادي را حس مي كند بعضي كلاس ها را اجباري بايد برود و نمي داند كجاست و چه مي كند بحران ديگر بحران شغل است سمت سواد دانشگاهي ما به مست اشتغال نيست.امروزه خيلي از افراد در شغل هاي غير مرتبط با مدركاشان كار مي كند دانشگاههاي ما متناب با نيزا اجتماعي سامان داده نشده اند امروزه دراكثر كشورهاي جهان تا حدي حدود ديپلم آموزش همگاني است و بعد متناسب با بازار كار تخصص پيدا مي كنند.البته همه جوانان ما هم پشت ميز را دوست دارند و كارهاي اداري را و كم تر كسي كار عملي سوق پيدا مي كنند.

شما به دعوت آيت الله بهشتي عضوشوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي بوديد.در حال حاضر چه حايگاهي براي احزاب قايل هستيد و برنامه اتان براي ان چيست؟با احزاب اصلاح طلب آيا ارتباط ارگانيك وتشكيلاتي داريد؟

غفاري: احزاب در ايران هميشه از بالا به وحود آمده اند در حالي كه بايد از پايين كشل گرفته اند و تجربه احزاب هم مناموفق بوده اند به همين دليل.احزاب بايد از پايين تشكيل وشد و به قدرت برسد.من از اين نوع تحزب دفاع مي كنم و به آن معتقدم.احزاب شناسنامه دارد و قدرتمندتي بايد داشته باشيم كه منتقد قدرت باشند قدرت هر چه قدر مقدس باشد بايد نقد شود به همين دليل علي (ع) كه بعد از پيامبر مقدس ترين انسان است مي گويد من در جان خود آن قدر به خود اطمينان ندارم كه اشتباه نكنم و شما بايد خيرخوهانه مرا نصيحت كنيد.اين عقل الهي خدايي اين گونه صحيت مي كند. قدرت اگر پاييده نشود و پالايش نشود به استبداد خواهد رسيد. احزاب هنر ايستادن در برابر اين خطاها را دارند. احزاب همچنين چون به راي مردم نيازمندند هميشه مواظب مردم هستند و اين به آرامش و آسايش مردم منتهي مي شود.با همه احزاب اصلاح طلب هم ارتباط دوستانه دارم ولي ارتباط تشكيلاتي نه.

متوجه هستيد كه آذربايجان سال هاست حسي از تبعيض وجود دارد و تصور مي شود كه آذربايجان دچار تبعيض است اين حس در همه موارد هم قابل مشاهده است از زبان و فرهنگ و هنر تا ورزش و صنعت و سرمايه گذاري. شما چه برنامه اي براي آذربايجان داريد؟

غفاري: گفتم كه قانون اساي ظزفيت بيشتري دارد و در اين مورد هم اصول 15 و 19 وجود دارد.واژه اي در تركي هست كه ترجمه فرسي اش تقريبا مي شود ناتني .برخي از دوستان آذربايجان را ناتني مي دانند. متاسفانه ديدگاهي وجود دارد كه بخشي از خاك ما فرهنگ ما و خود ما ناتني حساب مي شود.شهريار شعري دارد كه مي گويد ما در زمان شاه ناتني بوديم. گفتيم انقلاب مي شود و تني مي شويم. اما انقلاب شد ولي ما تني نشديم. البته ما نگاه تني به ايران داريم. اگر هم چشم ما به خارج ايران نگاه كند خودمان چشممان را كور مي كنيم.حرمت زبان ما بايد نگاه شود و ما هم افتخار مي كنيم و همه ايران بايد نگاه يكساني باشد.از سوي ديگر بايد ظرفيت استان را بالا ببريم و اين يكي ازاهداف من است.


منبع
http://yaghish.ir/akhbar.php?id=%20444


۱۳۸۷ فروردین ۲۲, پنجشنبه

آذربايجان مهد المپيک باستان

براساس نوشته ي مورخان اولين المپيک عهد باستان در سال 776 ق.م به افتخار زئوس خداي اساطيري يونان برگزار گرديد و اين مسابقات به طور مرتب تا 392 سال پس از ميلاد ادامه داشت و بر اين روال جمعا 293 دوره آن که در تاريخ المپيک باستان ناميده اند برگزار گرديد.

در سال 394 پس از ميلاد مسابقات به دستور ئتودوسيوس امپراطور روم تحريم و تعطيل شد اين تعطيلي بخاطر اوج گرفتن حملات ترکان هون غربي که از سال 374 شروع شده بود صورت گرفت که با به قدرت رسيدن آتيلا رهبر مذهبي و رسمي ترکان هون اين حملات به اوج خود رسيد و بدين ترتيب بزرگترين امپراطوري آن زمان توسط ترکان هون که از ابتدايي ترين سلاح هاي جنگي استفاده مي کنند سر تعظيم فرود آورد و بار ديگر قدرت نظامي و جنگي ترکان به رخ جهانيان کشيده شد.

با پيدا شدن جام زرين حسنلو، پروفسور کارال ديم در کتاب تاريخ و ورزش در جهان چنين نوشته است که ورزشهاي متداول در المپيک يوناني خيلي زودتر از سال 776 قبل از ميلاد بوده و ناگهان يکباره از يونان برنخاسته است. زيرا بايد براي ورزش هاي شنا، دو، سوارکاري و پرش از موانع، ميدان هاي بزرگ و ساختمان هاي ويژه ي ورزشي براي مردان و زنان ساخته باشند و يونان در 776 قبل از ميلاد با اقتصاد ناچيزش نمي توانسته چنين

سازمانهايي داشته باشد. پيدا شدن جام زرين حسنلو در سال 1958 ميلادي ، 23 مرداد 1337 شمسي در دهکده ي حاجي آباد از توابع سولدوز ( نقده ) در استان آذربايجان غربي با قدمتي 3 هزار ساله که صحنه هاي ورزشي تيروکمان، مشت زني،کشتي گيري، چوگان بازي و ارابه راني به طور برجسته و با ظرافت تمام بر بدنه ي خارجي آن نمايان است معلوم مي دارد که در آن روزگاران در آذربايجان سرسبز و پرآب اين ورزش ها آن چنان مورد توجه بوده که شهرياران مقتدر ضمن تجسم آن بر جام طلا همواره آن را در کاخ سلطنتي در مد نظر داشته اند. بعضي از دانشمندان از جمله دايسون، گدار و گيرشمن، تپه ي حسنلو را يکي از دژهاي مقدم و يکي از مراکز تاريخي آذربايجان باستاني دانسته اند. لازم به ذکر است که جام زرين حسنلو با 950 گرم وزن و60 سانتي متر دهانه در موزه ي ايران باستان نگهداري مي شود معلوم مي دارد در 3000 سال پيش که اين جام از طلاي خالص ساخته و در کاخ پادشاهان ماننا نهاده اند رشته هاي ورزشي ياد شده در آذربايجان رايج بوده و پيشگامي اين ورزش ها به يونان نادرست مي باشد.

منبع
http://www.sut-oyrenci.blogfa.com/post-21.aspx

۱۳۸۷ فروردین ۱۸, یکشنبه

جمهوري آذربايجان از نظر پيشرفت صنعتي در صدر کشورهاي مشترک المنافع قرار گرفت

جمهوري آذربايجان از نظر پيشرفت صنعتي در صدر کشورهاي مشترک المنافع قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران در باکو، کميته آمار کشورهاي مشترک المنافع اعلام کرده است:جمهوري آذربايجان در دو ماه نخست سال ‌٢٠٠٨ به رشد ‌٣/١٣ درصدي نسبت به دو ماه انتهايي سال ‌٢٠٠٧ رسيده است.

بلاروس نيز با ‌٩/١٢ درصد رشد در مقام دوم توسعه صنعتي کشورهاي مشترک المنافع قرار گرفت. مولداوي نيز با رشد ‌٦/٩ درصد درمقام سوم ايستاد.

رشد اقتصادي در اوکراين ‌٨/٨ درصد، قرقيزستان ‌٤/٧ درصد، قزاقستان ‌٤/٣ درصد و ارمنستان سه درصد اعلام شده است.

بر اساس اعلام اين سازمان تاجيکستان با رشد منفي در بخش صنعت مواجه شده است.

سازمان آمار کشورهاي مشترک المنافع همچنين ميانگين رشد صنعتي اين کشورها را در سال جاري نسبت به سال گذشته هفت درصد اعلام کرد.

منبع:سايت خبري تودي