گفتگو با حجت السلام آقاي هادي غفاري كه نامي معروف و سابقه اي معروف تر در سياست دارد در بامداد يك روز بهاري انجام شد.غفاري كه خود را براي نمايندگي تبريز در مجلس شوراي اسلامي آماده مي كند كانديد مورد حمايت ائتلاف اصلاح طلبان آذربايجان شرقي است.
با توجه به اين كه شما سابقه طولاني در مبارزات انقلابي داريد.لطفا مقايسه اي بين آرمان اوليه انقلاب براي تشكيل مجلس شورا و وضعيت فعلي اين نهاد انجام دهيد.
غفاري: اگر بخواهم خلاصه و در يك بند بگوييم بايد بگوييم مجالس اول،دوم،سوم، تا حدودي مجلس چهارم و مجلس ششم مجالس انديشه،اما مجالس پنجم و هفتم مجالس پادگاني بودند.در اين مجالس ظاهرا مردم نقش داشتند اما در واقع مردم به نظر من نقشي نداشتند و اين دو مجلس بر اساس القائات تشكيل شدند.مردم به كساني راي دادند كه آن ها را نمي شناختند.حالا اگر بخواهيد من اين موضوع را باز كنم.
بله لطفا.
غفاري: توضيح من يك بعد جهاني دارد.در دنيا خب زماني راي را مي دزديدند.بعد خريد و فروش راي مرسوم شد.بعدها در جامعه صنعتي اين رويه باب شد كه مردم بر اساس القائات راي بدهند.يعني مردم به كساني راي بدهند كه ما مي خواهيم.استانداردها را تعريف مي كردند و مردم بر اساس آن ها راي مي دهند.نرم افزار را عده اي مي دهند و مردم هم رايشان را در صندوق ها مي ريزند.بعد از انقلاب فرانسه و طرح انديشه انساني در اروپا دوموكراسي مطرح شد.يعني در كنار كرسي هاي ديگر دموكراسي يعني حكومت مردم مطرح شد.بعدها اين دموكراسي به سمت دموكراسي هدايت شده رفت.يعني مردم به آن هايي كه ما مي گوييم و مي خواهيم راي بدهند.يعني مدتي كار مي شود و انديشه شان بر اساس زيربنايي كه فكر ماست ساخته مي شود و بعد به كساني راي مي دهند كه ما مي خواهيم.در اين صورت نيازي به خريد و فروش راي يم دستكاري در آرا نيست.اين ها زماني بود كه ما نتوانيم آرا را هدايت كنيم.با روش ساختن آرا روش هاي ديگر مثل تقلب منسوخ مي شود.
اين روش حتما با آرمان شما در اول انقلاب مغاير است.
غفاري:قطعا.
در اين راستا يكي از مهم ترين مسايل بعد نظارتي مجالس است.اگر شما در مجلس حضور پيدا كرديد براي احياي بعد نظارتي مجلس چه خواهيد كرد؟
غفاري:من يك نكته اي را بايد توضيح دهم.نظام هاي هدايت شده به جاي وكيل الملله وكيل الدوله مي خواهد.از زماني كه پارلمان در كشورهاي جهان سوم شكل گرفته به ايم سمت مي رفته.نمونه هاي متفاوت مقل مرحوم مدرس وجود داشته اند كه وكيل الملله بودند اما در اثر استبداد تلاش مي شد مجلس از وكيل الدوله ها تشكيل شود.من الان معتقدم قانون اساسي ظرفيت يك دموكراسي كامل را دارد.به شرطي كه درست اجرا شود.من دعواي اسم هم ندارم. اسم اين دموكراسي درست را هر چه مي خواهيد بگذاريد.دموكرسي ديني دموكراسي اسلامي،مردم سالاري ديني و ...قانون اساسي ظرفيت تحقق مردم را دارد.با ابزارهايي كه در اختيار دارد.مجلس دولت تعيين مي كند.دولت بر اساس قانون مجلس حركت مي كند دولت فقط مجري است و خط را از مجلس مي گيرد.مجلس سه كار انجام مي دهد.يك قانون وضع مي كند.مجري تعين مي كند و بر رفتار مجري نظارت مي كند.براي نظارت بر مجري هم چهار ابزار دارد.اگر دولت در راستاي قوانين مجلس حركت كند مجلس نيز كمك مي كند اگر دولت از مسير قانون دور افتد يا تعلل كند مجلس ابزارها را در اختيار مي گيرد.ابزار اول تذكر است تا دولت بداند كجا كار نمي شود كجا نيازمند توجه بيشتري است.اين كار فردي است و يك نفر هم مي تواند تذكر بدهد يا سوال بپرسد.ابزارهاي بعدي مجلس جمعي است.يعني استيضاح و طرح عدم كفايت.براي استضاح حداقل 15 نماينده بايد جمع شود.اگر با استضاح هم كار درست نشود و ل دولت يا رييس جمهور نتواند كار را پيش ببرد طرح عدم كفايت سياسي رييس جمهور مطرح مي شود.اين چهار ابزار در اختيار مجلس است.بهترين ابزار را قانون اساسي براي نظارت بر دولت در اختيار مجلس گذاشته است.اين ابزارها تناسب هم دارد.يعني يك نماينده بر كار يك وزير نظارت مي كند و از او سوال مي پرسد و يا تذكر مي دهد و در استيضاح يا عدم كفايت جمع مجلس بر كار جمع دولت نظارت مي كند.البته عدم كفايت سياسي رييس جمهور به تنفيذ رهبر هم احتياج دارد.اما كم اتفاق مي افتد كه در برابر مصوبه نمايندگان ايستادگي كند.يك بار هم اين اتفاق افتاد و وقتي آقاي بني صدر نتوانست كشور را اداره كند و كشور به سمت بي ثباتي مي رفت طرح عدم كفايت سياسي اومطرح شد.در طرح عدم كفايت هم اولين امضا امضاي من است.پايين متن امضي من است.امام هم اين حكم را تنفيذ كردند.رهبر در مقابل اراده ملي مقاومت نمي كند.
دونكته در گفته هاي شما وجود دارد. اول اين كه مجلس هفتم سطح نظارتي را بسيار كاهش داده و حتي در وصول برخي سوالات هم كارشكني شده است.اين مورد به كرات باعث اعتراض نمايندگان هم شده است.اما شما حتي از طرح كفايت سياسي رييس جمهور هم به عنوان يكي از ابزارهاي نظارتي مجلس صحيت مي كنيدو سابقه اي هم در اين مورد داريد.نمته دوم اين كه شما گفتيد رهبر در مقابل اراده ملي مقاومت نمي كند.يعني مشكل عدم نظارت بر دولت از ناحيه عملكرد ضعيف خود نمايندگان است.
غفاري:بله.به شجاعت نمايندكان بستگي دارد و پايگاه آن ها و همچين وجدان نمايندگان.من اگر به مجلس بروم حداقل به اندازه چند نماينده توان پيگيري اين امور را دارم.حداقل رهبري يك جريان را در مجلس مي توانم به دست بگيرم.چند روز پيش كسي از من پرسيد از بين سه نفري كه براي رياست مجلس مطرح هستند آقايان حداد عادل،لاريجاني و آقا تهراني كدامشان راي بياورند.من با صراحت گفتم خودم.گفتند كانديدا مي شوي گفتم بله.من توان مديريتي بيسيار بشتري از آقاي حداد عادل دارم.
و سوابق انقلاب بيشتر.
غفاري: سوابق انقلابي كه جاي خود دارد.من با تكبر مي گويم اين سه بزرگوار در سوابق انقلابي انگشت كوچك من هم نمي شوند.ما از بس متواضعانه صحبت كرديم كه برخي فكر كردند علي آباد هم شهري است.يك صدم سيلي هايي را كه من براي انقلاب خورده ام اين سه بزرگوار در خواب هم نديده اند.چه برسد در بيداري. يك صدم آن كابل خوردن ها، تحمل آب جوش ها، قپان ها و آويزان شدن ها. هنوز عوارض شكنجه ها را پس از سي سال در بدن خود دارم.مشت هايي كه يك استخوان در فكم نگذاشته و انگشتان پايم هم ناخن نداردا.اگر كسي الان پايش را روي پاي من بگذارد خون جاري مي شود.به لحاظ تدبير و عقل هم خودم را در تدبير تحصيلات عاليه و مرتبه انديشمندي از هر سه بزرگوار برتر مي دانم.مي دانم اين پاسخ متكبرانه است اما اين سنتزي است كه تز تواضع ما و رفتار متكبرانه آقايان ناشي مي شود.هر چه ما تواضع كرديم آن ها بيشتر سو استفاده كردند.
در تشريح عوامل ضعف مجلس براي انجام كار نظارتي چه مقدار روند برگزاري انتخابات اعم از مرحله بررسي صلاحيت ها و سلامت آن را مهم مي دانيد.
غفاري:درباره رد صلاحيت ها حداقل در مورد خودم مي دانم كه بين خودم و خدا شهادت مي دهم كه رد صلاحيت من غير منقطقي بود.براي همين هم بازگردنده شد.من پرسيدم مطالبق قانون كه به استناد كدام بند قانون رد صلاحيت شده ام چرا كه رد صلاحيت بايد مستند به قانون باشد. البته استناد نبايد مثل عمل آن آقايي باشد كه داشت درباره نفت مطلب مي نوشت اما براي اين كه نشان دهد مطلبش استناد دارد بندهاي كنوانسيون ژنو را مي آورد.استناد بايد طوري باشد كه اگر يك حقحقودان بي طرف و يك وجدان آكاه بررسي كرد بداند قضيه چه بوده است.بحث دوم دخالت در اراست.در آرا دخالت مي كنند.بعضي ها به عنوان تكليف شرعي آراي كس ديگري را به نام كس ديگري مي خوانند.هر كس هم منكر شود من آدرس و كدش را مي دهم.نيمي از آراي من حساب نشده بود كه رفتم فرمانداري و با كمك آقاي فرماندار آراي من برگشت.
يكي از مسايل انتخابات مشاركت كم مردم در انتخابات است.براي ايجاد انگيزه در مردم بهتر است كه كانديداهاي اصلاح طلب به طور روشن دلايل كانيداتوري خود رابه مردم بگويند. شايد باعث افزايش انگيزه آن ها شود.تا پاي صندوق بيايند.براي شما مهم ترين دليل كانديد شدن چه بود؟
غفاري:اول اجازه بدهيد كه توضيحي بدهم.مردم در انتخابات شركت كردند ولي راي ندادند و پيامشان را با راي ندادن نشان دادند.در مورد خود من دليل شركت اين بود كه به اوضاع و احوال اول انقلاب برگرديم.من از كساني نيستم كه مي گويند يك دست صدا ندارد.يك دست هم موج ايجاد مي كند.يك دست وقتي حركت كرد دست ديگري هم به حركت در مي آيد و آن ها به هم مي رسند.مي گويند با يك گل بهار نمي شود اين را هم وبل ندارم يگ گل طليعه بهار است.من مي توانم در اطراف خود تغيير ايجاد كنم.براي تغييرات قهرمان لازم است و من خودم را قهرمان مي دانم شايد اين را هم متكبرانه بدانند باز برايم مهم نيست براي خودم اين مهم است كه خودم چه مي انديشم اين قهرمانان هستند كه ملت ها را به حركت در مي آرودند و ملت ها هماز قهرمانان حمايت مي كنند من به تنهايي آمده ام تا حداقل به اندازه خودم اين روند را تغيير بدهم.مردم را دعوت مي كنم پاي صدوق ها و آگاهانه راي بدهند.من اهدافم را گفته ام مي خواهم براي آزادي آرمان خواهي و عزت مردم كار كنم و به مردم نشان دهم كه مي توان در ميان امواج ديگر موج ديگري ايجاد كرد.
تشكيل يك فراكسيون از اصلاح طلبان و برخي كانيداهاي مستقل و حتي اصولگراي مخالف سياست هاي حاكم را در مجلس هشتم ضروي مي دانيد و اگر چنين فراكسيوني تشكيل شود چه نقشي در آن ايفا مي كنيد؟
غفاري:قطعا ضروري مي دانم و نقش مديريتي خواهم داشت.
مهم ترين اولويت كاري اين فراكسيون را چه مي دانيد؟با توجه به مجموعه مشكلاتي كه در حال حاضر وجود دارد اعم از مسايل اقتصادي،فرهنگي و ...
غفاري:من به كار هم زمان اعتقاد دارم و هنوز نتواسنته ام در ذهن خودم اولويت بندي كنم.از نظر سياسي بايد حرمت اين مردم را باز گردانيم جوانان پيران زنان كودكان روشنفكران نبايد چوب برداريم و به دنبال روشنفكران برويم و آن ها سكه يك پول كنيم و آن ها خجالت زده شوند و همه دلشان بخواهد كوته فكر باشند بايد هويت اين مردم به آن ها برگردانده شود اسلام بخشي از هويت ماست وقتي مي گويييم هويت بخشي از آن اسلام است بخشي از هويت سرزمين است و بخشي ديگر قوميت و فرهنگ و زبان و آداب و رسوم و لباس و اي هاست دومين مساله اقتصاد است يك جامعه فقير نمي تواند جامعه آزادي خواهي باشد و مترقي نيست ترقي فكر و انديشه با ترقي شكم ميسر مي شود ملتي كه خرما ندارد خدا هم ندارد.ملتي كه دنيايش بدتر از آخرت يزيد است نمي تواند ادعا كند ملتي پيشگام و ام القراي جهان اسلام است ام القراي جهان اسلام به همان اندزاه كه به دين نياز دارند به معيشت هم نياز دارند دين و معيشت با هم ناسازگار نيست.مثال روشني هم دارم كه به عنوان يك آخوند آن را مطرح مي كنم.وقتي وارد مسجد الحرام مي شويد چشمتان به خانه خدا مي افتد مستحب است اين دعا خوانده شود اللهم اعوذ بك من الكفرو القرخدياا من به تو پناه مي برم از بي ديني و فقر يعني مادي ترين خواسته در معنوي ترين حالت ورور به داخل مسجد الحرام آن دنياي يكرنگي با همه انسانيت بدون لباس هاي مرسوم بي هيچ تشخصي حتي با يك ساعت ويا انگشتر معنوي ترين حالت است و مادي ترين خواسته.كساني كه به ورح تعالي اسنان معتقديم و اينكه نبايد اين تعالي مخدوش شود بايد به آرامش مردم و آسايش مردم كه از اقتصاد است برسيم و اين ها با اقتصاد بلبشو و توليد بلبشو شدني نيست. امروزه براي يك توليد ساده گذشتن از 87 فيلتر لازم است 87 مجوز.عيب بزرگي است براي يك جامعه كه نرم زمان لازم براي خريدن يك نان سنگگ طبق اظهار نطر كارشناسان 18 دقيقه است اما براي خريدن موادمخدر 13 دقيقه است.اين ملت نمي تواند مدعي سربلندي و ايثار و الگوي جهان بودن باشد تا اين ها جابجا نشود.
بحث اقتصاد را مطرح كرديد.يكي از مباحث مهم اقتصادي در كشور ماعدالت است كه از سرچشمه اي ديني و مذهبي نيز مي آيد.نظر شما به عنوان يك روحاني و از منطر دين بر برنامه هاي عدالت دولت چيست؟ظاهرا دولت نه تنها در تحقق عدالت موفق نشده بلكه آسيب هايي جدي بر اين مفهوم وارد آورده است.
غفاري:من البته دولت را در اين امر تنها نمي بينيم.بلكه حاميان دولت و مجلس نيز در آن دخيلند.يعني يك بافت چند بعدي وجود دارد. مجلس دولت و مجموعه كساني كه نقدي بر اين شرايط ندارند در آن مقصرند.مجلس بايد بيندشيد كه چرا تورم با اين حجم وجود دارد بنابراين من دولت را فقط مقصر نمي دانم .قيمت ها در تمام دنيا يك تعادل عقلي دارند اما در كشور ما چرا چنين نيست ؟اين وظيفه مجلس است كه بررسي كند وتوضيح بخواهد چرا در كشوري كه روي گار نشسته بايد چهار ساعت در صف گار ايستاد چرا تعداد پمپ هاي گاز به تعداد نيست به چه منطقي برنامه مي ريزند من از شما كه شان روشنفگري داريد مي پرسم كسي كه چهار ساعت در صف گاز ايستاده باشد وقتي به خانه برمي گردد با زنش چه برخوردي ميكند با اداره فردا صبحش و درس بچه اش چه مي كند در كشورهاي پيشرفته همه چيز ضريب عددي دارد.ژرژ گاموف كتاب خوبي دارد كه مي گويد عدد زبان علم است.بايد چهرا ساهت ايستادن در يك صف را در عدد ضرب كنيم تا نتيجه اي دريافت شود در گشورهاي پيشرفته حتي نصب يك سرعت گير محاسبه دارد مقدار مصرف لنت ترمز و رانش آسفالت و ... و بعد محاسبه مي شود اين تبعات با ضروروي نصب سرعت گير همخواني دارد يا نه اكا براي ما نه نصب يك سرعت گيير فقط براي گاهش سرعت است و هيچ از اين محاسبه ها در آن انجام نمي شواين مساله ار ميتوان بزرگ تر كرد و بر مبناي آن تصميمات اقتصادي سياسي و فرهنگي را بررسي كرداصلاح همه اين ها ما را به سمت اصلاح طلبي مي برد.
براي جوانان برنامه خاصي داريد؟
غفاري:جوانان چند جا دچار مشكل هستند مشكل اول هويت جوانان است.در اين مورد ما مواد خام لازم را هم داريم اما چون مشتي آدم كم دانش اداره كنند اين امور بوده اند اين مشكل پيش آمده است يك جمله معروفي درباره ماركسيسم است كه مي گويد ماركسيسم از وقتي بيچاره شد كه مدافعان بي سواد پيدا كرد. اين حرف در اسلام هم صادق است. ما مواد خام بالنده در دين بي نهايت داريم. وقتي در دانشگاه برخي جملات نهج البلاغه را مطرح مي كنم جوانان در مي يابند كه در دين هم چنين آثاري داريم و لذت مي برند.دين اساسا خميرمايه روشنفكري است و طرح دين به عنوان شفاف و نه مرتجعانه به جوانان براي هويت كمك مي كند. بحران دوم بحران شخصيتي است. جايگاه جوانان معلوم نيست براي جوانان گفته شد دين هماني است كه برخي سازمان ها مي گويند جوان با جيزي كه مي خواند و مبينيد تفاوت زيادي را حس مي كند بعضي كلاس ها را اجباري بايد برود و نمي داند كجاست و چه مي كند بحران ديگر بحران شغل است سمت سواد دانشگاهي ما به مست اشتغال نيست.امروزه خيلي از افراد در شغل هاي غير مرتبط با مدركاشان كار مي كند دانشگاههاي ما متناب با نيزا اجتماعي سامان داده نشده اند امروزه دراكثر كشورهاي جهان تا حدي حدود ديپلم آموزش همگاني است و بعد متناسب با بازار كار تخصص پيدا مي كنند.البته همه جوانان ما هم پشت ميز را دوست دارند و كارهاي اداري را و كم تر كسي كار عملي سوق پيدا مي كنند.
شما به دعوت آيت الله بهشتي عضوشوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي بوديد.در حال حاضر چه حايگاهي براي احزاب قايل هستيد و برنامه اتان براي ان چيست؟با احزاب اصلاح طلب آيا ارتباط ارگانيك وتشكيلاتي داريد؟
غفاري: احزاب در ايران هميشه از بالا به وحود آمده اند در حالي كه بايد از پايين كشل گرفته اند و تجربه احزاب هم مناموفق بوده اند به همين دليل.احزاب بايد از پايين تشكيل وشد و به قدرت برسد.من از اين نوع تحزب دفاع مي كنم و به آن معتقدم.احزاب شناسنامه دارد و قدرتمندتي بايد داشته باشيم كه منتقد قدرت باشند قدرت هر چه قدر مقدس باشد بايد نقد شود به همين دليل علي (ع) كه بعد از پيامبر مقدس ترين انسان است مي گويد من در جان خود آن قدر به خود اطمينان ندارم كه اشتباه نكنم و شما بايد خيرخوهانه مرا نصيحت كنيد.اين عقل الهي خدايي اين گونه صحيت مي كند. قدرت اگر پاييده نشود و پالايش نشود به استبداد خواهد رسيد. احزاب هنر ايستادن در برابر اين خطاها را دارند. احزاب همچنين چون به راي مردم نيازمندند هميشه مواظب مردم هستند و اين به آرامش و آسايش مردم منتهي مي شود.با همه احزاب اصلاح طلب هم ارتباط دوستانه دارم ولي ارتباط تشكيلاتي نه.
متوجه هستيد كه آذربايجان سال هاست حسي از تبعيض وجود دارد و تصور مي شود كه آذربايجان دچار تبعيض است اين حس در همه موارد هم قابل مشاهده است از زبان و فرهنگ و هنر تا ورزش و صنعت و سرمايه گذاري. شما چه برنامه اي براي آذربايجان داريد؟
غفاري: گفتم كه قانون اساي ظزفيت بيشتري دارد و در اين مورد هم اصول 15 و 19 وجود دارد.واژه اي در تركي هست كه ترجمه فرسي اش تقريبا مي شود ناتني .برخي از دوستان آذربايجان را ناتني مي دانند. متاسفانه ديدگاهي وجود دارد كه بخشي از خاك ما فرهنگ ما و خود ما ناتني حساب مي شود.شهريار شعري دارد كه مي گويد ما در زمان شاه ناتني بوديم. گفتيم انقلاب مي شود و تني مي شويم. اما انقلاب شد ولي ما تني نشديم. البته ما نگاه تني به ايران داريم. اگر هم چشم ما به خارج ايران نگاه كند خودمان چشممان را كور مي كنيم.حرمت زبان ما بايد نگاه شود و ما هم افتخار مي كنيم و همه ايران بايد نگاه يكساني باشد.از سوي ديگر بايد ظرفيت استان را بالا ببريم و اين يكي ازاهداف من است.
منبع
http://yaghish.ir/akhbar.php?id=%20444
با توجه به اين كه شما سابقه طولاني در مبارزات انقلابي داريد.لطفا مقايسه اي بين آرمان اوليه انقلاب براي تشكيل مجلس شورا و وضعيت فعلي اين نهاد انجام دهيد.
غفاري: اگر بخواهم خلاصه و در يك بند بگوييم بايد بگوييم مجالس اول،دوم،سوم، تا حدودي مجلس چهارم و مجلس ششم مجالس انديشه،اما مجالس پنجم و هفتم مجالس پادگاني بودند.در اين مجالس ظاهرا مردم نقش داشتند اما در واقع مردم به نظر من نقشي نداشتند و اين دو مجلس بر اساس القائات تشكيل شدند.مردم به كساني راي دادند كه آن ها را نمي شناختند.حالا اگر بخواهيد من اين موضوع را باز كنم.
بله لطفا.
غفاري: توضيح من يك بعد جهاني دارد.در دنيا خب زماني راي را مي دزديدند.بعد خريد و فروش راي مرسوم شد.بعدها در جامعه صنعتي اين رويه باب شد كه مردم بر اساس القائات راي بدهند.يعني مردم به كساني راي بدهند كه ما مي خواهيم.استانداردها را تعريف مي كردند و مردم بر اساس آن ها راي مي دهند.نرم افزار را عده اي مي دهند و مردم هم رايشان را در صندوق ها مي ريزند.بعد از انقلاب فرانسه و طرح انديشه انساني در اروپا دوموكراسي مطرح شد.يعني در كنار كرسي هاي ديگر دموكراسي يعني حكومت مردم مطرح شد.بعدها اين دموكراسي به سمت دموكراسي هدايت شده رفت.يعني مردم به آن هايي كه ما مي گوييم و مي خواهيم راي بدهند.يعني مدتي كار مي شود و انديشه شان بر اساس زيربنايي كه فكر ماست ساخته مي شود و بعد به كساني راي مي دهند كه ما مي خواهيم.در اين صورت نيازي به خريد و فروش راي يم دستكاري در آرا نيست.اين ها زماني بود كه ما نتوانيم آرا را هدايت كنيم.با روش ساختن آرا روش هاي ديگر مثل تقلب منسوخ مي شود.
اين روش حتما با آرمان شما در اول انقلاب مغاير است.
غفاري:قطعا.
در اين راستا يكي از مهم ترين مسايل بعد نظارتي مجالس است.اگر شما در مجلس حضور پيدا كرديد براي احياي بعد نظارتي مجلس چه خواهيد كرد؟
غفاري:من يك نكته اي را بايد توضيح دهم.نظام هاي هدايت شده به جاي وكيل الملله وكيل الدوله مي خواهد.از زماني كه پارلمان در كشورهاي جهان سوم شكل گرفته به ايم سمت مي رفته.نمونه هاي متفاوت مقل مرحوم مدرس وجود داشته اند كه وكيل الملله بودند اما در اثر استبداد تلاش مي شد مجلس از وكيل الدوله ها تشكيل شود.من الان معتقدم قانون اساسي ظرفيت يك دموكراسي كامل را دارد.به شرطي كه درست اجرا شود.من دعواي اسم هم ندارم. اسم اين دموكراسي درست را هر چه مي خواهيد بگذاريد.دموكرسي ديني دموكراسي اسلامي،مردم سالاري ديني و ...قانون اساسي ظرفيت تحقق مردم را دارد.با ابزارهايي كه در اختيار دارد.مجلس دولت تعيين مي كند.دولت بر اساس قانون مجلس حركت مي كند دولت فقط مجري است و خط را از مجلس مي گيرد.مجلس سه كار انجام مي دهد.يك قانون وضع مي كند.مجري تعين مي كند و بر رفتار مجري نظارت مي كند.براي نظارت بر مجري هم چهار ابزار دارد.اگر دولت در راستاي قوانين مجلس حركت كند مجلس نيز كمك مي كند اگر دولت از مسير قانون دور افتد يا تعلل كند مجلس ابزارها را در اختيار مي گيرد.ابزار اول تذكر است تا دولت بداند كجا كار نمي شود كجا نيازمند توجه بيشتري است.اين كار فردي است و يك نفر هم مي تواند تذكر بدهد يا سوال بپرسد.ابزارهاي بعدي مجلس جمعي است.يعني استيضاح و طرح عدم كفايت.براي استضاح حداقل 15 نماينده بايد جمع شود.اگر با استضاح هم كار درست نشود و ل دولت يا رييس جمهور نتواند كار را پيش ببرد طرح عدم كفايت سياسي رييس جمهور مطرح مي شود.اين چهار ابزار در اختيار مجلس است.بهترين ابزار را قانون اساسي براي نظارت بر دولت در اختيار مجلس گذاشته است.اين ابزارها تناسب هم دارد.يعني يك نماينده بر كار يك وزير نظارت مي كند و از او سوال مي پرسد و يا تذكر مي دهد و در استيضاح يا عدم كفايت جمع مجلس بر كار جمع دولت نظارت مي كند.البته عدم كفايت سياسي رييس جمهور به تنفيذ رهبر هم احتياج دارد.اما كم اتفاق مي افتد كه در برابر مصوبه نمايندگان ايستادگي كند.يك بار هم اين اتفاق افتاد و وقتي آقاي بني صدر نتوانست كشور را اداره كند و كشور به سمت بي ثباتي مي رفت طرح عدم كفايت سياسي اومطرح شد.در طرح عدم كفايت هم اولين امضا امضاي من است.پايين متن امضي من است.امام هم اين حكم را تنفيذ كردند.رهبر در مقابل اراده ملي مقاومت نمي كند.
دونكته در گفته هاي شما وجود دارد. اول اين كه مجلس هفتم سطح نظارتي را بسيار كاهش داده و حتي در وصول برخي سوالات هم كارشكني شده است.اين مورد به كرات باعث اعتراض نمايندگان هم شده است.اما شما حتي از طرح كفايت سياسي رييس جمهور هم به عنوان يكي از ابزارهاي نظارتي مجلس صحيت مي كنيدو سابقه اي هم در اين مورد داريد.نمته دوم اين كه شما گفتيد رهبر در مقابل اراده ملي مقاومت نمي كند.يعني مشكل عدم نظارت بر دولت از ناحيه عملكرد ضعيف خود نمايندگان است.
غفاري:بله.به شجاعت نمايندكان بستگي دارد و پايگاه آن ها و همچين وجدان نمايندگان.من اگر به مجلس بروم حداقل به اندازه چند نماينده توان پيگيري اين امور را دارم.حداقل رهبري يك جريان را در مجلس مي توانم به دست بگيرم.چند روز پيش كسي از من پرسيد از بين سه نفري كه براي رياست مجلس مطرح هستند آقايان حداد عادل،لاريجاني و آقا تهراني كدامشان راي بياورند.من با صراحت گفتم خودم.گفتند كانديدا مي شوي گفتم بله.من توان مديريتي بيسيار بشتري از آقاي حداد عادل دارم.
و سوابق انقلاب بيشتر.
غفاري: سوابق انقلابي كه جاي خود دارد.من با تكبر مي گويم اين سه بزرگوار در سوابق انقلابي انگشت كوچك من هم نمي شوند.ما از بس متواضعانه صحبت كرديم كه برخي فكر كردند علي آباد هم شهري است.يك صدم سيلي هايي را كه من براي انقلاب خورده ام اين سه بزرگوار در خواب هم نديده اند.چه برسد در بيداري. يك صدم آن كابل خوردن ها، تحمل آب جوش ها، قپان ها و آويزان شدن ها. هنوز عوارض شكنجه ها را پس از سي سال در بدن خود دارم.مشت هايي كه يك استخوان در فكم نگذاشته و انگشتان پايم هم ناخن نداردا.اگر كسي الان پايش را روي پاي من بگذارد خون جاري مي شود.به لحاظ تدبير و عقل هم خودم را در تدبير تحصيلات عاليه و مرتبه انديشمندي از هر سه بزرگوار برتر مي دانم.مي دانم اين پاسخ متكبرانه است اما اين سنتزي است كه تز تواضع ما و رفتار متكبرانه آقايان ناشي مي شود.هر چه ما تواضع كرديم آن ها بيشتر سو استفاده كردند.
در تشريح عوامل ضعف مجلس براي انجام كار نظارتي چه مقدار روند برگزاري انتخابات اعم از مرحله بررسي صلاحيت ها و سلامت آن را مهم مي دانيد.
غفاري:درباره رد صلاحيت ها حداقل در مورد خودم مي دانم كه بين خودم و خدا شهادت مي دهم كه رد صلاحيت من غير منقطقي بود.براي همين هم بازگردنده شد.من پرسيدم مطالبق قانون كه به استناد كدام بند قانون رد صلاحيت شده ام چرا كه رد صلاحيت بايد مستند به قانون باشد. البته استناد نبايد مثل عمل آن آقايي باشد كه داشت درباره نفت مطلب مي نوشت اما براي اين كه نشان دهد مطلبش استناد دارد بندهاي كنوانسيون ژنو را مي آورد.استناد بايد طوري باشد كه اگر يك حقحقودان بي طرف و يك وجدان آكاه بررسي كرد بداند قضيه چه بوده است.بحث دوم دخالت در اراست.در آرا دخالت مي كنند.بعضي ها به عنوان تكليف شرعي آراي كس ديگري را به نام كس ديگري مي خوانند.هر كس هم منكر شود من آدرس و كدش را مي دهم.نيمي از آراي من حساب نشده بود كه رفتم فرمانداري و با كمك آقاي فرماندار آراي من برگشت.
يكي از مسايل انتخابات مشاركت كم مردم در انتخابات است.براي ايجاد انگيزه در مردم بهتر است كه كانديداهاي اصلاح طلب به طور روشن دلايل كانيداتوري خود رابه مردم بگويند. شايد باعث افزايش انگيزه آن ها شود.تا پاي صندوق بيايند.براي شما مهم ترين دليل كانديد شدن چه بود؟
غفاري:اول اجازه بدهيد كه توضيحي بدهم.مردم در انتخابات شركت كردند ولي راي ندادند و پيامشان را با راي ندادن نشان دادند.در مورد خود من دليل شركت اين بود كه به اوضاع و احوال اول انقلاب برگرديم.من از كساني نيستم كه مي گويند يك دست صدا ندارد.يك دست هم موج ايجاد مي كند.يك دست وقتي حركت كرد دست ديگري هم به حركت در مي آيد و آن ها به هم مي رسند.مي گويند با يك گل بهار نمي شود اين را هم وبل ندارم يگ گل طليعه بهار است.من مي توانم در اطراف خود تغيير ايجاد كنم.براي تغييرات قهرمان لازم است و من خودم را قهرمان مي دانم شايد اين را هم متكبرانه بدانند باز برايم مهم نيست براي خودم اين مهم است كه خودم چه مي انديشم اين قهرمانان هستند كه ملت ها را به حركت در مي آرودند و ملت ها هماز قهرمانان حمايت مي كنند من به تنهايي آمده ام تا حداقل به اندازه خودم اين روند را تغيير بدهم.مردم را دعوت مي كنم پاي صدوق ها و آگاهانه راي بدهند.من اهدافم را گفته ام مي خواهم براي آزادي آرمان خواهي و عزت مردم كار كنم و به مردم نشان دهم كه مي توان در ميان امواج ديگر موج ديگري ايجاد كرد.
تشكيل يك فراكسيون از اصلاح طلبان و برخي كانيداهاي مستقل و حتي اصولگراي مخالف سياست هاي حاكم را در مجلس هشتم ضروي مي دانيد و اگر چنين فراكسيوني تشكيل شود چه نقشي در آن ايفا مي كنيد؟
غفاري:قطعا ضروري مي دانم و نقش مديريتي خواهم داشت.
مهم ترين اولويت كاري اين فراكسيون را چه مي دانيد؟با توجه به مجموعه مشكلاتي كه در حال حاضر وجود دارد اعم از مسايل اقتصادي،فرهنگي و ...
غفاري:من به كار هم زمان اعتقاد دارم و هنوز نتواسنته ام در ذهن خودم اولويت بندي كنم.از نظر سياسي بايد حرمت اين مردم را باز گردانيم جوانان پيران زنان كودكان روشنفكران نبايد چوب برداريم و به دنبال روشنفكران برويم و آن ها سكه يك پول كنيم و آن ها خجالت زده شوند و همه دلشان بخواهد كوته فكر باشند بايد هويت اين مردم به آن ها برگردانده شود اسلام بخشي از هويت ماست وقتي مي گويييم هويت بخشي از آن اسلام است بخشي از هويت سرزمين است و بخشي ديگر قوميت و فرهنگ و زبان و آداب و رسوم و لباس و اي هاست دومين مساله اقتصاد است يك جامعه فقير نمي تواند جامعه آزادي خواهي باشد و مترقي نيست ترقي فكر و انديشه با ترقي شكم ميسر مي شود ملتي كه خرما ندارد خدا هم ندارد.ملتي كه دنيايش بدتر از آخرت يزيد است نمي تواند ادعا كند ملتي پيشگام و ام القراي جهان اسلام است ام القراي جهان اسلام به همان اندزاه كه به دين نياز دارند به معيشت هم نياز دارند دين و معيشت با هم ناسازگار نيست.مثال روشني هم دارم كه به عنوان يك آخوند آن را مطرح مي كنم.وقتي وارد مسجد الحرام مي شويد چشمتان به خانه خدا مي افتد مستحب است اين دعا خوانده شود اللهم اعوذ بك من الكفرو القرخدياا من به تو پناه مي برم از بي ديني و فقر يعني مادي ترين خواسته در معنوي ترين حالت ورور به داخل مسجد الحرام آن دنياي يكرنگي با همه انسانيت بدون لباس هاي مرسوم بي هيچ تشخصي حتي با يك ساعت ويا انگشتر معنوي ترين حالت است و مادي ترين خواسته.كساني كه به ورح تعالي اسنان معتقديم و اينكه نبايد اين تعالي مخدوش شود بايد به آرامش مردم و آسايش مردم كه از اقتصاد است برسيم و اين ها با اقتصاد بلبشو و توليد بلبشو شدني نيست. امروزه براي يك توليد ساده گذشتن از 87 فيلتر لازم است 87 مجوز.عيب بزرگي است براي يك جامعه كه نرم زمان لازم براي خريدن يك نان سنگگ طبق اظهار نطر كارشناسان 18 دقيقه است اما براي خريدن موادمخدر 13 دقيقه است.اين ملت نمي تواند مدعي سربلندي و ايثار و الگوي جهان بودن باشد تا اين ها جابجا نشود.
بحث اقتصاد را مطرح كرديد.يكي از مباحث مهم اقتصادي در كشور ماعدالت است كه از سرچشمه اي ديني و مذهبي نيز مي آيد.نظر شما به عنوان يك روحاني و از منطر دين بر برنامه هاي عدالت دولت چيست؟ظاهرا دولت نه تنها در تحقق عدالت موفق نشده بلكه آسيب هايي جدي بر اين مفهوم وارد آورده است.
غفاري:من البته دولت را در اين امر تنها نمي بينيم.بلكه حاميان دولت و مجلس نيز در آن دخيلند.يعني يك بافت چند بعدي وجود دارد. مجلس دولت و مجموعه كساني كه نقدي بر اين شرايط ندارند در آن مقصرند.مجلس بايد بيندشيد كه چرا تورم با اين حجم وجود دارد بنابراين من دولت را فقط مقصر نمي دانم .قيمت ها در تمام دنيا يك تعادل عقلي دارند اما در كشور ما چرا چنين نيست ؟اين وظيفه مجلس است كه بررسي كند وتوضيح بخواهد چرا در كشوري كه روي گار نشسته بايد چهار ساعت در صف گار ايستاد چرا تعداد پمپ هاي گاز به تعداد نيست به چه منطقي برنامه مي ريزند من از شما كه شان روشنفگري داريد مي پرسم كسي كه چهار ساعت در صف گاز ايستاده باشد وقتي به خانه برمي گردد با زنش چه برخوردي ميكند با اداره فردا صبحش و درس بچه اش چه مي كند در كشورهاي پيشرفته همه چيز ضريب عددي دارد.ژرژ گاموف كتاب خوبي دارد كه مي گويد عدد زبان علم است.بايد چهرا ساهت ايستادن در يك صف را در عدد ضرب كنيم تا نتيجه اي دريافت شود در گشورهاي پيشرفته حتي نصب يك سرعت گير محاسبه دارد مقدار مصرف لنت ترمز و رانش آسفالت و ... و بعد محاسبه مي شود اين تبعات با ضروروي نصب سرعت گير همخواني دارد يا نه اكا براي ما نه نصب يك سرعت گيير فقط براي گاهش سرعت است و هيچ از اين محاسبه ها در آن انجام نمي شواين مساله ار ميتوان بزرگ تر كرد و بر مبناي آن تصميمات اقتصادي سياسي و فرهنگي را بررسي كرداصلاح همه اين ها ما را به سمت اصلاح طلبي مي برد.
براي جوانان برنامه خاصي داريد؟
غفاري:جوانان چند جا دچار مشكل هستند مشكل اول هويت جوانان است.در اين مورد ما مواد خام لازم را هم داريم اما چون مشتي آدم كم دانش اداره كنند اين امور بوده اند اين مشكل پيش آمده است يك جمله معروفي درباره ماركسيسم است كه مي گويد ماركسيسم از وقتي بيچاره شد كه مدافعان بي سواد پيدا كرد. اين حرف در اسلام هم صادق است. ما مواد خام بالنده در دين بي نهايت داريم. وقتي در دانشگاه برخي جملات نهج البلاغه را مطرح مي كنم جوانان در مي يابند كه در دين هم چنين آثاري داريم و لذت مي برند.دين اساسا خميرمايه روشنفكري است و طرح دين به عنوان شفاف و نه مرتجعانه به جوانان براي هويت كمك مي كند. بحران دوم بحران شخصيتي است. جايگاه جوانان معلوم نيست براي جوانان گفته شد دين هماني است كه برخي سازمان ها مي گويند جوان با جيزي كه مي خواند و مبينيد تفاوت زيادي را حس مي كند بعضي كلاس ها را اجباري بايد برود و نمي داند كجاست و چه مي كند بحران ديگر بحران شغل است سمت سواد دانشگاهي ما به مست اشتغال نيست.امروزه خيلي از افراد در شغل هاي غير مرتبط با مدركاشان كار مي كند دانشگاههاي ما متناب با نيزا اجتماعي سامان داده نشده اند امروزه دراكثر كشورهاي جهان تا حدي حدود ديپلم آموزش همگاني است و بعد متناسب با بازار كار تخصص پيدا مي كنند.البته همه جوانان ما هم پشت ميز را دوست دارند و كارهاي اداري را و كم تر كسي كار عملي سوق پيدا مي كنند.
شما به دعوت آيت الله بهشتي عضوشوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي بوديد.در حال حاضر چه حايگاهي براي احزاب قايل هستيد و برنامه اتان براي ان چيست؟با احزاب اصلاح طلب آيا ارتباط ارگانيك وتشكيلاتي داريد؟
غفاري: احزاب در ايران هميشه از بالا به وحود آمده اند در حالي كه بايد از پايين كشل گرفته اند و تجربه احزاب هم مناموفق بوده اند به همين دليل.احزاب بايد از پايين تشكيل وشد و به قدرت برسد.من از اين نوع تحزب دفاع مي كنم و به آن معتقدم.احزاب شناسنامه دارد و قدرتمندتي بايد داشته باشيم كه منتقد قدرت باشند قدرت هر چه قدر مقدس باشد بايد نقد شود به همين دليل علي (ع) كه بعد از پيامبر مقدس ترين انسان است مي گويد من در جان خود آن قدر به خود اطمينان ندارم كه اشتباه نكنم و شما بايد خيرخوهانه مرا نصيحت كنيد.اين عقل الهي خدايي اين گونه صحيت مي كند. قدرت اگر پاييده نشود و پالايش نشود به استبداد خواهد رسيد. احزاب هنر ايستادن در برابر اين خطاها را دارند. احزاب همچنين چون به راي مردم نيازمندند هميشه مواظب مردم هستند و اين به آرامش و آسايش مردم منتهي مي شود.با همه احزاب اصلاح طلب هم ارتباط دوستانه دارم ولي ارتباط تشكيلاتي نه.
متوجه هستيد كه آذربايجان سال هاست حسي از تبعيض وجود دارد و تصور مي شود كه آذربايجان دچار تبعيض است اين حس در همه موارد هم قابل مشاهده است از زبان و فرهنگ و هنر تا ورزش و صنعت و سرمايه گذاري. شما چه برنامه اي براي آذربايجان داريد؟
غفاري: گفتم كه قانون اساي ظزفيت بيشتري دارد و در اين مورد هم اصول 15 و 19 وجود دارد.واژه اي در تركي هست كه ترجمه فرسي اش تقريبا مي شود ناتني .برخي از دوستان آذربايجان را ناتني مي دانند. متاسفانه ديدگاهي وجود دارد كه بخشي از خاك ما فرهنگ ما و خود ما ناتني حساب مي شود.شهريار شعري دارد كه مي گويد ما در زمان شاه ناتني بوديم. گفتيم انقلاب مي شود و تني مي شويم. اما انقلاب شد ولي ما تني نشديم. البته ما نگاه تني به ايران داريم. اگر هم چشم ما به خارج ايران نگاه كند خودمان چشممان را كور مي كنيم.حرمت زبان ما بايد نگاه شود و ما هم افتخار مي كنيم و همه ايران بايد نگاه يكساني باشد.از سوي ديگر بايد ظرفيت استان را بالا ببريم و اين يكي ازاهداف من است.
منبع
http://yaghish.ir/akhbar.php?id=%20444
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر