۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبه

ترجمه برنامه تلوزيون الجزيره درمورد حركت ملی آذربايجان جنوبی

این هفته بخش انگلیسی تلویزیون الجزیره قطر در برنامه مشهور سیاسی خود زیر عنوان Listening Post به بررسی موقعیت آذربایجانیهای دو سوی آراز(ارس) پرداخته و حرکت ملی آذربایجان جنوبی را مورد بررسی قرار داده است.

گزارشی از این برنامه :

در حال حاضر بیش از سه برابر جمعیت جمهوری آذربایجان، ترکهای آذربایجانی در ایران زندگی میکنند که این موضوع مشکلاتی را مابین آذربایجان و ایران ایجاد کرده است. آذربایجانیهای ایران برای دسترسی به حقوق فرهنگی و زبانی خود با دولت مرکزی اختلاف دارند و جهت رسیدن به حقوق خود و آزادی های فرهنگی و زبانی در تلاش هستند. به نظر میرسد که این اختلاف در هوا ( امواج تلویزیونی) و زمین (رفت و آمد آذربایجانیها مابین دوکشور) ادامه دارد. کشور آذربایجان یکی از جمهوریهای جنوبی اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده که با ایران هم مرز است. وقتی شما به مدت زمان طولانی از سمت جمهوری آذربایجان در امتداد مرز به سوی ایران نگاه میکنید، احساس خوبی به شما دست نمیدهد. در حال حاضر این مرز برای تبادل کالا، رفت آمد مردم و تبادل افکار باز شده است. این مرز ملت آذربایجان را به دوقسمت تقسیم کرده است. در سمت جمهوری آذربایجان حدود 8 ملیون آذربایجانی تحت حکومت مستقل و سکولار زندگی میکنند که دارای روابط نزدیکی با غرب و ایالات متحده میباشد ولی در آن سوی مرز بیش از سه برابر این جمعیت، مردم آذربایجانی با شرایطی متفاوت در جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنند. در حال حاضر برنامه های تلوزیونی جمهوری اسلامی حتی در فاصله 240 کیلومتری از مرز مشترک در پایتخت آذربایجان باکو قابل دریافت است و از طرفی در داخل خاک ایران در مناطق نزدیک به مرز، امواج تلویزیون جمهوری آذربایجان نیز قابل دریافت است. چندین کانال تلویزیونی ایرانی نیز در جمهوری آذربایجان قابل دریافت هستند. در موقع غروب جمعی از مردم را دیدیم که در حال تماشای برنامه های شبکه ایرانی "سحر" بودند که برای رساندن اخبار و مقاصد فرهنگی از طرف دولت ایران برای آذربایجانیهای جمهوری آذربایجان و به زبان ترکی آذربایجانی به راه انداخته شده است. این کانال تلویزیونی مخاطبان زیادی در جمهوری آذربایجان دارد. به نظر میرسد که جمهوری اسلامی در جهت القای افکار خاص به مردمی است که خارج از مرزهای ایران در حال زندگی میباشند. آذربایجانیهایی که در ایران زندگی میکنند، اطلاعات زیادی از سمت شمال دریافت نمیکنند و از طرفی به خاطر متفاوت بودن حروف الفبا از خواندن روزنامه ها و نشریاتی که در جمهوری آذربایجان منتشر میشوند محروم هستند.


دولت جمهوری آذربایجان هیچ نوع برنامه تلویزیونی ویژه آذربایجانیهایی که در ایران زندگی میکنند، پخش نمیکند. به گفته برخی از رانندگان که مابین ایندو کشور در حال رفت آمد هستند، تا 70 کیلومتری داخل خاک ایران برنامه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان قابل دریافت و مشاهده است و مردم از این برنامه ها بسیار استقبال میکنند. از طرفی رسیدن امواج تلویزیونی جمهوری اسلامی تا باکو میتواند تهدیدی برای جمهوری آذربایجان محسوب شود، چرا که ایران قادر است به این وسیله افکار مردم جمهوری آذربایجان را منحرف سازد.

حدود یک سوم مردم ایران را آذربایجانیها تشکیل میدهند. ولی این گروه از مردم ایران اعتقاد دارند که دولت جمهوری آذربایجان برای توسعه ناسیونالسم آذربایجانی در ایران هیچکاری انجام نمیدهد. در حال حاضر ده ها هزار نفر از آذربایجانیهای ایران از ایران گریخته و شهر باکو را بعنوان محل زندگی خود اختیار کرده اند. این گروه در صدد هستند تا اطلاعات ممنوعه توسط دولت ایران را به هر نحو ممکن از مرز رد کرده و به آذربایجانیهای ایران برسانند. به نظر میرسد که هر ماه حدود 500 نسخه از روزنامه ناسیونالیستی "ترکستان Türkistan" به ایران قاچاق میشود. خواندن این روزنامه در ایران جرم محسوب میشود. مسوولین این روزنامه اظهار میدارند که آنها درصدد هستند مقادیر زیادی از این روزنامه را از راه های مختلف به آذربایجان جنوبی برسانند تا در اختیار مردم قرار گیرد. در حال حاضر آذربایجانیهای ایران موفق شده اند که کانال تلویزیونی "گوناز تی وی GünAz TV" را راه اندازی کنند که از شیکاگوی آمریکا پخش میشود.


آقای اوبالی، مسوول این تلویزیون" میگوید که ما امکانات زیادی نداریم مثلا میزی که برای پخش برنامه استفاده میکنیم از یک رستوران امانت گرفته ایم و نفراتمان کم هستند لذا مجبوریم خیلی از مواقع شبها نیز کار کنیم و در یک گوشه ای از استودیو میخوابیم. ایشان اضافه کردند که این تلویزیون تنها منبعی بود که قیام مردم آذربایجان جنوبی در سال 2006 را بطور کامل پوشش داد که این قیام ها در اعتراض به چاپ و پخش کاریکاتور تحقیر آمیز در مورد ترکهای آذربایجانی توسط رونامه دولتی ایران بر پا شده بود. آقای اوبالی اعتقاد دارد که اختصاص بودجه توسط کنگره امریکا برای پخش برنامه های تلویزیونی غیر فارسی زبان در ایران ادعایی بیش نبوده است. ایشان اعتقاد دارند که بهترین روش تغییر رژیم در ایران همکاری و متحد کردن ملتهای تحت ستم در ایران شامل ترکهای آذربایجان، عربها، بلوچ ها، کردها و ترکمن ها میباشد. اگر دولت آمریکا برای این مسئله بودجه ای اختصاص داده است، ما بیخبریم و تا آنجایی که من اطلاع دارم هیچکدام از گروهای آذربایجانی و این تلویزیون کمکی از آمریکا که موسوم به بودجه دمکراسی است دریافت نکرده اند.


صدای آمریکا برنامه ای است که توسط دولت آمریکا جهت انتقال نظرات دولت و مردم آمریکا به دیگر ملتهای دنیا در نظر گرفته شده است. جدیدا دولت آمریکا بودجه ای معادل 50 ملیون دلار امریکا جهت توسعه و پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی برای ایرانیها در نظر گرفته است. هیچکدام از این برنامه ها به زبان ترکی آذربایجانی یا دیگر زبانهای غیر فارسی در ایران نبوده است. مسوولین رادیو صدای آمریکا-بخش فارسی ادعا دارند که زبان فارسی تنها زبانی است که اکثر مردم ایران با آن آشنایی داشته و اختصاص بوجه به زبان فارسی تحت تاثیر فشار لابی فارسها نبوده است ولی فعالین حرکت ملی آذربایجان جنوبی نظر متفاوتی داشته و اعتقاد دارند که این مسئله در نتیجه نفوذ شوونیستهای فارس بوده است.

پرفسور غلامرضا صبری تبریزی، رئیس کنگره آذربایجانیهای دنیا اعتقاد دارد که هرگونه حمایت مستقیم ایالات متحده از آذربایجانیها در ایران میتواند در احقاق حقوق زبانی و فرهنگی آذربایجانیهای ایران تاثیر منفی گذاشته و این حمایتها بهانه دولت ایران جهت متهم کردن حرکت ملی آذربایجان به جاسوسی برای غرب و آمریکا خواهد بود. به نظر ایشان اگر این حمایتها تنها بصورت تشویق حرکت ملی آذربایجان و اعلام نفرت از اقدامات دولت ایران در نقض حقوق آذربایجانیها باشد، مفیدتر خواهد بود و نیازی به کمک مستقیم وجود ندارد.

در حال حاضر حق آموزش به زبان مادری در مدارس و چاپ نشریات برای آذربایجانیها و دیگر اقلیت های زبانی در ایران بعنوان یک آرزوی دشوار باقی مانده است. همین مسئله میتواند باعث نگاه و توجه اقلیت های ایرانی به خارج از مرزها شود.

لینک برنامه تلویزیونی شبکه الجزیره در مورد آذربایجان از یوتیوب:
http://www.youtube.com/watch?v=iPqc9NhQhY8

وب سایت اکبر اعملی

۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

خطاب به رئیس صداوسیما : آیا زبان مادری کودکان اردبیل فارسی است ؟

نامه انجمن اسلامی دانشگاه آزاد واحد اردبیل به ریاست سازمان صداوسیمای اردبیل


خطاب به رئیس صداوسیما : آیا زبان مادری کودکان اردبیل فارسی است ؟



به جرات می‌توان گفت که صدا و سیمای اردبیل همگام با صداو سیمای سراسری در صدد محو و نابودی فرهنگ و زبان ترکی آذربایجانی است.؟اگر اینگونه نیست !چرا برنامه‌هایی که روزانه برای کودکان و نوجوانان اردبیل که از ساعت 16بعدازظهر و به مدت 45دقیقه از این شبکه پخش می‌شود بزبان فارسی است ؟ آیا زبان مادری کودکان اردبیل فارسی است ؟

چنین برنامه‌های با کدامین اهداف شوم و با استفاده از کدامین بیت‌المال تهیه و پخش میگردد؟

صداوسیمای اردبیل برای گرامیداشت 21 فوریه (2 اسفند 86)روز جهانی زبان مادری چه برنامه‌ای تدارک دیده‌است؟ با توجه به نامگذاری سال 2008 به عنوان سال بین‌المللی زبانها از سوی یونسکو کدامین برنامه از سوی صداوسیمای اردبیل برای حفظ و حراست از زبان ترکی آذربایجانی تدارک دیده شده است ؟

رونوشت:

جناب آقای دکتر حبیبی ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی

جناب آقای ضرغامی ریاست سازمان صداوسیما

وزیر محترم آموزش و پرورش

خبرگزاری ایرنا ،ایسنا ،فارس واحد اردبیل

مطبوعات سراسری

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل

۱۳۸۶ بهمن ۲۱, یکشنبه

دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز تجمع اعتراض آمیز نسبت به ردصلاحیت اعلمی برگزار می کنند

تشکل آرمان دانشجو، درخواست مجوز برای تحصن در صحن دانشگاه را تقدیم ریاست دانشگاه نمود. شوای مرکزی تشکل آرمان در آخرین جلسه خود برای ابراز اعتراضات تشکل نسبت به ردصلاحیتهای گسترده و علی الخصوص رد صلاحیت اعلمی نماینده محبوب آذربایجان تصمیم به برگزاری تحصن گرفته است. این در خواست روز 5 شنبه 18 بهمن ماه تقدیم ریاست دانشگاه گردیده است. تاریخ دقیق و سایر جزئیات در روزهای آتی اعلام خواهد شد.

اعملی و مجلس فرمایشی

آذربايجان نميتواند ا نسبت به رد صلاحيت اعلمي بي تفاوت باشد
مرور ۸ سالي كه گذشت تصاويري ازمجلس در اذهان تداعي ميكند كه نمي توان به آن بي تفاوت بود.
براي اينكه بتوانيم خواست واراده ملت را به صدائي رسا به گوش مسوولين برسانيم چه بايد كنيم؟
براي دفاع از حقوق خود به چه كسي اميد وار باشيم؟
اگر زماني باز به آذربايجان توهين شود چه كسي از حق مان دفاع خواهد كرد؟
راستي به خود آييم
منبعدچه كسي افشا گري ميكند؟
چه كسي سراغ ۳۰۰ ميليارد شهرداري تهران را ميگيرد؟
يا ۸ ميليون دلاراستات اويل را؟
يا قاچاق فراورده هاي نفتي را؟
يا پول هاي صندوق ذخيره ارزي را كه بدون اجازه خرج شده؟
چه كسي از خزر دفاع ميكند؟
چه كسي جرات پيدا ميكند احمدي نژاد را به مجلس فرا خواند؟
چه كسي براي دفاع از حقوق ملت نزديك به هشتاد بار وزرا را به مجلس فرا ميخواند؟
چه كسي سراغ بند ۲۰۹اوين را ميگيرد؟
چه كسي طرح ممنوعيت دو شغله ها را طرح ميكند؟
چه كسي پرونده ها را از پستو ها بيرون ميكشد؟
وهزاران خواست ديگر وبدون اغراق بعد از اعلمي بي پاسخ.
كساني كه در دكان سه نبش زر و زور و تزوير مصالح مردم را فروختند و اعلمي را حذف كردند اكنون سرمست ومسرور به تجارت دين ادامه ميدهند وپايكوبي ميكنند واين مردم الخصوص مردم آذربايجانند كه فريادشان در گلو نميتوانند لب بر آرند فقط يك نفر بود كه سخن مردم را ميگفت آنرا هم گرفتيد
آيا آذربايجان ميتواند نسبت به مدافع ۸ ساله خود بي تفاوت باشد؟
هرگز
اين در تضاد با مشخصات جوانمردي و مردانگي مردمي است كه به اين صفات شهرت دارند
شايد ابراز اين فرياد ها تظاهر پيدا نكند
اما با ريشه چه ميكنيد؟
باعمق انديشه وخواست قلبي مردم چه ميكنيد؟
با اعلمي ها چه ميكنيد؟
چرا عده اي خواست و اراده مردم رابه بهاي اهداف شخصي در برابر نظام قرار مي دهند؟
آيا مردم با اين كارها اگر به ظاهر ابراز هم نكنند در باطن به نظام وانقلاب بدبين نمي شوند؟
اگر زماني در ظاهر ابراز نكنند در باطن ناخشنود هستند والبته اين ناخشنودي پنهان خطرناكتر است.
آيا با رد صلاحيت شخصي چون اعلمي مردم به اين نتيجه نرسيدندكه مجلس جاي نماينده اي كه به وظايف قانوني خود عمل كند نيست؟
راستي به موجب قانون اساسي اعلمي به كدام يك از اصول آن عمل نكرده است؟
مراجعه به عمق خواست مردم آذربايجان حتي بعضي سليقه هاي سياسي مخالف با نگرش اعلمي خانواده هاي شهدا و نيروهاي ارزشي البته واقعي نشان از اين دارد رد صلاحيت اعلمي بر اساس تسويه حساب و به دور ازحق و انصاف بوده است.
اي كاش شوراي نگهبان كاري نكند كه آذربايجان صفحه تاريك دلگيري و ناخرسندي از جفا و ظلم آشكار به آذربايجان را تا آخر تاريخ به جهت رد صلاحيت اعلمي ،از اين شورادر دل نگه دارد.
يك توصيه برادر كوچك، با تمام ابزارهايي كه داريد آمار بگيريد،
اگر اعلمي نباشد چقدر آرا كم ميشود؟
هركس با اين همه تهديدات خارجي موجب كاهش مشاركت مردم گردد آب به آسياب دشمن نمي ريزد؟
نويسنده درصدد دعوت مردم به تحريم نيست با اعماق وجود اعتقاد دارد كه بايد با حداقل ها كشور را بسازيم.
اما مجلس بدون اعلمي ها، بدون اغراق انگيزه اي باقي نميگذارد.
اگر كسي به وضيفه عمل كند،تلاش كند، از حقوق ملت دفاع كند، زندگي را بر خود سخت گيرد،ايثار كند، هزينه دهد ،با همه درگير شود، بر خانواده اش ظلم كند،تهديد شود،وحتي جانش را در طبق اخلاس بگذارد وهزاران دردسر ديگر ،با وي اينگونه رفتار شود ديگر چه انگيزه اي براي صادق بودن،وراستي پيشه كردن باقي ميماند؟
اي كاش شوراي نگهبان كاري نكند كه آذربايجان صفحه تاريك دلگيري و ناخرسندي از جفا و ظلم آشكار به آذربايجان را تا آخر تاريخ به جهت رد صلاحيت اعلمي ،از اين شورادر دل نگه دارد.

۱۳۸۶ بهمن ۱۸, پنجشنبه

اعلمی: آیا می توان به اجرای عدالت در اینجا دل بست؟

هیات مرکزی نظارت بر انتخابات هم بر “عدم اعتقاد و التزامم به اسلام و نظام و قانون اساسی” مهر تائید زد! پیش از این براساس اعلام نظر هیات اجرائی حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو، مشمول بند های 1و 3 ماده 28 قانون انتخابات شده و به این اعتبار به عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام جمهوری اسلامی و عدم ابراز وفاداری به قانون اساسی متهم شدم.

ساعت 20:30 دوشنبه مورخه 15/11/86 نمابری با امضای فرماندار شهرستان تبریز به شرح زیر دریافت کردم:

“آقای اکبر اعلمی فرزند اسماعیل داوطلب نمایندگی مجلس…بدین وسیله به اطلاع می رساند که هیات مرکزی نظارت بر انتخابات رد صلاحیت شما را مورد تائید قرار داد. در صورت اعتراض به رد صلاحیت خود می توانید با استناد به ماده 33 آئین نامه اجرائی قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، حداکثر ظرف 24 ساعت از این ابلاغ شکایت خود را به شورای نگهبان تسلیم نمائید.”!

فرمانداری با استناد به قانونی که مجریانش به آن پایبند نیستند به من توصیه می کند که اگر نسبت به اتهامی که از آن بی خبرم اعتراض دارم، تیری در تاریکی انداخته و مراتب اعتراضم را به شورای نگهبان اعلام نمایم! براستی در کشوری که قوانینش این چنین توسط مجریانش نادیده گرفته می شود، آیا می توان به اجرای عدالت در آن دل بست؟

۱۳۸۶ بهمن ۱۵, دوشنبه

دادگاه ویژه روحانیت روحانی آذربایجانی را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد




آسمک:حجت السلام عبدالعزیز عظیمی قدیم روحانی هویت طلب آذربایجانی از طرف شعبه دوم دادگاه ویژه روحانیت در قم به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم امروز چهاردهم بهمن ماه در پی احضاراو به دادگاه ویژه روحانیت به وی ابلاغ شده است.

در حکم صادره چنین آمده است:
« مستدرجات پرونده حاکی از آنست که متهم که قبلا در مورخه دهم فروردین ۱۳۸۴ طی دادنامه صادره از شبعه پنجم دادگاه ویژه روحانیت به ده سال محرومیت از پوشیدن لباس روحانیت محکوم و پس از ده سال نیز پوشیدن مجدد لباس روحانیت وی مشروط به تقاضای دادستان مجری حکم و موافقت دادگاه ویژه گردیده است و رای صادره به تاریخ یکم اسفند ۱۳۸۴ به دنبال اعتراض محکوم علیه در دادگاه تجدید نظر ویژه رسیدگی و عینا تایید و قطعیت یافته است. آقای عظیمی قدیم پس از ابلاغ حکم قطعی در یک نوبت به لحاظ تخلف از حکم دادگاه و پوشیدن لباس روحانیت محاکمه و به تحمل نود و یک روز حبس محکوم می‌گردد. متهم در تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۸۶در حالی که با تخلف از حکم دادگاه ملبس به لباس روحانیت بوده، به دادسرای ویژه قم مراجعه می‌نماید و در مراحل تحقیق نیز به تخلف از حکم صادره اذعان و بر آن اصرار می‌ورزد… »

دادگاه ویژه روحانیت اتهام انتسابی به حجت الاسلام عظیمی قدیم را محرز و مسلم دانسته و به استناد به تبصره ماده ۴۳ آیین نامه اصلاحی دادسراها و دادگاههای ویژه روحانیت و رعایت ماده ۴۸ قانون مجازات اسلامی به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم نموده است.
این حکم از طرف حسین بهرامی رئیس شعبه دوم دادگاه ویژه روحانیت قم صادر گشته است.
عظیمی قدیم طی سالهای گذشته بارها دستگیر و به زندان فرستاده شده است. از آن جمله او روز جمعه چهاردهم مردادماه ۱۳۸۴ به هنگام شرکت در مراسم گراميداشت سالروز مشروطيت كه در پارك طوبي تبريز در كنار مزار باقرخان ، سالار ملی، برگزار شده بود دستگیر و بعد از حدود سه ماه با قرار وثیقه از زندان آزاد گشته بود. او بعد از محاکمه در دادگاه ویژه روحانیت تبریز به يک سال زندان، پنج سال نفی بلد، و تبعيد از استانهای آذربایجان محکوم شد. علاوه بر اين، حجت الاسلام قديمی به جرم «اهانت به حيثيت روحانيت» به مدت ده سال خلع لباس شد. فروردین ماه ۱۳۸۵ حجت الاسلام عظیمی قدیم را برای گذراندان مدت حبس به زندان تبریز فرستادند. او ۶ ماه بعد به صورت عفو مشروط از زندان آزاد شد.

سازمان عفو بین الملل در تاریخهای ۲۴ آوگوست ۲۰۰۵ - چهار مه ۲۰۰۶ و ۲۷ اکتبر ۲۰۰۶ سه بیانیه جداگانه در مورد عبدالعزیز عظیمی قدیم صادر کرده است.

چهارده بهمن ۱۳۸۶
علیرضا جوانبخت
سخنگوی کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان-آسمک
quluncu@gmail.com