۱۳۸۷ مرداد ۷, دوشنبه

اولین جلسه ی دادگاه دستگیر شدگان تبریز در سکوت کامل خبری برگزار شده است

بنا به گزارش رسیده به سایت جنبش دانشجویی آذربایجان ظهر پنجشنبه، 3 مرداد، اولین جلسه ی دادگاه دانشجویان دستگیر شده در تبریز در سکوت کامل خبری برگزار گردیده است. در این جلسه که بدون حضور وکیل و با حضور نماینده ای از وزارت اطلاعات و در عین حال بدون هیچگونه شاکی خصوصی یا مدعی العموم برگزار گردیده دانشجویان بازداشتی تفهیم اتهام گردیده اند. از مواد اتهامی ایشان اطلاعی در دست نیست اما گمان می رود آنچنان که مامورین اطلاعات در حین تفتیش منزل دانشجویان متذکر گردیده اند، از موارد اتهامی دانشجویان در بند می توان به ارتباط با بیگانگان و اقدام علیه امنیت ملی اشاره نمود.
گفتنی است در پایان جلسه ی دادگاه که تنها در حدود 20 دقیقه به طول انجامیده است قاضی دادگاه این افراد را محق به اعمال باقیمانده ی بازداشت دانسته( در متن حکم قاضی این دانشجویان محکوم به دو ماه بازداشت به منظور تخلیه ی اطلاعاتی و بازجویی گردیده اند) و از دادن قرار کفالت خودداری نموده است.
لازم به ذکر است دانشجویان دستگیر شده ضمن غیرقانونی دانستن این امر، با نوشتن شکایت نامه ای از قاضی دادگاه به دلیل نقض حقوق قانونی خود شکایت نموده اند. بازپرس ویژه ی دادگاه انقلاب تبریز ضمن تایید این خبر، از بررسی شکایت این دانشجویان خبر داده است.

گزارش ده روز بازداشت دانشجویان هویت طلب تبریز
کمیته پیگیری وضعیت سه دانشجوی در بند دانشگاه تبریز
با گذشت ده روز از بازداشت دانشجویان هویت طلب تبریز هنوز خبری از آنان در دست نیست.سجاد رادمهر، آیدین خواجه ای و فراز زهتاب به همراه مهندس داریوش حاتمی روز پنجشنبه 27 تیر ماه حوالی ساعت 12 ظهر از جلوی دانشگاه تبریز ربوده شدند.
گفتنی است آنان بلا فاصله پس از حضور در جلسه دفاع از پایان نامه مهندس سجاد رادمهر و با همکاری ماموران حراست دانشگاه دستگیر شدند. دو روز پس از دستگیری 4 فعال هویت طلب دکتر شاهرخ حاتمی برادر داریوش حاتمی تیز دستگیر شد. علت دستگیری وی در ارتباط با پیگیری وضعیت فعالین در بند عنوان شده است. همزمان در دانشگاه ارومیه الهه رادمهر خواهر سجاد رادمهر دو بار پیا پی به کمیته انضباطی و در چند نوبت به حراست کل احضار شد. وی تهدید شده است که در صورت انجام اقدامی در مورد بازداشت برادرش با ارجاع پرونده وی به کمیته مرکزی انضباطی در تهران، حکم اخراج وی صادر خواهد شد. از خانواده های دو دانشجوی دیگر نیز با تماس های تلفنی خواسته شد که اخبار فرزندان دربندشان را رسانه نکرده تا فشار کمتری بر آنان وارد کنند.
سجاد رادمهر عضو سابق شورای انجمن فنی و دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک به دلیل اعتصاب غذا و بست نشینی به یک ترم تعلیق از تحصیل در ترم دوم سال جاری محکوم شده بود. اعتصاب غذای او در اعتراض به عدم اجازه رئیس دانشگاه برای برپایی جلسه دفاع از پایان نامه اش صورت گرفته بود. جلسه دفاع از پایان نامه وی به مدت 6 ماه اجازه برگزاری نیافته بود.
آیدین خواجه ای و فراز زهتاب از اعضای شورای انجمن اسلامی دانشکده انسانی و همچنین شورای مرکزی انجمن ادبی، ترم اول سال جاری را در تعلیق و محرومیت از تحصیل و ترم دوم را در تعلیق معلق سپری کردند. همچنین آیدین خواجه ای در اواخر ترم دوم به دلیل شرکت در اعتصابات اخیر دانشگاه تبریز به اخطار کتبی با درج در پرونده محکوم شد. 2 ترم تعلیق فراز زهتاب و آیدین خواجه ای در ارتباط با اعتصاب 3 روزه خرداد سال 86 صادر شده بود.
پس از بازداشت دانشجویان فوق تا سه روز از وضعیت دانشجویان در بند هیچ خبری در دست نبود. اما گزارش های غیر رسمی از بازجویی آنان در اداره حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی واقع در خیابان پاستور خبر می داد.
در پی فشار رسانه ای و پیگیری های فعالین حقوق بشری و خانواده دانشجویان روز یکشنبه 30 تیر ماه سجاد رادمهر یکی از دانشجویان بازداشتی در تماسی چند ثانیه ای با خانواده ی خود از آنان درخواست لباس کرد. نوع و لحن درخواست وی نگرانی هایی از جانب شکنجه های بدنی و روحی در خانواده های محبوسین ایجاد کرد. مخصوصا با عدم تماس آیدین خواجه ای، فراز زهتاب ، مهندس داریوش حاتمی و برادرش دکتر شاهرخ حاتمی این نگرانی ها افزوده گشت.
قبل از تماس سجاد رادمهر و در پی تشکیل کمیته پیگیری وضعیت دانشجویان در بند دانشگاه تبریز صدای آمریکا و رادیو فردا در گزارش های جداگانه ای به تشریح دستگیری فعالین دانشجویی تبریز پرداختند و در اقدامی متهورانه و خودجوش فعالین حقوق بشری نقده از شهر های آذربایجان غربی، در پی پخش وسیع شبنامه در اعتراض به بازداشت دانشجویان هویت طلب، مردم را دعوت به تجمع کردند. این دعوت برای روز جمعه 4 مرداد ماه صورت پذیرفته بود که با حضور مردم در محل تجمع که کوهی در خارج از شهر بود، به زد خورد با ماموران نیروی انتظامی منجر گشت.
در نتیجه اقدامات فوق محبوسین دیگر نیز طی تماس های کوتاه تلفنی با خانواده های خود از زنده بودنشان خبر دادند.
روز دوشنبه 31 تیر ماه انجمن های 36 دانشگاه کشور با امضای بیانیه ای به دستگیری های غیر قانونی دانشجویان منجمله دانشجویان هویت طلب تبریز اعتراض کردند.
روز چهارشنبه حسن رحیمی فعال حقوق بشر آذربایجان در مصاحبه با رادیو فردا به تشریح وضعیت دانشجویان در بند پرداخت.
مسئولان دانشگاه تبریز نیز در اقدامی عجیب از دستگیری دانشجویانشان اظهار بی خبری کرده حتی چند روز پس از دستگیری آنان در بولتن دانشکده فنی از سجاد رادمهر درخواست کردند به ریاست دانشکده مراجعه کند و همزمان ایرنا خبرگزاری وابسته به دولت از قول اباصلت صیاح مدیر کل سیاسی و تقسیمات استانداری تبریز یک هفته پس از دستگیری فعالین هویت طلب، دستگیری آنان را تکذیب کرد.
روز جمعه 4 مرداد ماه ماه مادر فراز زهتاب دیگر دانشجوی بازداشتی در مصاحبه با رادیو فردا از وضعیت فرزند خود و دوستان وی اظهار بی اطلاعی مطلق کرده و از یک بار تماس تلفنی فرزندش خبر داد.
روز شنبه پنجم مرداد ماه در دهمین روز بازداشت، خانواده دانشجویان موفق به دیدار قاضی پرونده فرزندانشان شدند. قاضی مذکور قرار وثیقه را رد کرده به صورت صریح از ادامه بازداشت آنان تا شروع دانشگاه ها به مدت دو ماه سخن گفته است.
همچنین در همان روز انجمن فنی دانشگاه تبریز در بیانیه ای به بازداشت دانشجویان دانشگاه تبریز اعتراض کرد.
گفتنی است آخرین خبر ها از ادامه بازداشت دانشجویان دربند حکایت دارد. با طولانی تر شدن بازداشت دانشجویان احتمال آوردن فشار و شکنجه بر دانشجویان در بند رفته رفته افزایش می یابد. همچنین احتمال اعتصاب غذای هماهنگ هر سه دانشجو وجود دارد.

۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه

سر جایمان محکم بنشینیم و بگوییم نه !

در یک بعد از ظهر معمولی در میانه دهه 50 میلادی اتفاقی رخ داد که تاثیر آن تا سالها در اذهان جهانیان نقش بست و موجب انقلابی بزرگ در نظام اجتماعی غرب گشت محور واقعه آن روز یک خانم میانسالی بود که در شهر مونتگمری ایالات الاباما در ایالات متحده هنگامی که از کار روزانه اش در یک خیاطی به خانه بر می گشت کاری کرد که نام وی تا مدتها در کتابها و نوشته های حقوق بشر ثبت گردید سالهای خیلی زیادی از ممنوعیت برده داری در امریکا می گذشت ولی در آن سالها هنوز هم تبعیض نژادی به اشکال و وجه های گوناگون سیاهان افریقایی تبار امریکا را رنج می داد در ان سالها در ایالات الاباما قانون جالبی وجود داشت مبنی بر اینکه اگر در یک اتوبوس عمومی جایی برای نشستن نبود می بایست سیاهان جای خود را به سفیدان واگذار می کردند و خود به طور ایستاده در اتوبوس ادامه مسیر میدادند و این یک قانون ثبت شده در ایالات متحده امریکا بود.

رزا پارکس آن زن سیاه پوستی بود که در آن بعد از ظهر در مقابل در خواست یک مرد سفید پوست برای واگذاری صندلی به وی مخالفت کرد ‏سپس دستور راننده اتوبوس و کمی بعد هم فرمان پلیس را اجرا نکرد وی در آن روز به خاطر نقض آن قانون بازداشت شد و بعد به حکم دادگاه جریمه شد. داستان شجاعت و نا فرمانی وی در همان روز نه فقط در شهر بلکه در تمام ایالات پیچید و خیلی زود ماجرای او به گوش یکی از پیشروان جنبش مدنی سیاهان امریکا یعنی مارتین لوتر کینگ رسید وی در جلسه ای دیگر اعضای ارشد این جنبش را متقاعد کرد به حمایت از رزا پارکس پرداخته و شکل مبارزه وی را ادامه دهند به زودی تمام سیاهان شروع به تحریم اتوبوس رانی شهری کردند این تحریم ابتدا از شهر مونتگمری و سپس در کل ایالت و به تدریج در کل ایالات متحده ادامه پیدا کرد 381 روز سیاهان امریکا به ویژه در ایالات الاباما سوار اتوبوس شهری نمی شدند و رنج پیاده روی طولانی را هر روز به جان می خریدند این وضعیت به قدری ادامه پیدا کرد که سیستم اتوبوسرانی ایالات متحده در آستانه ورشکستگی قرار گرفت و این فشار به حدی رسید که باعث لغو آن قانون نژاد پرستانه گردید و این پیروزی مقدمه ای شد برای یک سلسه پیروزیهای دیگر. جنبش اعتراضی اوین یک حادثه نادر در ادای احترام به شخصیتی در آمریکاست و تا کنون تنها 21 نفر در تاریخ آمریکا به چنین شیوه ای مورد احترام قرار گرفته اند.در نهایت به تصویب قانون حقوق مدنی سال 1964 منجر شد که هرگونه تبعیض نژادی در آمریکا را ممنوع می کرد. پارکس چند سال قبل از دنیا رفت و جنازه وی در ساختمان کنگره امریکا موسوم به کاپیتال هیل دفن شد ، این یک حادثه نادر در ادای احترام به شخصیتی در امریکاست و تا کنون تنها 21 نفر در تاریخ ایلات متحده امریکا به چنین شیوه ای مورد احترام قرار گرفته اند.

کاندولیزا رایس در مراسم تدفین وی اعلام کرده بود که «اگر رزا پارکس نبود و اگر وی آن اقدام شجاعانه را انجام نمی داد من امروز در این جایگاه نبودم.» این تجربه به خوبی نشان داد که افراد می توانند با پشتیبانی جنبشهای اچتماعی ودر یک مبارزه مدنی وبه دور از هر گونه اقدام خشونت مداری به یک ظلم ساختاری پایان دهند، به این گونه افراد عامل تغییر ((change agentگفته می شود پر واضح است که این افراد بدون حمایت و پشتیبانی یک جنبش ساختارمند و سیستماتیزه شده اجتماعی تنها قربانیانی خواهند بود که دلیریهایشان بدون نتیجه خواهد ماند نمونه ها یی از این عاملان تغییر را در جنبش اجتماعی خودمان که حرکت ملی آذربایجان می نامیمش سراغ داریم برای من بارزترین این افراد عباس لسانی است. اگر مطلق نبینم لسانی مجموعه ای از کم نظیرهاست، در سال 82 وقتی لسانی و دهها تن دیگر از فعالین حرکت ملی آذربایجان به سفر مقاماتی از یک کشور مجهول اعتراض می کردند ، کشور وجود نداشته ای که حتی دوستان صمیمی ارمنستان چون روسیه و فرانسه هم آنرا به رسمیت نمی شناختند ، به شدت توسط نیروی انتظامی و جمعی از مسجدیانی که برای شیعیان هر جای دنیا به غیر از شیعیان آذربایجان سینه چاکند مورد ضرب و شتم قرار می گیرند لسانی در دادگاه اردبیل وبا قضاوت یک قاضی فارس زبان محاکمه میشود، وی حاضر به فارسی صحبت کردن و دفاع از خود نمی شود و خواهان حضور یک مترجم در دادگاه می شود زیرا که زبان مادری وی ترکی آذربایجانی است و مساله کم نظیری که اتفاق می افتد حضور یک مترجم در یک دادگاه در این کشور است که صحبتهای یک متهم را از ترکی به فارسی برای قاضی ترجمه می کند.

واقعه دیگر به سال 85 بر می گردد زمانی که عباس لسانی به صدورحکم دادگاه بدوی برای تظاهرات خرداد 85 اعتراض می نماید دادگاه تجدید نظر استان حکمی را می دهد که به گفته آقای فقیهی وکیل عباس لسانی در تاریخ نظام قضایی این کشور بی سابقه است زیرا دادگاه تجدید نظردوماه حبس وی را افزایش می دهد در حالی که در بدترین حالت حکم وی با همان میزان تایید می شدو اما امسال زمانی که بعد از گذشت 18 ماه باید مجازاتهای جنبی آن حکم را هم تحمل میکرد وی از پذیرش حکم شلاق برای یک انسان خودداری کرد و هیچ کس هم حاضر به اجبار وی برای پذیرش این حکم نشد واین مسئله چنان ترسی در ارکان حاکمیت ایجاد کرد که که وی را به هزار کیلومتر دورتر به زندان یزد تبعید کردند گویی که عباس لسانی در بند هم قادر به لرزاندن پایه های این ظلم ساختاری است.

افدام رزا پارکس بی نتیجه می ماند اگر جنبش مدنی سیاهان امریکا آن را حمایت نمی کرد و در نتیجه مقاومت مدنی وی سرآغازی بر یک سلسله مبارزات مدنی سیاهان نمی شد. اگر شجاعت صف شکنهای دلیر با پشتیبانی جمعی همراه نباشد آنها تبدیل به قربانیان بی دفاعی خواهند شد که تنها خاطره ای از قهرمانیشان در اذهان خواهد ماند بی آنکه نتیجه عملی و عینی برای آن ملت به دست آید امروزه ما نیز اگر می خواهیم پشتیبان عباس لسانی باشیم اگر می خواهیم رشادتها و فداکاریهای وی بی نتیجه باقی نماند می بایست برای تکامل و پیشرفت جنبش اجتماعی هویت طلب خویش هر آنچه می توانیم انجام دهیم در دنیای کنونی تنها جنبشهای ساختارمند با پایه های تئوریک قوی است که می تواند با گذشت زمان و طی شرایط متفاوت و فشارهای محیطی متنوع موجودیت خود را حفظ و به آرمانهای خود دست یابد، پس بیایید با تقویت پایه های حرکت ملی آذربایجان صدای عباس لسانی و دهها عباس لسانی در بند دیگر در زندانهای شونیسم را به جهانیان برسانیم.


یالچین قاراداغلی

منبع: آزاد تبریز

رمنی ها در اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان نزدیک به ۸۰۰ مسجد را تخریب کرده اند

ربعیت اصلان اوا رئیس کمیسیون دایمی حقوق بشر مجلس ملی جمهوری آذربایجان روز چهارشنبه در دیدار با هیات نمایندگی به رهبری آبراهام کوپر مسئول موزه تحمل پذیری دینی لوس آنجلس در باکو این مطلب را اعلام کرده است.

ربعیت اصلان اوا این اقدام ارمنی ها را وحشیگری و پدیده غیرقابل قبول خوانده است.

اصلان اوا گفت: ارمنی ها گورستان های مخصوص آذربایجانی ها را نیز تخریب کرده اند.این در حالی است که از کلیسای ارمنی در جمهوری آذربایجان مراقبت می شود.برخلاف ارمنی ها ما آذربایجانی ها ددمنش و وحشی نیستیم .

اصلان اوا در ادامه سخنان خود افزود: ارمنی ها زمانی همانند نمایندگان ادیان دیگر در جمهوری آذربایجان زندگی راحتی داشتند ولی ولی آنها از تحمل پذیری دینی موجود در جمهوری آذربایجان برای با نشاندن اهداف دیگر خود استفاده کرده اند. مشکل حل مناقشه قره باغ نیز ناشی از سیاست صهیونیسم ارمنی است.

این مقام دولت باکو در عین حال افزود: به رغم همه اینها ، جمهوری آذربایجان علاقمند به حل صلح امیز بحران قره باغ است.

کوپر به نوبه خود گفت: اغلب ملل و کشورهای جهان در باره مناقشه قره باغ از اطلاعات لازم برخوردار نیستند. میهمان عالی قدر تخریب گورستانها توسط نیروهای ارمنی را خبر وحشت انگیز خواند و هیات نمایندگی جمهوری آذربایجان را به آمریکا دعوت کرد.

کوپر در پایان سخنان خود افزود: برای ابلاغ اطلاعات موجود در باره واقعیت های مناقشه قره باغ به گوش جهانیان تلاش و دیدارهایی برگزار خواهد کرد.

وی همچنین با اظهار رضایت از سفر به باکو ، آن را برای دستیابی به اطلاعات لازم در باره جمهوری آذربایجان مفید خواند.

۱۳۸۷ تیر ۲۹, شنبه

کارفرمایان زن آذربایجانی در تجارت به موقعیتهای پیشگام دست می یابند

آغاز مرحله پیشرفت جدید اقتصاد آذربایجان و توسعه خیلی از عرصه های زندگی اجتماعی باعث فعالتر شدن زنان در بخش تجارت بوده و تعداد مؤسساتی که زنان در اختیار دارند، افزایش یافته است.

از سال 1996 تعداد مؤسسات خصوصی زنان در آذربایجان از 7 تا 15 درصد افزایش یافت. به گزارش اداره آمار آذربایجان، تعداد زنان در کشور از تعداد مردان تقریباً 5/1 بار بیشتر است و 4/3 میلیون نفر تشکیل می دهد.

ولی با وجود آمار خوشحال کننده، شرایط “زن کارفرما” در آذربایجان از سطح جهانی دور است. در کشورهای غربی زن در فعالیتهای تجاری بعنوان مهره مرسومی پذیرفته می شود. در بعضی از کشورهای توسعه یافته مؤسساتی که زنان رهبری آنرا بر عهده دارند، بخش 60 درصدی تولیدات ناخالص ملی را تشکیل می دهد. در آلمان و آمریکا این رقم به 52 درصد، در ژاپن به 55 درصد و در ایتالیا به 60 درصد می رسد.

وضع کارفرمایان زن در آذربایجان در مقایسه با کشورهای خاور نزدیک و آفریقای شمالی بهتر است. با اینکه طبق قوانین شرعی، حقوق اقتصادی گسترده یی به زنان اعطا می شود، سایر قوانین نقش جنسیت آنان را مطرح می سازد.

بعنوان مثال، مفادی مبنی بر منع اشتغال زنان در ساعات خاصی و یا مواردی دایر بر اشتغال زن با اجازه شوهرش در قانون کار ذکر شده است. طبق مواد قانون کار کشورهای یمن، مصر، کویت، لبنان و ایران، اشغال زنان در ساعات غروب یا شب ممنوع میباشد.