۱۳۸۵ مهر ۲, یکشنبه

چرا به زبان فارسي مي نويسم

بي شك آرزوي ديرينه هر فعال حركت ملي آذربايجان خواندن و نوشتن به زبان مادري خويش مي باشد. نگارنده هم بسان بسياري از همفكران و هم انديشان خويش بسيار بسيار علاقمند است كه به زبان مادري خويش يعني تركي آذربايجاني مقاله بنويسد. اما بنا به دلائلي كه در زير خواهد آمد تاكنون كمتر مقاله اي از صاحب قلم به زبان تركي آذربايجاني منتشر شده است.وبيشتر مقالات نگارنده به زبان تحميلي فارسي مي باشد.
با توجه به مباحثي كه اخيرا در ميان فعالين حركت وجود دارد بخصوص بحث هائي كه اخيرا سايت دورنا به ميان گذاشته است نگارنده را بر آن داشت تا دلائل خويش را از علت مقاله نوشتن به اين زبان تحميلي ابراز دارد و با دوستان همفكران خويش مشورت و رايزني نمايد تا به جمع بندي نهائي براي روزهاي آتي برسيم.

قبل از هرچيزي به اين نكته بايد اشاره گردد كه بنده يك فعال سياسي هستم و هيچ علاقه اي به مباحث ادبي و فولكلور ندارم.و ايمان دارم كه حفظ و گسترش زبان و ادبيات تركي آذربايجاني وظيفه تك تك آحاد ملت آذربايجان مي باشد ولي افراد متخصص در زمينه زبان و ادبيات به راحتي مي توانند رهبري اين حركت ادبي را بر عهده گيرند.

به نظر نگارنه دغدغه يك فعال سياسي قبل از هر چيزي سربلندي ملت آذربايجان مي باشد.با توجه به اينكه هم اكنون در كشوري مستقل به نام جمهوري آذربايجان مطالعات علمي و آكادميك درباره زبان و ادبيات تركي آذربايجاني شروع شده است و هيچ گونه نگراني در مورد انكشاف و حفظ و گسترش زبان تركي وجود ندارد.

همين جا لازم است به مطلبي در مورد ماهنامه يارپاق اشاره نمايم.اين ماهنامه كه به همت جمعي از دلسوزان و فعالين ادبي آذربايجان منتشر مي شد كاملابه زبان تركي آذربايجاني بود و نگارنده به چشمان خويش شاهد بود كه بسياري از مخاطبان يارپاق اكثر مطالب يارپاق را مطالعه نمي كردند.(همين يارپاق را با نشريه اؤيرنجي مقايسه كنيد.ببينيد تاثير اؤيرنجي در حركت ملي بيشتربود يا تاثير يارپاق)

دوستان و هفكران عزيز

همانگونه كه اشاره شد بنده يك فعالي سياسي هستم و براي يك فعال سياسي سعادت ملت آذربايجان از زبان تركي مهمتر است.شايد عده اي از دوستان خرده بگيرند و بگويند كه سعادت ملت آذربايجان در گسترش زبان تركي آذربايجاني هست .بلي !كاملا با شما موافق هستم.اما يك فعال سياسي فعاليتهاي خويش را اولويت بندي مي كند.

بنده امروزه احساس مي كنم مطالعه چندين كتاب در زمنيه سياسي،اجتماعي و تاريخي و مطالعه حوادث لبنان،اسرائيل،طرح خاورميانه بزرگ و….. مهمتر از يادگيري زبان تركي آذربايجاني است. زيرا؛

1- اولا اينكه زبان تركي آذربايجاني در از نظر محاوره هيچ مشكل ندارم و از نظر محاوره و گفتگوي روزانه چه بسا به زبان تركي استانبولي هم تسلط كامل دارم وبنا به دلائل زير نيازي تمرين و يادگيري بيشتر زبان نوشتاري وجود ندارد.

1-1: اولا اينكه اكثر مخاطبان ما به زبان تركي آذربايجاني آشنائي كامل ندارند و به عنوان يك فعال سياسي قبل از هر چيزي مخاطب برايم مهمتر است.بنده مي نويسم تا مخاطبانم استفاده كنند نه اينكه همانند شعرا براي دلم مي نويسم.

1-2: وقتي كه بايد صرف كنم تا معادل كلمات تخصصي تركي آذربايجاني در زمينه علم سياسي و جامعه شناسي را پيدا كنم جهت انجام مطالعه صرف مي كنم و سپس با نوشتن مقاله و شركت در جلسات و… برگزار شده تجربيات خويش را به زبان مادري در اختيار ديگران قرار مي دهم.

1-3: چه بسا اگر كلمات معادل را هم پيدا كردم و به زبان مادري مقاله نوشتم (همانگونه كه قبلا اين كار ها انجام داده ام) متاسفانه افراد مطالعه كننده مقاله مذكور بسيار كمتر مي شود (ماهنامه يارپاق سندي ديگري در اين زمينه است.)

منتظر نظرات دوستان در اين زمينه هستم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر