هرکس نيک ميداند که تولد به يک زبان به معناي کسب اتوماتيک هويت بدان زبان ميباشد و طبعا حق فراگيري کامل آن زبان مادري جزوء حقوق اوليه و انساني هر انسان نيز محسوب ميشود.چرا که زبان بخش جدا ناپذير هويت هر فرد بشمار ميايد و هويت شخص مستقيم با زبان و فرهنگ خود در ارتباط ميباشد.
از طريق زبان است که انديشه و فرهنگ انسانها قالب به خود ميگيرد و از طريق زبان است که خوي انسانيت و روابط عالي و پيجيده نسبت به ساير موجودات ارجعيت پيدا ميکند. بنابر اين توسعه زبان نه تنها در شناخت و ايجاد روابط سالم در ميان اعضاي جامعه نقش مهمي را ايفا ميکند بلکه در تکامل خوي انساني و مدني در ميان بشريت نيز از اهميت خاصي برخوردار بوده و است.
درست بر پايه همين نتايح علمي ميباشد که در کشور سوئد حتي وجود 5 دانش آموز با زبان مادري غير سوئدي داراي حق تحصيل و تقويت زبان خود ميباشد، بماند که در ايران حداقل 35 در صد اهالي را آذربايجانيها تشکيل ميدهند و براي نمونه هم يک دبستان بزبان ترکي آذربايجاني وجود ندارد.
درست بر پايه همين استدلال و کاوشهاي علمي است که سازمان ملل متحد همانند ساير مراکز علمي اصرار در آموزش زبان مادري ميکنند و شديدا تحصيل و آموزش به زبان مادري را با تصويب قوانين بين المللي از اعضاي خود خواستار هستند. البته ايران نيز همچون ساير اعضاي سازمان تعهدهاي در اين مورد قبول کرده است و حتي ماده هاي 15 و 19 قانون اساسي کشور را به اين موضوع اختصاص داده است.لاکن مقامات مسئول تا امروز خواهان پي گيري اجراي قانون نبوده اند و در نتيجه ميليونها کودک و نوجوان ترک آذربايجاني قرباني اين بي اعتنائيها شده اند و از حقوق انساني خود در راستاي تکامل سالم و مدني محروم باقي مانده اند.
امروز ترکهاي آذربايجاني نه تنها از حقوقهاي سياسي و اقتصادي خود در ايران محروم هستند بلکه مضافا قرباني يک سياست شونيستي نظام جمهوري اسلامي نيز ميباشند. بيش از 99 در صد ترکهاي آذربايجاني تواناي خواندن، نوشتن، ابراز افکار و احساس خود به زبان مادريشان ندارند و حتي تحقير آذربايجانيها به حدي رسيده که در ميان بعضي اشخاص شرم و ننگ نيز گاها همراه با هويت مادري ميباشد. لذا وظيفه هر انسان لايق زندگي ارزنده ميباشد که به مناسبت اول ماه مهر و آغاز مدارس در ايران بار ديگر به فکر فرو رفته وامکان خود را در احياي آموزش کودکان ترک آذربايجاني به زبان مادري بررسي کند. هر کس بنوبه خود مسئوليت حمل ميکند.
همينطور ما از تمام انسانهاي آزاده، شريف، و عدالتجو خواستاريم که براي پيگيري طرح تدريس زبان مادري در ايران با ما همصدا شده چرا که کودکان و نوجوانان امروز گردانندگان جامعه فرداي ما خواهند بود. رشد و تکامل سالم آنها در نهايت به سود جامعه ما و بشريت خواهد بود.
اي انسان شريف، عدالت را تنها بر خود نه، بلکه به تمام انسانها مطالبه کن. اول ماه مهر روزي است ميليونها کودک و نوجوان ايراني از هويت خود به دور کشيده ميشود. و واقعا جاي ننگ است که دها نمايندگان پارلمان سوئد، بجاي نمايندگان آذربايجانيها در مجلس جمهوري اسلامي، طالب حقوق کودکان آذربايجاني از دولت ايران هستند. آيا وقت آن نرسيده که براي احياي حقوق حياتي کودکان ايراني ما هم به جمع اعتراض نمايندگان پارلمان سوئدي و اتحاديه اروپا ملحق شويم؟
باميد آموزش کودکان آذربايجاني به زبان مادري خود همچون ساير کودکان جهان
مناف سببي
از طريق زبان است که انديشه و فرهنگ انسانها قالب به خود ميگيرد و از طريق زبان است که خوي انسانيت و روابط عالي و پيجيده نسبت به ساير موجودات ارجعيت پيدا ميکند. بنابر اين توسعه زبان نه تنها در شناخت و ايجاد روابط سالم در ميان اعضاي جامعه نقش مهمي را ايفا ميکند بلکه در تکامل خوي انساني و مدني در ميان بشريت نيز از اهميت خاصي برخوردار بوده و است.
درست بر پايه همين نتايح علمي ميباشد که در کشور سوئد حتي وجود 5 دانش آموز با زبان مادري غير سوئدي داراي حق تحصيل و تقويت زبان خود ميباشد، بماند که در ايران حداقل 35 در صد اهالي را آذربايجانيها تشکيل ميدهند و براي نمونه هم يک دبستان بزبان ترکي آذربايجاني وجود ندارد.
درست بر پايه همين استدلال و کاوشهاي علمي است که سازمان ملل متحد همانند ساير مراکز علمي اصرار در آموزش زبان مادري ميکنند و شديدا تحصيل و آموزش به زبان مادري را با تصويب قوانين بين المللي از اعضاي خود خواستار هستند. البته ايران نيز همچون ساير اعضاي سازمان تعهدهاي در اين مورد قبول کرده است و حتي ماده هاي 15 و 19 قانون اساسي کشور را به اين موضوع اختصاص داده است.لاکن مقامات مسئول تا امروز خواهان پي گيري اجراي قانون نبوده اند و در نتيجه ميليونها کودک و نوجوان ترک آذربايجاني قرباني اين بي اعتنائيها شده اند و از حقوق انساني خود در راستاي تکامل سالم و مدني محروم باقي مانده اند.
امروز ترکهاي آذربايجاني نه تنها از حقوقهاي سياسي و اقتصادي خود در ايران محروم هستند بلکه مضافا قرباني يک سياست شونيستي نظام جمهوري اسلامي نيز ميباشند. بيش از 99 در صد ترکهاي آذربايجاني تواناي خواندن، نوشتن، ابراز افکار و احساس خود به زبان مادريشان ندارند و حتي تحقير آذربايجانيها به حدي رسيده که در ميان بعضي اشخاص شرم و ننگ نيز گاها همراه با هويت مادري ميباشد. لذا وظيفه هر انسان لايق زندگي ارزنده ميباشد که به مناسبت اول ماه مهر و آغاز مدارس در ايران بار ديگر به فکر فرو رفته وامکان خود را در احياي آموزش کودکان ترک آذربايجاني به زبان مادري بررسي کند. هر کس بنوبه خود مسئوليت حمل ميکند.
همينطور ما از تمام انسانهاي آزاده، شريف، و عدالتجو خواستاريم که براي پيگيري طرح تدريس زبان مادري در ايران با ما همصدا شده چرا که کودکان و نوجوانان امروز گردانندگان جامعه فرداي ما خواهند بود. رشد و تکامل سالم آنها در نهايت به سود جامعه ما و بشريت خواهد بود.
اي انسان شريف، عدالت را تنها بر خود نه، بلکه به تمام انسانها مطالبه کن. اول ماه مهر روزي است ميليونها کودک و نوجوان ايراني از هويت خود به دور کشيده ميشود. و واقعا جاي ننگ است که دها نمايندگان پارلمان سوئد، بجاي نمايندگان آذربايجانيها در مجلس جمهوري اسلامي، طالب حقوق کودکان آذربايجاني از دولت ايران هستند. آيا وقت آن نرسيده که براي احياي حقوق حياتي کودکان ايراني ما هم به جمع اعتراض نمايندگان پارلمان سوئدي و اتحاديه اروپا ملحق شويم؟
باميد آموزش کودکان آذربايجاني به زبان مادري خود همچون ساير کودکان جهان
مناف سببي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر