جمعیت ترکان ایران چقدر است؟
جمعیت ترکان ایران چقدر است؟
بر اساس اطلاعات منبع زبان شناسی ترکیب جمعیتی ایران در سال 1998 به صورت زیر بوده است:
جمعیت کل ایران بر اساس آمار دولتی 65,758,000
متکلمین زبان ترکی آذربایجانی
قشقاییها (ترکی آذربایجانی)
متکلمین ترکی خراسانی ( نزدیک به ترکی آذربایجانی)
متکلمین زبان ترکی ترکمنی 23,500,000
1,500,000
400,000
2,000,000
متکلمین زبان فارسی* 22,000,000
متکلمین زبان لری* 4,280,000
متکلمین زبان کردی و کرمانجی* 3,450,000
متکلمین زبان گیلکی* 3,265,000
متکلمین زبان مازندرانی* 3,265,000
متکلمین زبان عربی 1,400,000
متکلمین زبان بلوچی* 856,000
متکلمین زبان تالشی و تاکستانی* 332,000
متکلمین زبان ارمنی 170,800
بقیه زبانها 700,000
متاسفانه تاکنون سرشماری رسمی و درستی برای تعیین ترکیب جمعیتی ایران صورت نگرفته و آمارهای موجود اکثراً مغرضانه و در جهت کم نشان دادن جمعیت ملتهای غیر فارس در ایران بوده است. بر اساس آمار تقریبی فوق جمعیت ترکان آذربایجانی بدون در نظر گرفتن ترکان ترکمنی 25،400،000 نفر (62/38% جمعیت ایران) بوده واکثریت نسبی این کشور را تشکیل می دهند که این رقم را تا 30 میلیون نفر نیز تخمین زده اند. جمعیت فارس زبانها نیز 22 میلیون نفر می باشد. بر اساس این آمار جمعیت ترکهای ایران حدود27،400،000 نفر می باشد و کل متکلمین زبانهای خانواده ایرانی (نه لهجه ها یا گویشهای فارسی! که با علامت * مشخص شده است) 37،500،000 می باشد. پس ایران نه فقط سرزمین ملت فارس بلکه سرزمین ملتهای مختلف ترک و کرد و عرب وفارس و بلوچ و عرب و … است. لازم به ذکر است که حدود 8 میلیون ترک آذربایجانی در جمهوری آذربایجان، بیش از 500،000 نفر در ترکیه وحدود یک میلیون نفر در عراق (عمدتا شهر کرکوک و اطراف آن) زندگی می کنند. ترکان آذربایجانی در شهرهای مختلف ایران و به خصوص استانهای آذربایجانشرقی ، آذربایجانغربی، اردبیل، زنجان، همدان، قزوین، تهران و مرکزی و بخشهائى از استانهاى گيلان، كردستان و كرمانشاهان زندگی می کنند. بخش عمده ملت ترك در جنوب ايران دراستانهاى فارس، اصفهان، بوشهر، كرمان، چهار محال و بختيارى و استانهاى مجاور و عمده ملت ترك در شمال شرق ايران در استانهاى خراسان شمالى، خراسان رضوى، گلستان و مازندران ساكنندּ بعد نيست بدانيم كه كشور ايران از بابت جمعيت تركها بعد از تركيه در رتبه دوم قرار دارد و تهران نيز بعد از استانبول دومين شهری است كه بيشترين جمعيت ترك را در خود جای داده است.
جمعیت ترکان ایران چقدر است؟
بر اساس اطلاعات منبع زبان شناسی ترکیب جمعیتی ایران در سال 1998 به صورت زیر بوده است:
جمعیت کل ایران بر اساس آمار دولتی 65,758,000
متکلمین زبان ترکی آذربایجانی
قشقاییها (ترکی آذربایجانی)
متکلمین ترکی خراسانی ( نزدیک به ترکی آذربایجانی)
متکلمین زبان ترکی ترکمنی 23,500,000
1,500,000
400,000
2,000,000
متکلمین زبان فارسی* 22,000,000
متکلمین زبان لری* 4,280,000
متکلمین زبان کردی و کرمانجی* 3,450,000
متکلمین زبان گیلکی* 3,265,000
متکلمین زبان مازندرانی* 3,265,000
متکلمین زبان عربی 1,400,000
متکلمین زبان بلوچی* 856,000
متکلمین زبان تالشی و تاکستانی* 332,000
متکلمین زبان ارمنی 170,800
بقیه زبانها 700,000
متاسفانه تاکنون سرشماری رسمی و درستی برای تعیین ترکیب جمعیتی ایران صورت نگرفته و آمارهای موجود اکثراً مغرضانه و در جهت کم نشان دادن جمعیت ملتهای غیر فارس در ایران بوده است. بر اساس آمار تقریبی فوق جمعیت ترکان آذربایجانی بدون در نظر گرفتن ترکان ترکمنی 25،400،000 نفر (62/38% جمعیت ایران) بوده واکثریت نسبی این کشور را تشکیل می دهند که این رقم را تا 30 میلیون نفر نیز تخمین زده اند. جمعیت فارس زبانها نیز 22 میلیون نفر می باشد. بر اساس این آمار جمعیت ترکهای ایران حدود27،400،000 نفر می باشد و کل متکلمین زبانهای خانواده ایرانی (نه لهجه ها یا گویشهای فارسی! که با علامت * مشخص شده است) 37،500،000 می باشد. پس ایران نه فقط سرزمین ملت فارس بلکه سرزمین ملتهای مختلف ترک و کرد و عرب وفارس و بلوچ و عرب و … است. لازم به ذکر است که حدود 8 میلیون ترک آذربایجانی در جمهوری آذربایجان، بیش از 500،000 نفر در ترکیه وحدود یک میلیون نفر در عراق (عمدتا شهر کرکوک و اطراف آن) زندگی می کنند. ترکان آذربایجانی در شهرهای مختلف ایران و به خصوص استانهای آذربایجانشرقی ، آذربایجانغربی، اردبیل، زنجان، همدان، قزوین، تهران و مرکزی و بخشهائى از استانهاى گيلان، كردستان و كرمانشاهان زندگی می کنند. بخش عمده ملت ترك در جنوب ايران دراستانهاى فارس، اصفهان، بوشهر، كرمان، چهار محال و بختيارى و استانهاى مجاور و عمده ملت ترك در شمال شرق ايران در استانهاى خراسان شمالى، خراسان رضوى، گلستان و مازندران ساكنندּ بعد نيست بدانيم كه كشور ايران از بابت جمعيت تركها بعد از تركيه در رتبه دوم قرار دارد و تهران نيز بعد از استانبول دومين شهری است كه بيشترين جمعيت ترك را در خود جای داده است.
تاریخ ترکان آذربایجان و ایران
دو دیدگاه عمده در مورد تاریخ ترکان ایران وجود دارد که اصولاً با هم تناقضی نیز ندارند:
نظریه اول : سرزمین اصلی ترکان آسیای میانه مناطق بین کوههای اورال و آلتای بوده است که اولین مهاجرت ترکها به آذربایجان در قرن هفتم قبل از میلاد همراه با اقوام ایسکیت- سکاها صورت گرفت. مهاجرتهای بعدی در قرنهای چهارم و پنجم میلادی با آمدن هونها اتفاق افتاده است. ترکان قدیم بلغار، خزر، آغاجری ، كنگر، بارسيل، آوار و سابیرها که بعضی به اروپای شرقی هم مهاجرت کرده اند، به آذربایجان آمده و در اینجا سکونت نمودند. در زمان انوشیروان (كه خود از طرف مادرى فرزند شاهزاده آغ هونها-هپتاليتهاى زرد پوست بود) نیز عده ای از اقوام ترک در آذربایجان اسکان داده شدند. از قرن هفتم میلادی عده ای از قبایل اوْغوُز ابتدا به خراسان و از آنجا به آذربایجان کوچ کردند. در قرن دهم میلادی عده ای از ترکان خزر بعد از مغلوب شدن به روسهای کیف به آذربایجان آمدند. از اواخر قرن نهم میلادی به بعد از آسیای میانه قبایل پچه- نک، اوغوز و قبچاق ازمسیر شمال دریای خزر به غرب کوچ کردند و عده ای از آنها هم به آذربایجان آمدند. مهاجرت انبوه ترکان به ایران ، خصوصاً به آذربایجان در زمان سلاجقه انجام گرفت. با حمله مغولها نیز تعدادی از اقوام ترک به صورت قسمتی از سپاهیان مغول به ایران مهاجرت كردند.
نظریه دوم : بر اساس این نظریه تركان در ایران تاریخی هفت هزار ساله دارند و زبان تركی از نظر زبان شناسی ادامه زبانهای مادر سومری و ایلامی است. زبانهای ایلامی و سومری همانند زبانهای ترکی جزء زبانهای التصاقی است ( در این مورد توضیح داده خواهد شد) و بین زبانهای سومری –ایلامی و ترکی اشتراکات لغوی نیز وجود دارد. تمدن ایلام در جنوب غرب ایران که با تهاجم هخامنشیان به ایران برچیده شد یکی از متمدن ترین تمدن های ایران از 3000 سال قبل از میلاد بوده است. حکومت هخامنشیان نیز برروی ویرانه های این تمدن نهاده شد و حتی دربار هخامنشی که در ابتدا از خود خط و نوشتاری نداشت از خط و زبان ایلامی استفاده می کرد. سومریها نیز از 5000 سال قبل از میلاد تا سال2000 قبل از میلاد که توسط آشوریها و بابلیها نابود شدند شاید اولین تمدن دنیا را در بین النهرین در عراق فعلی تاسیس کرده بودند. سومریها اولین مبدعین خط و قانون محسوب می شوند. بر اساس این نظریه ریشه ترکان ایران را می توان در عبور اقوام سومری و ایلامی ازمنطقه آذربایجان و سکونت احتمالی در این منطقه و دیگر مناطق ایران و سکونت دیگر اقوام التصاقی زبان (غيرهند و ايرانى زبان) نظیر هوریها ، آراتتاها، کاسسی ها ، قوتتی ها، لولوبی ها ، اورارتو ها، ایشغوزها ، ماننا ها، گیلزان ها و کاسپی ها در منطقه آذربایجان و ایران جست.
البته احتمال اینکه فقط مهاجرتهای مؤخر طبق نظریه اول از ناحیه آسیای میانه به ناحیه آبادتر و احتمالا پرجمعیت تر آذربایجان موفق به تغییر بافت منطقه آذربایجان شده باشد، کم بوده و ترکیبی از هردو نظریه محتمل تر است. یعنی اجداد ترکان اولین مهاجرین یا اولین ساکنین منطقه بودند که با آمدن دیگر اقوام ترک ، زبان و فرهنگ آنها تکوین یافته است. البته نظریه های تحریفی و مغرضانه دیگری نیز وجود دارد که طبق آنها ترکان اقلیتی مهاجم و تجاوزگر نمایانده می شوند که به زور زبان خود را در ایران تحمیل کرده اند! در ادامه مطلب به نقد این نظریات و رد آنها خواهیم پرداخت.
ریشه زبان ترکی
زبان ترکی آذربایجانی جزء شاخه غربی زبانهای ترکی و از شاخه زبانهای آلتاییک می باشد وآن هم جزء دسته اصلی زبانهای اورال-آلتاییک است. ترکی استانبولی و ترکی ترکمنی نیز جزء شاخه غربی (در بعضی تقسیم بندیها جنوبی) زبان ترکی محسوب می شود. ترکی قزاقی، قیرقیزی، اوزبکی و اویغوری نیز جزء شاخه شرقی زبان ترکی(در بعضی تقسیم بندیها متفاوت است) به حساب می آیند . از دیگر زبانهای آلتاییک می توان به زبانهای مغولی، كره ای، ژاپنی، مانچو و تونقوزاشاره کرد. زبانهای فنلاندی ومجاری نیز جزء شاخه زبانهای اورالیک حساب می شوند.
بر اساس نظریه اول ترکی آذربایجانی از اختلاط لهجه های اوغوز و قبچاق و ترکی شرقی اویغوری بوجود آمده است که در زمان امیر تیمور و بعد از آن با آمدن ایلات ترک آناتولی(شاملو، روملو، استاجلو، قاجار، افشار و….) به آذربایجان عنصر اوغوز در ترکی آذربایجانی بیشتر شد.
از دید زبانشناسی زبانهای دنیا به دسته های زیر تقسیم می شوند :
• زبانهای تک هجایی: کلمات از یک هجا به وجود می آیند و جمله از تسلسل یک رشته کلمات تک هجایی تشکیل می شود و معنی آن در همان رشته کلمات مفهوم می گردد. مانند زبان چینی.
• زبانهای التصاقی: علاوه بر ریشه کلمات که از یک یا چند هجا تشکیل می یابند ، ادات پیوندی وجود دارد. این پیوندها با پیوستن به ریشه ها کلماتی با مفاهیم مستقل ساخته و یا ضمن الحاق به کلمات و الفاظ تصریف و حالت پذیری آنها را در کلام میسر می سازد. مثل سئو+یش+مک=سئویشمک. در این زبانها ریشه کلمات تغییر نمی کنند. مانند ترکی به عنوان یک زبان التصاقی پسوندی و اکثر زبانهای اورال-آلتاییک. این زبانها بیشتر قاعده مند هستند.
• زبانهای تحلیلی: این زبانها از الحاق پسوند و پیشوندها به اول و آخر ریشه کلمات تشکیل می شوند. منتها در جریان ترکیب و تصریف غالباً در ساختمان خود ریشه نیز دگرگونیهایی روی می دهد. مثل می رفتم و می روم یا go و went. اکثر زبانهای هند و اروپایی مانند فارسی و ارمنی و انگلیسی و هندی و زبانهای سامی نظیر عربی از این دسته می باشند. دگرگونیهای ریشه در این زبانها آنها را به سوی بی قاعدگی سوق می دهد.
می بینیم که زبان فارسی و ترکی نه تنها از نظر لغوی و گرامری با هم متفاوت هستند بلکه از لحاظ ساختاری نیز در دو دسته کاملاً مجزا قرار گرفته اند.
از دیگر خصوصیات زبان ترکی
● زبان ترکی از طرف زبانشناسان به عنوان سومین زبان قانونمند وتوانمند دنیا شناخته شده است و حتی یکی از تورکولوژهای بنام زبان ترکی را اعجاز غیر بشری معرفی کرده است. ● زبان ترکی حدود 24000 فعل دارد که در فارسی بیش از 5000 نمی باشد ● حدود 1650 لغت ترکی آذربایجانی شناخته شده است که برای آنها لغات مستقلی در فارسی نیست. مانند یایخالاماق، یوبانماق، یودورتماق و…. ● چند هزار لغت با ریشه ترکی در زبان فارسی موجود است که از این لغات بيش از 600 لغت جزء کلمات مصطلح و روزمره است. مانند آقا ، خانم ، سراغ، بشقاب، قابلمه، دولمه، سنجاق، اتاق، من، تخم، دوقلو، باتلاق، اجاق، آچار، اردک، آرزو، سنجاق، دگمه، تشک، سرمه، فشنگ ، توپ ، تپانچه، قاچاق، گمرک، اتو، آذوقه، اردو، سوغات، اوستا، الک، النگو، آماج، ایل، بیزار، تپه، چکش، چماق، چوپان، چنگال، چپاول، چادر، باجه، بشگه، بقچه، چروک،….
دو دیدگاه عمده در مورد تاریخ ترکان ایران وجود دارد که اصولاً با هم تناقضی نیز ندارند:
نظریه اول : سرزمین اصلی ترکان آسیای میانه مناطق بین کوههای اورال و آلتای بوده است که اولین مهاجرت ترکها به آذربایجان در قرن هفتم قبل از میلاد همراه با اقوام ایسکیت- سکاها صورت گرفت. مهاجرتهای بعدی در قرنهای چهارم و پنجم میلادی با آمدن هونها اتفاق افتاده است. ترکان قدیم بلغار، خزر، آغاجری ، كنگر، بارسيل، آوار و سابیرها که بعضی به اروپای شرقی هم مهاجرت کرده اند، به آذربایجان آمده و در اینجا سکونت نمودند. در زمان انوشیروان (كه خود از طرف مادرى فرزند شاهزاده آغ هونها-هپتاليتهاى زرد پوست بود) نیز عده ای از اقوام ترک در آذربایجان اسکان داده شدند. از قرن هفتم میلادی عده ای از قبایل اوْغوُز ابتدا به خراسان و از آنجا به آذربایجان کوچ کردند. در قرن دهم میلادی عده ای از ترکان خزر بعد از مغلوب شدن به روسهای کیف به آذربایجان آمدند. از اواخر قرن نهم میلادی به بعد از آسیای میانه قبایل پچه- نک، اوغوز و قبچاق ازمسیر شمال دریای خزر به غرب کوچ کردند و عده ای از آنها هم به آذربایجان آمدند. مهاجرت انبوه ترکان به ایران ، خصوصاً به آذربایجان در زمان سلاجقه انجام گرفت. با حمله مغولها نیز تعدادی از اقوام ترک به صورت قسمتی از سپاهیان مغول به ایران مهاجرت كردند.
نظریه دوم : بر اساس این نظریه تركان در ایران تاریخی هفت هزار ساله دارند و زبان تركی از نظر زبان شناسی ادامه زبانهای مادر سومری و ایلامی است. زبانهای ایلامی و سومری همانند زبانهای ترکی جزء زبانهای التصاقی است ( در این مورد توضیح داده خواهد شد) و بین زبانهای سومری –ایلامی و ترکی اشتراکات لغوی نیز وجود دارد. تمدن ایلام در جنوب غرب ایران که با تهاجم هخامنشیان به ایران برچیده شد یکی از متمدن ترین تمدن های ایران از 3000 سال قبل از میلاد بوده است. حکومت هخامنشیان نیز برروی ویرانه های این تمدن نهاده شد و حتی دربار هخامنشی که در ابتدا از خود خط و نوشتاری نداشت از خط و زبان ایلامی استفاده می کرد. سومریها نیز از 5000 سال قبل از میلاد تا سال2000 قبل از میلاد که توسط آشوریها و بابلیها نابود شدند شاید اولین تمدن دنیا را در بین النهرین در عراق فعلی تاسیس کرده بودند. سومریها اولین مبدعین خط و قانون محسوب می شوند. بر اساس این نظریه ریشه ترکان ایران را می توان در عبور اقوام سومری و ایلامی ازمنطقه آذربایجان و سکونت احتمالی در این منطقه و دیگر مناطق ایران و سکونت دیگر اقوام التصاقی زبان (غيرهند و ايرانى زبان) نظیر هوریها ، آراتتاها، کاسسی ها ، قوتتی ها، لولوبی ها ، اورارتو ها، ایشغوزها ، ماننا ها، گیلزان ها و کاسپی ها در منطقه آذربایجان و ایران جست.
البته احتمال اینکه فقط مهاجرتهای مؤخر طبق نظریه اول از ناحیه آسیای میانه به ناحیه آبادتر و احتمالا پرجمعیت تر آذربایجان موفق به تغییر بافت منطقه آذربایجان شده باشد، کم بوده و ترکیبی از هردو نظریه محتمل تر است. یعنی اجداد ترکان اولین مهاجرین یا اولین ساکنین منطقه بودند که با آمدن دیگر اقوام ترک ، زبان و فرهنگ آنها تکوین یافته است. البته نظریه های تحریفی و مغرضانه دیگری نیز وجود دارد که طبق آنها ترکان اقلیتی مهاجم و تجاوزگر نمایانده می شوند که به زور زبان خود را در ایران تحمیل کرده اند! در ادامه مطلب به نقد این نظریات و رد آنها خواهیم پرداخت.
ریشه زبان ترکی
زبان ترکی آذربایجانی جزء شاخه غربی زبانهای ترکی و از شاخه زبانهای آلتاییک می باشد وآن هم جزء دسته اصلی زبانهای اورال-آلتاییک است. ترکی استانبولی و ترکی ترکمنی نیز جزء شاخه غربی (در بعضی تقسیم بندیها جنوبی) زبان ترکی محسوب می شود. ترکی قزاقی، قیرقیزی، اوزبکی و اویغوری نیز جزء شاخه شرقی زبان ترکی(در بعضی تقسیم بندیها متفاوت است) به حساب می آیند . از دیگر زبانهای آلتاییک می توان به زبانهای مغولی، كره ای، ژاپنی، مانچو و تونقوزاشاره کرد. زبانهای فنلاندی ومجاری نیز جزء شاخه زبانهای اورالیک حساب می شوند.
بر اساس نظریه اول ترکی آذربایجانی از اختلاط لهجه های اوغوز و قبچاق و ترکی شرقی اویغوری بوجود آمده است که در زمان امیر تیمور و بعد از آن با آمدن ایلات ترک آناتولی(شاملو، روملو، استاجلو، قاجار، افشار و….) به آذربایجان عنصر اوغوز در ترکی آذربایجانی بیشتر شد.
از دید زبانشناسی زبانهای دنیا به دسته های زیر تقسیم می شوند :
• زبانهای تک هجایی: کلمات از یک هجا به وجود می آیند و جمله از تسلسل یک رشته کلمات تک هجایی تشکیل می شود و معنی آن در همان رشته کلمات مفهوم می گردد. مانند زبان چینی.
• زبانهای التصاقی: علاوه بر ریشه کلمات که از یک یا چند هجا تشکیل می یابند ، ادات پیوندی وجود دارد. این پیوندها با پیوستن به ریشه ها کلماتی با مفاهیم مستقل ساخته و یا ضمن الحاق به کلمات و الفاظ تصریف و حالت پذیری آنها را در کلام میسر می سازد. مثل سئو+یش+مک=سئویشمک. در این زبانها ریشه کلمات تغییر نمی کنند. مانند ترکی به عنوان یک زبان التصاقی پسوندی و اکثر زبانهای اورال-آلتاییک. این زبانها بیشتر قاعده مند هستند.
• زبانهای تحلیلی: این زبانها از الحاق پسوند و پیشوندها به اول و آخر ریشه کلمات تشکیل می شوند. منتها در جریان ترکیب و تصریف غالباً در ساختمان خود ریشه نیز دگرگونیهایی روی می دهد. مثل می رفتم و می روم یا go و went. اکثر زبانهای هند و اروپایی مانند فارسی و ارمنی و انگلیسی و هندی و زبانهای سامی نظیر عربی از این دسته می باشند. دگرگونیهای ریشه در این زبانها آنها را به سوی بی قاعدگی سوق می دهد.
می بینیم که زبان فارسی و ترکی نه تنها از نظر لغوی و گرامری با هم متفاوت هستند بلکه از لحاظ ساختاری نیز در دو دسته کاملاً مجزا قرار گرفته اند.
از دیگر خصوصیات زبان ترکی
● زبان ترکی از طرف زبانشناسان به عنوان سومین زبان قانونمند وتوانمند دنیا شناخته شده است و حتی یکی از تورکولوژهای بنام زبان ترکی را اعجاز غیر بشری معرفی کرده است. ● زبان ترکی حدود 24000 فعل دارد که در فارسی بیش از 5000 نمی باشد ● حدود 1650 لغت ترکی آذربایجانی شناخته شده است که برای آنها لغات مستقلی در فارسی نیست. مانند یایخالاماق، یوبانماق، یودورتماق و…. ● چند هزار لغت با ریشه ترکی در زبان فارسی موجود است که از این لغات بيش از 600 لغت جزء کلمات مصطلح و روزمره است. مانند آقا ، خانم ، سراغ، بشقاب، قابلمه، دولمه، سنجاق، اتاق، من، تخم، دوقلو، باتلاق، اجاق، آچار، اردک، آرزو، سنجاق، دگمه، تشک، سرمه، فشنگ ، توپ ، تپانچه، قاچاق، گمرک، اتو، آذوقه، اردو، سوغات، اوستا، الک، النگو، آماج، ایل، بیزار، تپه، چکش، چماق، چوپان، چنگال، چپاول، چادر، باجه، بشگه، بقچه، چروک،….
بیان حقیقت مزایای زبان ترکی نسبت به فارسی بر اساس دلایل علمی دلیل بر برتری ملت ترک بر فارس نمی شود و چنین منظوری نیز در این نوشته مد نظر نیست، بلکه هدف افشای حقایقی است که 80 سال مغرضانه جهت تحقیر و نابودی ملت ما کتمان و تحریف شده است!
ما آذربایجانی هستیم ، ترک هستیم یا آذری؟
ما آذربایجانی هستیم ، ترک هستیم یا آذری؟
ما ترک هستیم و در قسمتهای وسیعی از منطقه (ایران ، جمهوری آذربایجان ، ترکیه ، عراق ) به خصوص مرزهای تاریخی آذربایجان زندگی می کنیم ، اگر بخواهیم به ملت و هویت ملیمان اشاره کنیم باید بگوییم “ما ترک هستیم” و اگر بخواهیم به محل سکونت خود یا انشعاب و لهجه ترکی خود اشاره کنیم می توانیم بگوییم که” ما آذربایجانی هستیم” یا “ما ترک آذربایجانی هستیم”. میدانیم که زبان اکثر ترکان ایران به خصوص ساکنین منطقه آذربایجان ترکی آذربایجانی است و درکنار آن ترکی ترکمنی و خراسانی و دیگر لهجه های ترکی نیز در ایران وجود دارد. لفظ آذری به دو معنی به کار می رود : 1- آذری به عنوان زبان باستانی جعلی 2- آذری به معنی خلاصه شده آذربایجانی. مصلحت آنست که به خاطر جلوگیری از سوء استفاده محافل شونیستی ، از استفاده لفظ آذری حتی به معنی دوم آن نیز خودداری کنیم. در این نوشته در بعضی موارد ملت ترک آذربایجانی به اختصار ملت آذربایجان نامیده شده است.
حرکت ملی آذربایجان
همانطوریکه گفته شد آذربایجان مهد حرکتهای روشنفکری و آزادیخواهی است که مهمترین آنها را در قرن حاضر و این سوی آراز مرور کردیم . حرکت ملی آذربایجان حرکتی دموکراتیک و مدنی و خود جوش است که تداوم حرکتهای ضد شونیستی آذربایجانیها در 80 سال گذشته می باشد و زمان شکل گیری آن به صورت امروزی به دوران پایان جنگ ایران و عراق باز می گردد.
امروز حرکت ملی آذربایجان را می توان در بیداری مردم آذربایجان در بازگشت به هویت فرهنگی خود و عطش آنها برای آگاهی از زبان و فرهنگ خود مشاهده کرد. امروز دیگر کمتر از سابق پدر و مادر آذربایجانی زبان فارسی را برای تکلم با فرزندانشان استفاده می کنند و در نامگذاری کودکان استفاده از اسامی ترکی رواج بیشتری پیدا کرده است. جوانان علاقه بیشتری برای یادگیری خواندن و نوشتن به زبان مادری خود نشان می دهند و سعی می کنند علی رغم وجود کلاسهای درس رسمی به هر طریقی به بی سوادی واقعی خود یعنی بی سوادی به زبان مادری خاتمه دهند. امروز دیگر چون گذشته روایات تاریخی مبنی بر نژاد پرستی و آریاگرایی مقبول جوان ترک نیست. جوان هویت جوی ترک گمشده خود را نه در فرهنگ آریایی و نه در فرهنگ غربی می جوید و نه در اعماق مشکوک و مدفون تاریخ . او هویت واقعی خود را در هستی و موجودی فرهنگی غنی خویشتن می یابد. امروزه تبلور حرکت ملی آذربایجان را می توان در تجمع سالیانه عظیم حق طلبان آذربایجانی در قلعه بابک (بطور ثابت در آخر هفته دوم تیرماه!) مشاهده کرد که به حق بزرگترین تجمع مردمی بعد از انقلاب اسلامی است. خواست اصلی حرکت ملی آذربایجان استقرار دموکراسی واقعی در ایران بر اساس اصول شناخته شده حقوق بشر و حل بی قید و شرط مسئله ملی در ایران و رفع تبعیضها علیه ملل ایرانی است. در حرکت ملی آذربایجان علاوه بر حقوق ملی ، حقوق زنان و کودکان ، مسئله محیط زیست و مسائل اقتصادی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. امروز حرکت ملی آذربایجان با خواسته های شفاف و منطقی خود و با بررسی اشتباهات تاریخی و درس گرفتن از آنها در حال تبدیل به قوی ترین حرکت مردمی در ایران می باشد. حرکت ملی آذربایجان یک حزب یا یک تشکیلات نیست ، حرکتی است متعلق به تمامی ترکان آذربایجانی و دیگر ترکان هویت جو و حق طلب، جنبش بیداری یک ملت است که نه با اسلام مغایر می باشد و نه با قانون. این جنبش یک جنبش مسلحانه نیست ، بلکه جنبشی است که ابزارش قلم است و اجتماعات قانونی اعتراض آمیز.
فعالین حرکت ملی آذربایجان در 7 تیر 1382 اولین بیانیه خود شامل خواسته های عمومی حرکت ملی آذربایجان را تحت عنوان “آذربایجان سخن می گوید” منتشر کردند که به امضای نزدیک به هزار تن از فعالین این حرکت رسید .
ما آذربایجانی هستیم ، ترک هستیم یا آذری؟
ما آذربایجانی هستیم ، ترک هستیم یا آذری؟
ما ترک هستیم و در قسمتهای وسیعی از منطقه (ایران ، جمهوری آذربایجان ، ترکیه ، عراق ) به خصوص مرزهای تاریخی آذربایجان زندگی می کنیم ، اگر بخواهیم به ملت و هویت ملیمان اشاره کنیم باید بگوییم “ما ترک هستیم” و اگر بخواهیم به محل سکونت خود یا انشعاب و لهجه ترکی خود اشاره کنیم می توانیم بگوییم که” ما آذربایجانی هستیم” یا “ما ترک آذربایجانی هستیم”. میدانیم که زبان اکثر ترکان ایران به خصوص ساکنین منطقه آذربایجان ترکی آذربایجانی است و درکنار آن ترکی ترکمنی و خراسانی و دیگر لهجه های ترکی نیز در ایران وجود دارد. لفظ آذری به دو معنی به کار می رود : 1- آذری به عنوان زبان باستانی جعلی 2- آذری به معنی خلاصه شده آذربایجانی. مصلحت آنست که به خاطر جلوگیری از سوء استفاده محافل شونیستی ، از استفاده لفظ آذری حتی به معنی دوم آن نیز خودداری کنیم. در این نوشته در بعضی موارد ملت ترک آذربایجانی به اختصار ملت آذربایجان نامیده شده است.
حرکت ملی آذربایجان
همانطوریکه گفته شد آذربایجان مهد حرکتهای روشنفکری و آزادیخواهی است که مهمترین آنها را در قرن حاضر و این سوی آراز مرور کردیم . حرکت ملی آذربایجان حرکتی دموکراتیک و مدنی و خود جوش است که تداوم حرکتهای ضد شونیستی آذربایجانیها در 80 سال گذشته می باشد و زمان شکل گیری آن به صورت امروزی به دوران پایان جنگ ایران و عراق باز می گردد.
امروز حرکت ملی آذربایجان را می توان در بیداری مردم آذربایجان در بازگشت به هویت فرهنگی خود و عطش آنها برای آگاهی از زبان و فرهنگ خود مشاهده کرد. امروز دیگر کمتر از سابق پدر و مادر آذربایجانی زبان فارسی را برای تکلم با فرزندانشان استفاده می کنند و در نامگذاری کودکان استفاده از اسامی ترکی رواج بیشتری پیدا کرده است. جوانان علاقه بیشتری برای یادگیری خواندن و نوشتن به زبان مادری خود نشان می دهند و سعی می کنند علی رغم وجود کلاسهای درس رسمی به هر طریقی به بی سوادی واقعی خود یعنی بی سوادی به زبان مادری خاتمه دهند. امروز دیگر چون گذشته روایات تاریخی مبنی بر نژاد پرستی و آریاگرایی مقبول جوان ترک نیست. جوان هویت جوی ترک گمشده خود را نه در فرهنگ آریایی و نه در فرهنگ غربی می جوید و نه در اعماق مشکوک و مدفون تاریخ . او هویت واقعی خود را در هستی و موجودی فرهنگی غنی خویشتن می یابد. امروزه تبلور حرکت ملی آذربایجان را می توان در تجمع سالیانه عظیم حق طلبان آذربایجانی در قلعه بابک (بطور ثابت در آخر هفته دوم تیرماه!) مشاهده کرد که به حق بزرگترین تجمع مردمی بعد از انقلاب اسلامی است. خواست اصلی حرکت ملی آذربایجان استقرار دموکراسی واقعی در ایران بر اساس اصول شناخته شده حقوق بشر و حل بی قید و شرط مسئله ملی در ایران و رفع تبعیضها علیه ملل ایرانی است. در حرکت ملی آذربایجان علاوه بر حقوق ملی ، حقوق زنان و کودکان ، مسئله محیط زیست و مسائل اقتصادی نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. امروز حرکت ملی آذربایجان با خواسته های شفاف و منطقی خود و با بررسی اشتباهات تاریخی و درس گرفتن از آنها در حال تبدیل به قوی ترین حرکت مردمی در ایران می باشد. حرکت ملی آذربایجان یک حزب یا یک تشکیلات نیست ، حرکتی است متعلق به تمامی ترکان آذربایجانی و دیگر ترکان هویت جو و حق طلب، جنبش بیداری یک ملت است که نه با اسلام مغایر می باشد و نه با قانون. این جنبش یک جنبش مسلحانه نیست ، بلکه جنبشی است که ابزارش قلم است و اجتماعات قانونی اعتراض آمیز.
فعالین حرکت ملی آذربایجان در 7 تیر 1382 اولین بیانیه خود شامل خواسته های عمومی حرکت ملی آذربایجان را تحت عنوان “آذربایجان سخن می گوید” منتشر کردند که به امضای نزدیک به هزار تن از فعالین این حرکت رسید .