درتقویم سیاسی حکومت شوونیستی و فاشیستی جمهوری اسلامی ایران برای ۲۴ آذرماه ۱۳۸۵ ٫ سومین دوره انتخابات خبرگان وشوراهای شهر و روستا تنظیم شده است و رژیم ازمدتها قبل تمام تلاش خویش را -حتی به قیمت عدول ازبرخی شعارهاو معیارهای ارزشی خویش- برای جلب توجه مردم و شرکت درآن و افزایش آمارشرکت کنندکان در این انتخابات به کاربسته است .
طرح تجمیع انتخابات خبرگان رهبری وشوراها که حتی به قیمت به تاخیر انداختن یک ماهه انتخابات تمام شد٫ نیزدراین راستاقرارمی گیرد.
دراین کوتاه سخن قصد آن نیست که به بررسی بار حقوقی و کارکرد سیاسی و اجتماعی انتخابات در ایران پرداخته شود٫ که اساسأ درحکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران که تمام ساختارهای اجتماعی٫ حکومتی ونظارتی درآن درراستای تحکیم مبانی استبداد حاکم درلباس مذهبی ایجاد و نهادینه شده اند بحث انتخابات به یک طنز سیاسی بدل شده است نه یک طرح عملی برای مشارکت همگانی در امر حکومت!
جریان مدرنیسم و گسترش اصول دموکراتیک درجهان حکومتهای ازجمله حکومت ایرن رامجبور کرده است که دست به بازی های دموکراتیکما بانه بزنندتا تحکیم مبانی دموکراسی درجامعه٫ زیرا اشکال دموکراتیک درایران ازجمله انتخابات٫ فاقد محتوی دموکراتیک است آنچه ما را برآن داشته است تااین سطور را برای تنویر افکار عمومی و ملت آذربایجان جنوبی به رشته تحریر درآوریم٫ بررسی موقعیت کنونی آذربایجان جنوبی درنقشه سیاسی و اجتماعی ایران و پیامدهای برگزاری انتخابات درآن است.
موقعیت ترسیم شده برای آذربایجان جنوبی در نقشه سیاسی–اجتماعی حکومت شوونیستی-فاشیستی حاکم بر ایران و نگاه لایه های پنهان سیاسی و مدیریتی حاکم بر آن بخصوص بعد از انقلاب میلیونی ملت آذربایجان جنوبی در خردادماه ۱۳۸۵ نگاهی متوازن ومعقول اجتماعی نیست بلکه نگاه به یک آلترناتیو بالقوه سیاسی–اجتماعی است و تبریز به عنوان یک شهر ولیعهد نشین ایران درطول تاریخ٫ کانون توجهات امنیتی حاکمیت است .
تعمقی هرچند سطحی وگذرا به این نکته خود گویا ی بسیاری ازمطالب عمین سیاسی واجتماعی است وناگفته پیدا ستکه دخالت دادن ملت آذربایجان جنوبی در امر انتخابات صرفأ یک بازی با دموکراسی است ونه به معنی تقسیم قدرت ملی وتزریق نیروهای جدید درحاکمیت !
هدف نهایی واصلی حکومت ایران از برگزاری انتخابات با تمهیدات بی سابقه اخیر در آذربایجان جنوبی تنها بار تبلیغاتی میزان بالای مشارکت ملت آذربایجان جنوبی در انتخابات اخیرحتی بادخالت نیروهای رسمی وغیر رسمی نظامی وامنیتی ‘تقلب وجعل آرا ‘است تابدین وسیله جنبش هویت خواهانه وحق طلبانه ملک وملت آذربایجان جنوبی به انزوا بکشاند وبرای خود در معادلات بین الملی بارحقوقی ‘ارزش اجتماعی وپشتوانه مردمی تعریف کند وهمچنان به دیکتاتوری خود ادامه دهد .
در راستای چنین هدفی در واپسین زمانهای باقیمانده به تاریخ قبلی آن طرح تجمیع انتخابات خبرگان رهبری وشوراهای شهر و روستا تنظیم و تصویب کرد وزمان برگزاری آن را یک ماه به عقب انداخت تا از مشارکت نسبی مردم در انتخابات شوراها٫ برای کسب مقبولیت اجتماعی برای مجلس خبرگان که معمولأ با اقبال عمومی مواجه نمی شود سوءاستفاده نماید.
برخورد حاکمیت با مردم صادقانه نیست و در نتیجه مشارکتهای مردمی درایران نیز صادقانه نیست! حاکمیت برخلاف تبلیغات گسترده و رسانه ای خویش به میزان مشارکت و تعداد آرا میاندیشد و ملت نیز به ممهور کردن شناسنامه های خویش می اندیشند تا از طرف حاکمیت مزاحمتی برای آنها پییش نیاید .
سوال اساسی دراینجا وهدف این نوشتار٫ آیا در شرایط کنونی سیاسی و اجتماعی آذربایجان جنوبی میتوان به این دور باطل ادامه داد؟!
و آیا مشارکت ملت آذربایجان جنوبی در این انتخابات پیش رو –باهر نیت ومقصودی– در راستای منافع و مصالح ملی ملک وملت آذربایجان جنوبی قرار دارد ؟!
و همچنین٫ نقش احزاب و فعالین عرصه سیاسی و اجتماعی آذربایجان جنوبی در این برهه از زمان چیست ؟!
مشارکت درانتخابات آذرماه ۱۳۸۵ با هر قصد و نیتی که انجام گیرد منجر به افزایش میزان آرا خواهدشد و به تامین و تحقق اهداف حاکمیت فاشیستی ملبس به دموکراسی فعلی ایران وتقویت آن منجرخواهد شد و خود این امرگویاست که روند سرنگونی و تغییرات دموکراتیک درایران چقدر با تاخیر انجام خواهد شد. این مخالف مصالح و منافع ملی ملت و ملک آذربایجان جنوبی است٫ مطمئنأ این خواسته هیچيک از دلسوزان راه وطن و فعالین عرصه سیاسی-اجتماعی آذربایجان جنوبی نیست.
بنابراین تحریم و عدم مشارکت در انتخابات باعث ناکامی نظریه پردازان و دولتمردان ایران خواهدشد و ما را يک گام به پیش خواهد راند . عدم شرکت در انتخابات مدنی ترین اعتراض جمعی و جزء اصول اساسی مبارزات منفی و اعلام موضع دربرابرحاکمیت جداشده ازملت است٫ نيز جزو حقوق اولیه انسانی و مدنی افراد جامعه است و در هیچ کدام از متون حقوقی و قانونی جرم و یا اتهام شناخته نشده است٫ فقط اندکی جسارت می طلبد.
اما تحریم منفعلانه نیز شایسته و زیبنده ملک و ملت فهیم و متمدن آذربایجان جنوبی نیست٫ در این جا است که نقش احزاب ٫ گروهها٫ شخصیتها و کلیه فعالین ملک و ملت آذربایجان جنوبی اعم از استقلالچي و يا فدرالچي و… پررنگتر می شود تا با اعلام موضع و تنویر افکار عمومی٫ ملک و ملت آذربایجان جنوبی و دنیا و نيز تشریح دلایل ملک و ملت آذربایجان جنوبی٫ به وظیفه تاریخی وملی خود دراین برهه از زمان عمل کنند .
امروز سکوت و انفعلال و خدای ناکرده همسو شدن با نظام فاشیستی حاکم بر ایران و شرکت در انتخابات٫ خیانت به آرمان ملک و ملت اذربایجان جنوبی است. ناظر ما وجدان٫ تاریخ و تمامی شهیدان راه وطن می باشند.
باشد که روسفید گردیم
زنده باد آذربایجان
طرح تجمیع انتخابات خبرگان رهبری وشوراها که حتی به قیمت به تاخیر انداختن یک ماهه انتخابات تمام شد٫ نیزدراین راستاقرارمی گیرد.
دراین کوتاه سخن قصد آن نیست که به بررسی بار حقوقی و کارکرد سیاسی و اجتماعی انتخابات در ایران پرداخته شود٫ که اساسأ درحکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران که تمام ساختارهای اجتماعی٫ حکومتی ونظارتی درآن درراستای تحکیم مبانی استبداد حاکم درلباس مذهبی ایجاد و نهادینه شده اند بحث انتخابات به یک طنز سیاسی بدل شده است نه یک طرح عملی برای مشارکت همگانی در امر حکومت!
جریان مدرنیسم و گسترش اصول دموکراتیک درجهان حکومتهای ازجمله حکومت ایرن رامجبور کرده است که دست به بازی های دموکراتیکما بانه بزنندتا تحکیم مبانی دموکراسی درجامعه٫ زیرا اشکال دموکراتیک درایران ازجمله انتخابات٫ فاقد محتوی دموکراتیک است آنچه ما را برآن داشته است تااین سطور را برای تنویر افکار عمومی و ملت آذربایجان جنوبی به رشته تحریر درآوریم٫ بررسی موقعیت کنونی آذربایجان جنوبی درنقشه سیاسی و اجتماعی ایران و پیامدهای برگزاری انتخابات درآن است.
موقعیت ترسیم شده برای آذربایجان جنوبی در نقشه سیاسی–اجتماعی حکومت شوونیستی-فاشیستی حاکم بر ایران و نگاه لایه های پنهان سیاسی و مدیریتی حاکم بر آن بخصوص بعد از انقلاب میلیونی ملت آذربایجان جنوبی در خردادماه ۱۳۸۵ نگاهی متوازن ومعقول اجتماعی نیست بلکه نگاه به یک آلترناتیو بالقوه سیاسی–اجتماعی است و تبریز به عنوان یک شهر ولیعهد نشین ایران درطول تاریخ٫ کانون توجهات امنیتی حاکمیت است .
تعمقی هرچند سطحی وگذرا به این نکته خود گویا ی بسیاری ازمطالب عمین سیاسی واجتماعی است وناگفته پیدا ستکه دخالت دادن ملت آذربایجان جنوبی در امر انتخابات صرفأ یک بازی با دموکراسی است ونه به معنی تقسیم قدرت ملی وتزریق نیروهای جدید درحاکمیت !
هدف نهایی واصلی حکومت ایران از برگزاری انتخابات با تمهیدات بی سابقه اخیر در آذربایجان جنوبی تنها بار تبلیغاتی میزان بالای مشارکت ملت آذربایجان جنوبی در انتخابات اخیرحتی بادخالت نیروهای رسمی وغیر رسمی نظامی وامنیتی ‘تقلب وجعل آرا ‘است تابدین وسیله جنبش هویت خواهانه وحق طلبانه ملک وملت آذربایجان جنوبی به انزوا بکشاند وبرای خود در معادلات بین الملی بارحقوقی ‘ارزش اجتماعی وپشتوانه مردمی تعریف کند وهمچنان به دیکتاتوری خود ادامه دهد .
در راستای چنین هدفی در واپسین زمانهای باقیمانده به تاریخ قبلی آن طرح تجمیع انتخابات خبرگان رهبری وشوراهای شهر و روستا تنظیم و تصویب کرد وزمان برگزاری آن را یک ماه به عقب انداخت تا از مشارکت نسبی مردم در انتخابات شوراها٫ برای کسب مقبولیت اجتماعی برای مجلس خبرگان که معمولأ با اقبال عمومی مواجه نمی شود سوءاستفاده نماید.
برخورد حاکمیت با مردم صادقانه نیست و در نتیجه مشارکتهای مردمی درایران نیز صادقانه نیست! حاکمیت برخلاف تبلیغات گسترده و رسانه ای خویش به میزان مشارکت و تعداد آرا میاندیشد و ملت نیز به ممهور کردن شناسنامه های خویش می اندیشند تا از طرف حاکمیت مزاحمتی برای آنها پییش نیاید .
سوال اساسی دراینجا وهدف این نوشتار٫ آیا در شرایط کنونی سیاسی و اجتماعی آذربایجان جنوبی میتوان به این دور باطل ادامه داد؟!
و آیا مشارکت ملت آذربایجان جنوبی در این انتخابات پیش رو –باهر نیت ومقصودی– در راستای منافع و مصالح ملی ملک وملت آذربایجان جنوبی قرار دارد ؟!
و همچنین٫ نقش احزاب و فعالین عرصه سیاسی و اجتماعی آذربایجان جنوبی در این برهه از زمان چیست ؟!
مشارکت درانتخابات آذرماه ۱۳۸۵ با هر قصد و نیتی که انجام گیرد منجر به افزایش میزان آرا خواهدشد و به تامین و تحقق اهداف حاکمیت فاشیستی ملبس به دموکراسی فعلی ایران وتقویت آن منجرخواهد شد و خود این امرگویاست که روند سرنگونی و تغییرات دموکراتیک درایران چقدر با تاخیر انجام خواهد شد. این مخالف مصالح و منافع ملی ملت و ملک آذربایجان جنوبی است٫ مطمئنأ این خواسته هیچيک از دلسوزان راه وطن و فعالین عرصه سیاسی-اجتماعی آذربایجان جنوبی نیست.
بنابراین تحریم و عدم مشارکت در انتخابات باعث ناکامی نظریه پردازان و دولتمردان ایران خواهدشد و ما را يک گام به پیش خواهد راند . عدم شرکت در انتخابات مدنی ترین اعتراض جمعی و جزء اصول اساسی مبارزات منفی و اعلام موضع دربرابرحاکمیت جداشده ازملت است٫ نيز جزو حقوق اولیه انسانی و مدنی افراد جامعه است و در هیچ کدام از متون حقوقی و قانونی جرم و یا اتهام شناخته نشده است٫ فقط اندکی جسارت می طلبد.
اما تحریم منفعلانه نیز شایسته و زیبنده ملک و ملت فهیم و متمدن آذربایجان جنوبی نیست٫ در این جا است که نقش احزاب ٫ گروهها٫ شخصیتها و کلیه فعالین ملک و ملت آذربایجان جنوبی اعم از استقلالچي و يا فدرالچي و… پررنگتر می شود تا با اعلام موضع و تنویر افکار عمومی٫ ملک و ملت آذربایجان جنوبی و دنیا و نيز تشریح دلایل ملک و ملت آذربایجان جنوبی٫ به وظیفه تاریخی وملی خود دراین برهه از زمان عمل کنند .
امروز سکوت و انفعلال و خدای ناکرده همسو شدن با نظام فاشیستی حاکم بر ایران و شرکت در انتخابات٫ خیانت به آرمان ملک و ملت اذربایجان جنوبی است. ناظر ما وجدان٫ تاریخ و تمامی شهیدان راه وطن می باشند.
باشد که روسفید گردیم
زنده باد آذربایجان
برگرفته از بای بک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر