زبان ترکی آذربایجانی زبان رسمی جمهوری آذربایجان شمالی و زبان بومی اکثر اهالی در منطقه آذربایجان جنوبی و سایر مناطق ترکنشین ایران است. ترکی آذربایجانی به عنوان زبان بومی همچنین در نواحی شرقی ترکیه و جنوب گرجستان و داغستان رایج است. در دهههای اخیر آذربایجانیهای بسیاری به شهرهای بزرگ روسیه، اروپا، امریکا و کانادا مهاجرت کرده و جوامع قابل توجهی را در این کشورها تشکیل میدهند.
گروهبندیهای زبانی
ترکی آذربایجانی زیرشاخه زبانهای ترکی از خانواده زبانها آلتایی است (مرجع 2 صفحه 307) که به همراه زبانهای ترکی ترکیه، ترکی ترکمنی و ترکی خراسانی زبانهای جنوب غربی از زیرشاخه ترکی ی همان شاخه اوغوز را تشکیل میدهند (مرجع 3).
آذربایجانی از نظر تعداد گویشور با بیش از 12 میلیون نفر گویشور دومین زبان خانواده آلتایی را تشکیل میدهد (مرجع 2 صفحه 307).
خط زبان ترکی
قبل از اسلام
خط ترکی باستان در سنگنوشتههای ینیسئی و اورخون در 1400 سال پیش و ایسیکگول در 500 سال قبل از میلاد یافت شده که به عقیده زبانشناسان خطوط ابداعی خود ترکان بوده و از هیچ خط دیگری اقتباس نشده است. ترکان با پذیرش دین اسلام خط عربی را جایگزین خط باستانی خود کردند( نظیر زبان فارسی که با الفبای عربی نوشته میشود).
تحول در خط ترکی
در سده نوزده میلادی افرادی مسئلهٔ تغییر الفبای ترکی را مطرح کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۸۷۸) و جلیل محمد قلیزاده از این دسته افراد بودند. البته این امر با مخالفت شدید گروهی دیگر از جمله روحانیان روبرو شد. این مسئله در دورهء بسیار کوتاه جمهوری دمکراتیک آذربایجان (۱۹۱۸-۱۹۱۹) نیز مطرح گشت. بعد از پیروزی بلشویکها چندین روزنامه به خط لاتین در باکو چاپ میشد ولی خط عربی هنوز بکار گرفته میشد. در سال ۱۹۲۴ نریمان نریمانف رهبر بلشویک آذربایجان توانست قانون استفاده از لاتین در امور دولتی را به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان شوروی برساند.
در سال ۱۹۲۶ اولین کنفرانس ترکشناسی در باکو برگزار گردید. گردآمدگان تصمیم گرفتند که خط لاتین را خط مورد استفادهٔ تمام ترک زبانان جهان اعلام کنند. دو سال بعد با فشار شدید “پان ترکیست”های ترکیه به رهبری “کمال پاشا” رفرم خط در ترکیه به اجرا گذاشته شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای فارسی-عربی گردید. در همین سال کمیتهای به نام “ینی الیفبا” (الفبای جدید) در مسکو به تدوین الفبای یکدستی پرداخت که در تمامی جمهوری های ترک زبان اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قیرقیزستان و ازبکستان) استفاده شود.
ساکنان “اران” در شمال رود ارس نیز ابتدا در محدوده سالهای 1929-1939 تحت فشار دولت نوپای کمونیستی روسیه به مدت ده سال زبان خود را به لاتین مینوشتند. سپس ترس استالین که ازاتحاد و قدرت گرفتن دو بارهٔ مسلمانان که اغلب آنها ترک زبان هم بودند، باعث گردید که سیاست الفبای واحد در سال ۱۹۳۹ کنار گذاشته شده و خط سیریلیک روسی جایگرین خط لاتین گردید. ضمن اینکه تدریس زبان روسی در تمام مدارس اجباری اعلام شد. سرکوب زبانهای غیر روس در محدودهٔ جغرافیای اتحاد شوروی با جایگزینی زبان روسی با شدت بسیار ادامه پیدا کرد که تا سقوط این اتحادیهٔ در 1991 ادامه داشت. ولی بعضی از این جمهوریها پس از استقلال خود در سال 1991 الفبای خود را دوباره به لاتین بر گرداندند.
آثار مکتوب زیادی به زبان ترکی با الفبای عربی جای مانده است که تمامی این کتب هنوز به خط لاتین در دسترس نیستند. خط لاتین ترکی آذربایجانی با چند حرف اضافه x,q,ə)) یعنی (اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. در ایران زبان آذربایجانی با خط فارسی-عربی نوشته میشود. در حال حاضر زبانهای ترکی که از الفبای لاتین استفاده میکنند.
واژهسازی در زبان ترکی آذربایجانی
دستور زبان ترکی آذربایجانی همانند سایر زبانهای ترکی متاثر از هم آوائی صوتی حروف هست. در زبان ترکی صداهای خشن (O,U,A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü,E,Ə,İ) نمیتوانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه میآیند. مانند Gözəllik و Ayrılıq. واژههای بیگانه نیز حتی المقدور تحت تاثیر این قانون قرار میگیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (Əbbas) که در ترکی (Abbas) گفته میشود. گروهی از ترکها هنگام صحبت کردن به زبان های دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی میکنند.
زبان ترکی در گروهبندی زبانشناسی جزو زبانهای التصاقی بشمار میآید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را میتوان با اضافه کردن پسوند های متعدد تغییر زمانی، جمعی، و صفتی داد.
افعال ترکی همه با قاعده اند، جزء فعل ناقص ایمک به معنی بودن.
افعال متعددی در ترکی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته میشود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن.
افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز در ترکی قابل ساخت است: یازماق=نوشتن(متعدی)← یازدیرماق= بوسیله کسی دیگر نوشتن( متعدی درجه دو)← یازدیرتماق =وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه).
ترکیب پسوندها و حالات افعال در ترکی به خلق کلماتی منجر میشود که بیان آنها در برخی دیگر زبانها با یک یا چند جمله مقدور است. مثال: اونلاری سئویشدیرمه لییک = آنها را باید تشویق کنیم که همدیگر را دوست داشته باشند.
ادبیات ترکی آذربایجانی
اولین آثار مکتوب ادبی ترکی آذربایجان متعلق به قرن سیزده میلادی و اشعار حسن اوغلو و نصیر باکویی است.ندارند، اثر منظوم ترکی این زمان نیز صحاح النجم اثر هندوشاه نخجوانی است. لازم به توضیح است که ادبیات ترکی تا قبل از این تاریخ به صورت مکتوب وجود ندارد و شاعران آذربایجان مانند مهستی گنجوی و نظامی اصلاً به زبان فارسی شعر سرودهاند وهیچ اثر مکتوبی به زبان ترکی ندارند، کما اینکه مکاتبات اداری و رسمی “عثمانی” نیز به زبان فارسی بوده است. در قرن چهاردهم میلادی شاعران بزرگی چون نسیمی، قاضی برهان الدین و ضریر آثار خود را به این زبان نوشتهاند. عمادالین نسیمی عارف و فیلسوف بانی فرقه حروفیه را میتوان موسس معماری شعر آذربایجان شمرد. شاه اسماعیل ختایی و فضولی دو شاعر توانای قرن پانزدهم میلادی هستند. فضولی شاعری با شهرت جهانی است که اشعار او به زبانهای مختلف ترجمه شده است. از شاعران ترک سدههای 16 و 17 میتوان از صائب تبریزی، قوسی تبریزی، تاثیر، امانی و شاهعباس دوم نام برد.جالب است بدانیم در مکاتبات باقی مانده بین دربار صفوی و عثمانی به کرات سلاطین عثمانی خود را ایرانی دانسته و شاه صفوی ایران را از نوادگان ترک و تورانی قلمداد کردهاند این نشان دهندهٔ تاثیر عمیق ادبیات فارسی در کل منطقه خاورمیانه و نیز آسیای میانه دارد.[نیاز به ذکر منبع] واقف و آقا مسیح شیروانی نمونهای از شعرای قرن 18 هستند. در قرن 19 نیز شاهد شعرای بنامی چون نباتی و هیدجی، تیلیم خان ساوهای، ماذون قشقائی وشکوهی مراغهای هستیم. دهها شاعر دیگر چون حقیقی و شیخ قاسم انوار و حبیبی و صراف و… و ادیبان معاصری چون معجز شبستری، ساهر، سهند، حداد، کریمی مراغهای و شهریار راکه در دوران معاصر به ترکی شعر گفتهاند را میتوان نام برد.
از آثار ترکی قدیم معروف در ایران به دیگر لهجههای ترکی، کتب دیوان لغات ترک (قرن پنجم هجری) و قوتادغو بیلیک، نهجالفرادیس، عتبةالحقایق و آثار ارزشمند علی شیر نوایی (قرن نهم هجری) هستند. گنجینه ادبی معاصر آذربایجان شمالی شامل ادیبان بزرگی چون میرزا فتحعلی آخوند زاده، جلیل محمد قلی زاده، علی اکبر صابر، حسین جاوید، جعفر جبارلی، سلیمان رستم، صمد وورغون، میکاییل مشفق، خلیل رضا، بختیار وهابزاده هستند.
ادبیات شفاهی آذربایجان
زبان عربی و بویژه زبان فارسی تاثیر بسیار زیادی به ادبیات شفاهی و نتیجتاً کتبی آذربایجانی گذارده اند، که این تاثیر را به روشنی در اشعار تقلید شدهٔ فضولی از غزلیات حافظ می توان مشاهده کرد. درادبیات آذری لغات ترکی اصیل همراه با تشبیهات بسیاری که از شعر و ادب فارسی نشأت گرفته است را به روشنی می توان دید. اصولاً تطور ادبیات ترکی زیر سایهٔ زبان وزین فارسی به رشد و بالندگی خود رسیده است و از این نظر رشد موزون و نظام مندی زبان نظم و نثر ترکی مرهون زبان و ادب فارسی می باشد.
ادبیات شفاهی آذربایجان به علت تاخیر در ثبت کتبی زبان توانسته است بالندگی خود را بسیار خوب حفظ کند. داستان های کاملی چون کوراغلو و اصلی و کرم با سوژههای بسیار متفاوتی به طور زنده توسط هنرمندان مردمی تحول یافته اند. این داستانها برای اولین بار در قرن بیستم به صوت کتبی در آمده و مانند بسیاری از آثار ادبی منجمد شده اند.
بایاتیها یا اشعار شفاهی آذربایجان از غنای بالایی برخوردارند. ادبیات و موسیقی عاشیقها با قدمتی دیرینه جایگاه و تقدس خاصی بین ترکها و آذربایجان دارد. آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموما پندهایی عاقلانه و انسانی است. آغیلار (مرثیه ها) و لایلالار نیز قسمتی از ادبیات شفاهی آذری را تشکیل میدهند. داستانهای فولکلوری چون ددهقورقود، کوراوغلو، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیقغریب، قاچاقنبی، … از غنای ادبیات شفاهی ترکی آذربایجان سخن میگویند.
گروهبندیهای زبانی
ترکی آذربایجانی زیرشاخه زبانهای ترکی از خانواده زبانها آلتایی است (مرجع 2 صفحه 307) که به همراه زبانهای ترکی ترکیه، ترکی ترکمنی و ترکی خراسانی زبانهای جنوب غربی از زیرشاخه ترکی ی همان شاخه اوغوز را تشکیل میدهند (مرجع 3).
آذربایجانی از نظر تعداد گویشور با بیش از 12 میلیون نفر گویشور دومین زبان خانواده آلتایی را تشکیل میدهد (مرجع 2 صفحه 307).
خط زبان ترکی
قبل از اسلام
خط ترکی باستان در سنگنوشتههای ینیسئی و اورخون در 1400 سال پیش و ایسیکگول در 500 سال قبل از میلاد یافت شده که به عقیده زبانشناسان خطوط ابداعی خود ترکان بوده و از هیچ خط دیگری اقتباس نشده است. ترکان با پذیرش دین اسلام خط عربی را جایگزین خط باستانی خود کردند( نظیر زبان فارسی که با الفبای عربی نوشته میشود).
تحول در خط ترکی
در سده نوزده میلادی افرادی مسئلهٔ تغییر الفبای ترکی را مطرح کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۸۷۸) و جلیل محمد قلیزاده از این دسته افراد بودند. البته این امر با مخالفت شدید گروهی دیگر از جمله روحانیان روبرو شد. این مسئله در دورهء بسیار کوتاه جمهوری دمکراتیک آذربایجان (۱۹۱۸-۱۹۱۹) نیز مطرح گشت. بعد از پیروزی بلشویکها چندین روزنامه به خط لاتین در باکو چاپ میشد ولی خط عربی هنوز بکار گرفته میشد. در سال ۱۹۲۴ نریمان نریمانف رهبر بلشویک آذربایجان توانست قانون استفاده از لاتین در امور دولتی را به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان شوروی برساند.
در سال ۱۹۲۶ اولین کنفرانس ترکشناسی در باکو برگزار گردید. گردآمدگان تصمیم گرفتند که خط لاتین را خط مورد استفادهٔ تمام ترک زبانان جهان اعلام کنند. دو سال بعد با فشار شدید “پان ترکیست”های ترکیه به رهبری “کمال پاشا” رفرم خط در ترکیه به اجرا گذاشته شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای فارسی-عربی گردید. در همین سال کمیتهای به نام “ینی الیفبا” (الفبای جدید) در مسکو به تدوین الفبای یکدستی پرداخت که در تمامی جمهوری های ترک زبان اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قیرقیزستان و ازبکستان) استفاده شود.
ساکنان “اران” در شمال رود ارس نیز ابتدا در محدوده سالهای 1929-1939 تحت فشار دولت نوپای کمونیستی روسیه به مدت ده سال زبان خود را به لاتین مینوشتند. سپس ترس استالین که ازاتحاد و قدرت گرفتن دو بارهٔ مسلمانان که اغلب آنها ترک زبان هم بودند، باعث گردید که سیاست الفبای واحد در سال ۱۹۳۹ کنار گذاشته شده و خط سیریلیک روسی جایگرین خط لاتین گردید. ضمن اینکه تدریس زبان روسی در تمام مدارس اجباری اعلام شد. سرکوب زبانهای غیر روس در محدودهٔ جغرافیای اتحاد شوروی با جایگزینی زبان روسی با شدت بسیار ادامه پیدا کرد که تا سقوط این اتحادیهٔ در 1991 ادامه داشت. ولی بعضی از این جمهوریها پس از استقلال خود در سال 1991 الفبای خود را دوباره به لاتین بر گرداندند.
آثار مکتوب زیادی به زبان ترکی با الفبای عربی جای مانده است که تمامی این کتب هنوز به خط لاتین در دسترس نیستند. خط لاتین ترکی آذربایجانی با چند حرف اضافه x,q,ə)) یعنی (اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. در ایران زبان آذربایجانی با خط فارسی-عربی نوشته میشود. در حال حاضر زبانهای ترکی که از الفبای لاتین استفاده میکنند.
واژهسازی در زبان ترکی آذربایجانی
دستور زبان ترکی آذربایجانی همانند سایر زبانهای ترکی متاثر از هم آوائی صوتی حروف هست. در زبان ترکی صداهای خشن (O,U,A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü,E,Ə,İ) نمیتوانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه میآیند. مانند Gözəllik و Ayrılıq. واژههای بیگانه نیز حتی المقدور تحت تاثیر این قانون قرار میگیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (Əbbas) که در ترکی (Abbas) گفته میشود. گروهی از ترکها هنگام صحبت کردن به زبان های دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی میکنند.
زبان ترکی در گروهبندی زبانشناسی جزو زبانهای التصاقی بشمار میآید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را میتوان با اضافه کردن پسوند های متعدد تغییر زمانی، جمعی، و صفتی داد.
افعال ترکی همه با قاعده اند، جزء فعل ناقص ایمک به معنی بودن.
افعال متعددی در ترکی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته میشود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن.
افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز در ترکی قابل ساخت است: یازماق=نوشتن(متعدی)← یازدیرماق= بوسیله کسی دیگر نوشتن( متعدی درجه دو)← یازدیرتماق =وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه).
ترکیب پسوندها و حالات افعال در ترکی به خلق کلماتی منجر میشود که بیان آنها در برخی دیگر زبانها با یک یا چند جمله مقدور است. مثال: اونلاری سئویشدیرمه لییک = آنها را باید تشویق کنیم که همدیگر را دوست داشته باشند.
ادبیات ترکی آذربایجانی
اولین آثار مکتوب ادبی ترکی آذربایجان متعلق به قرن سیزده میلادی و اشعار حسن اوغلو و نصیر باکویی است.ندارند، اثر منظوم ترکی این زمان نیز صحاح النجم اثر هندوشاه نخجوانی است. لازم به توضیح است که ادبیات ترکی تا قبل از این تاریخ به صورت مکتوب وجود ندارد و شاعران آذربایجان مانند مهستی گنجوی و نظامی اصلاً به زبان فارسی شعر سرودهاند وهیچ اثر مکتوبی به زبان ترکی ندارند، کما اینکه مکاتبات اداری و رسمی “عثمانی” نیز به زبان فارسی بوده است. در قرن چهاردهم میلادی شاعران بزرگی چون نسیمی، قاضی برهان الدین و ضریر آثار خود را به این زبان نوشتهاند. عمادالین نسیمی عارف و فیلسوف بانی فرقه حروفیه را میتوان موسس معماری شعر آذربایجان شمرد. شاه اسماعیل ختایی و فضولی دو شاعر توانای قرن پانزدهم میلادی هستند. فضولی شاعری با شهرت جهانی است که اشعار او به زبانهای مختلف ترجمه شده است. از شاعران ترک سدههای 16 و 17 میتوان از صائب تبریزی، قوسی تبریزی، تاثیر، امانی و شاهعباس دوم نام برد.جالب است بدانیم در مکاتبات باقی مانده بین دربار صفوی و عثمانی به کرات سلاطین عثمانی خود را ایرانی دانسته و شاه صفوی ایران را از نوادگان ترک و تورانی قلمداد کردهاند این نشان دهندهٔ تاثیر عمیق ادبیات فارسی در کل منطقه خاورمیانه و نیز آسیای میانه دارد.[نیاز به ذکر منبع] واقف و آقا مسیح شیروانی نمونهای از شعرای قرن 18 هستند. در قرن 19 نیز شاهد شعرای بنامی چون نباتی و هیدجی، تیلیم خان ساوهای، ماذون قشقائی وشکوهی مراغهای هستیم. دهها شاعر دیگر چون حقیقی و شیخ قاسم انوار و حبیبی و صراف و… و ادیبان معاصری چون معجز شبستری، ساهر، سهند، حداد، کریمی مراغهای و شهریار راکه در دوران معاصر به ترکی شعر گفتهاند را میتوان نام برد.
از آثار ترکی قدیم معروف در ایران به دیگر لهجههای ترکی، کتب دیوان لغات ترک (قرن پنجم هجری) و قوتادغو بیلیک، نهجالفرادیس، عتبةالحقایق و آثار ارزشمند علی شیر نوایی (قرن نهم هجری) هستند. گنجینه ادبی معاصر آذربایجان شمالی شامل ادیبان بزرگی چون میرزا فتحعلی آخوند زاده، جلیل محمد قلی زاده، علی اکبر صابر، حسین جاوید، جعفر جبارلی، سلیمان رستم، صمد وورغون، میکاییل مشفق، خلیل رضا، بختیار وهابزاده هستند.
ادبیات شفاهی آذربایجان
زبان عربی و بویژه زبان فارسی تاثیر بسیار زیادی به ادبیات شفاهی و نتیجتاً کتبی آذربایجانی گذارده اند، که این تاثیر را به روشنی در اشعار تقلید شدهٔ فضولی از غزلیات حافظ می توان مشاهده کرد. درادبیات آذری لغات ترکی اصیل همراه با تشبیهات بسیاری که از شعر و ادب فارسی نشأت گرفته است را به روشنی می توان دید. اصولاً تطور ادبیات ترکی زیر سایهٔ زبان وزین فارسی به رشد و بالندگی خود رسیده است و از این نظر رشد موزون و نظام مندی زبان نظم و نثر ترکی مرهون زبان و ادب فارسی می باشد.
ادبیات شفاهی آذربایجان به علت تاخیر در ثبت کتبی زبان توانسته است بالندگی خود را بسیار خوب حفظ کند. داستان های کاملی چون کوراغلو و اصلی و کرم با سوژههای بسیار متفاوتی به طور زنده توسط هنرمندان مردمی تحول یافته اند. این داستانها برای اولین بار در قرن بیستم به صوت کتبی در آمده و مانند بسیاری از آثار ادبی منجمد شده اند.
بایاتیها یا اشعار شفاهی آذربایجان از غنای بالایی برخوردارند. ادبیات و موسیقی عاشیقها با قدمتی دیرینه جایگاه و تقدس خاصی بین ترکها و آذربایجان دارد. آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموما پندهایی عاقلانه و انسانی است. آغیلار (مرثیه ها) و لایلالار نیز قسمتی از ادبیات شفاهی آذری را تشکیل میدهند. داستانهای فولکلوری چون ددهقورقود، کوراوغلو، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیقغریب، قاچاقنبی، … از غنای ادبیات شفاهی ترکی آذربایجان سخن میگویند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر