۱۳۸۵ بهمن ۱۴, شنبه

لسانی لایق احراز شرایط نامزدی جایزه صلح نوبل در سال 2007 میلادی است

کارنامه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عباس خان لسانی یکی از درخشانترین کارنامه های ممکن در سطح ایران و بلکه به نوعی در عرصه جهانی است. در حال حاضر نام و مبارزات عباس خان لسانی او را در مرکز توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار داده است و دامنه نفود کلامش را وسعت بخشیده است. اکنون می توان فهرستی طولانی از اشخاص، خبرگزاریها، نهادها و احزاب بین المللی را شمرد که به حمایت از لسانی و اهداف او پرداخته اند.

عباس خان، طی دهه گذشته تلاش چشمگیری را در دفاع از حقوق ملت آذربایجان جنوبی با توسل به مدنی ترین راهها به عمل آورده است. دفاع مجدانه او از حقوق آذربایجان، مانند برخی از مدعیان صلح و عدالت، هرگز آنتاگونیستی نبوده است. او همواره کوشیده تا درغالب سخنرانی ها، نوشته ها، اشعار و مبارزات خویش، خورشید موجودیت آذربایجان را از کسوف شوونیسم خارج کند و به همه ملتهای جهان واز جمله به ملت محترم فارس زبان، حقایقی را که توسط حاکمان و تئوریسینهای نژادپرست کتمان می شود با صدای بلند بیان کند. عباس خان مرد تئوری و عمل است. او را هر بار می توان در خط اول جبهه تماس با دشمنان مشاهده کرد. وضعیتی که سبب وارد آمدن ضربات جسمانی شدیدی به او شده است.


حرکت ملی آذربایجان جنوبی طی سالهای گذشته، هویت طلبان و مبارزان جان برکف و سرسخت متعددی را تقدیم ملت آذربایجان و صفوف دیگر مبارزان راه آزادی کرده است. امروزه زن و مرد و پیر و جوان تورک، در این حرکت حضور دارند و قطار حرکت ملی آذربایجان را با اهدای نان و جان خود، منزل به منزل به پیش می رانند. به نظر می رسد آذربایجان بار دیگرهمچون معمار چیره دستی به بنای مجدد تاریخ شرق میانه برخاسته است. این قطار به رغم همه سابوتاژها در حال نزدیکتر شدن به ایستگاه آخر است. رسیدن به این ایستگاه، در واقع به مثابه دستیابی آذربایجان به حق تعیین سرنوشت خویش می باشد. حق عظیم و کبیری که جز با مبارزه نمی توان صاحب شد.

بی تردید برخی از مبارزان در نقش لوکوموتیو این قطار ملی و دائم السیر هستند. طی دو دهه مبارزه مدنی، چهره های ارزشمند و شخصیتهای مقاوم بسیاری ظهور کرده اند که حقا و انصافا اکثریت قریب به اتفاق آنان با روشنگریها و فداکاریهای ملی خود بر نیروی حرکت این قطار ملی افزوده اند. برخی از این بزرگان اکنون در داخل و برخی دیگر نیز در خارج هستند و صادقانه در راه اهداف حرکت ملی آذربایجان می کوشند. شاید این مبارزین با نامها و گرایشهای مختلفی شناخته شوند. اما همه انها به مثابه انگشتان دستی هستند که به هنگام دفاع از آذربایجان همچون مشت واحدی عمل می کنند. سلسله قیامهای عظیم و شگرف ماه مه گذشته نیز بخوبی نشان داد که همه ملت آذربایجان از خاص و عام، سوار این قطار سرنوشت شده اند و متحد، قدرتمند و یکپارچه بسوی آینده در حال حرکتند. هیچ قدرتی قادر نیست قطار آزادی 35 ملیون انسان را متوقف کند.

در حال حاضر در میان هزاران چهره مبارز مردمی و شریف، عباس خان لسانی شایسته تقدیر بیشتری است. در طول تاریخ، مقدرات آذربایجان عزیز با سرنوشت مردمی ترین و در عین حال صادقترین افراد این سرزمین گره خورده است. ستارخانها، باقرخانها، باغبان ائل اوغلوها، قاسم خانها و صفرخانها قهرمانانی هستند که همه آنها از پایگاه اجتماعی و مردمی ای نظیر عباس خان لسانی برخوردار بوده اند. در کنار این قهرمانان بزرگ، خیابانی ها، شریف زاده ها، حیدر عمواوغلی ها، پیشه وری ها، ذهتابی ها، فرزانه ها… نیز بوده اند. اکنون مزار تک تک این بزرگان زیارتگاه خاص و عام مردم قدرشناس آذربایجان است. چراکه فلسفه آذربایجان، انسان را به ماهو انسان می بیند وبه هیچوجه به خاستگاههای اجتماعی افراد بصورت ویژه نمی نگرد. در واقع به تعبیر یکی از دوستان مبارز، "انسان تورک آذربایجانی" روانشناسی و جامعه شناسی بخصوصی دارد. مقیاس سنجش در این فلسفه، میزان فداکاری در راه نوامیس ملی و انسانی است. همین و بس!

اکنون این انسان آذربایجانی تصمیم دارد در قالب ملت آذربایجان بیندیشد و از حقوق خود دفاع کند. این انتخاب، طبیعی ترین حق او است. عباس لسانی نماد بارز کسانی است که از قاعده جامعه آذربایجان برخاسته و بدون کمترین واهمه ای از تهدیدات و تضییقات فاشیزم، مدافع آرمانهای انسانی حرکت ملی آذربایجان شده است. بی شک مجادله وی با فاشیزم فارس، به معنای نبرد وی با همه انواع فاشیزم و همچنین مدافعه او از حقوق همه انسانهای جهان و البته بصورت ملموسی حقوق ملت مظلوم آذربایجان است. طبعا نتیجه این مجاهدت، دفاع از صلح و امنیت جهانی در یکی از مهمترین بخشهای خاورمیانه است.

شیوه مبارزه عباس خان لسانی با فاشیزم یکی از مدنی ترین شیوه های جهان است. با اندکی مطاله در تاریخ مبارزه ملل جهان می توان دریافت که حرکت ملی آذربایجان ضمن تجمع در قلعه های باستانی و یا مزار بزرگان آذربایجان و بیان تاریخ و سرگذشت ملت کبیری که اکنون از طرف فاشیزم با انواع بسیار رکیک و نفرت انگیزی از فحاشیها و اهانتها و حمله ها روبرو است مدنی ترین شیوه را در راه احقاق حقوق خود برگزیده است. سلاح عباس لسانی و همرزمان او قلم، قوپوز و قرنفیل (گل میخک) است. با قلم خود از تاریخ آذربایجان می نویسند، با قوپوز از فرهنگ ظریف آذربایجان سخن می گویند و با شاخه های قرنفیل، مبارزه مدنی خود را به جهان نشان می دهند. عباس خان لسانی بی شک یکی از پیشروان برجسته این حرکت مدنی و مردمی است. آنها ضمن احترام به همه ملل جهان بخصوص ملل و اقوام دربند ایران، فقط با صدای بلند خواهان احقاق حقوق حقه ملت خود هستند.

مشروح دفاعیات عباس خان لسانی در نزد قضات غیرعادل، بخوبی مبین روح مدنی و اراده ملی او در دفاع از حقیقت است. او اولین کسی است که خواستار حذف زبان غیر بومی در دادگاه و محاکمه هر چند ناعادلانه خود به زبان تورکی آذربایجانی شده است. عباس خان بخوبی می دانست که بیان چنین خواسته ای در نزد قاضی شوونیست، معنائی جز محکومیت آنی و تشدید کیفر او نخواهد داشت. اما عباس نه یکبار، بلکه چندین بار خواهان برخورداری از این حق طبیعی شد. اکنون عباس با 5 پرونده قضائی روبرو است. تاکنون قضات رنگارنگ برای مجازات او میلیاردها تومن وثیقه(!)، سالها زندان، دهها ضربه شلاق، دو بار تبعید به شهرهای دور افتاده مسجد سلمیان و طبس، میلیونها تومن جریمه نقدی، تعطیلی محل کسب و غیره را حکم کرده اند. حتی در زندان نیز تهدیدش میکنند. یا او را در سلول انفرادی و در دمای زیر صفر نگه می دارند و یا حاملین ویروسهای خطرناک را با او هم بند می کنند. نتیجه این همه احکام سنگین و اهانت و شکنجه چه بوده است؟! عباس لسانی از یک سو عبوستر از همیشه چشم در چشم ظالمان دوخته و از سوی دیگر در قلوب ملت آگاه آذربایجان "عباس خان" شده است.

او به رغم ناراحتی های کلیوی و ریوی بجا مانده از ضرب و شتم مزدوران، تاکنون در چند مقطع زمانی در دفاع از حقوق ملتش، ماهها اقدام به اعتصاب غذا کرده است. هر بار که عباس اعتصاب غذا می کند تا سرحد شهادت پیش می رود. اما آذربایجان به او و به همه مبارزان حق طلبش محتاج است و خداوند حمایتش می کند تا زنده بماند و خون مبارزه را در عروق ملی بدواند.فاشیزم از مبارزه او بجان آمده است و در باتلاق بدبختی دست و پا می زند. هذیان سایت دولتی بازتاب عمیقا حکایت از استیصال فاشیزم دارد. این قبیل اظهارات ناشیانه و عجولانه، کاملا قابل پیش بینی بود. در گذشته نیز این سایت از طریق یکی از خبرنگاران خودباخته، دکتر محمودعلی چهرگانی، رهبر شریف حزب حرکت بیداری ملی آذربایجان جنوبی را متهم به اتهامات ابلهانه ای کرده بود. در واقع وقتی که مهمترین روزنامه دولتی ایران، به اکثریت مطلق جمعیت آن کشور یعنی تورکها، لقب "سوسک مدفوع خوار توالتهای فارس" می دهد چه انتظار دیگری از خرده مزدوران آنان می توان داشت؟!

عباس خان لسانی بسیار فراتر از آن است که در سطور این نوشتار بگنجد. او تمام زندگیش را وقف مبارزه با دیو فاشیزم کرده است. هدف او گسترش صلح و امنیت و آزادی است. آرمان او حریت انسانها و زندگی توام با مساوات و اخوت آنها است. به نظر من او شایسته کاندیداتوری جایزه صلح نوبل سال 2007 میلادی است.

آلفرد نوبل در وصیت‌نامه خود گفته است که این جایزه باید هرسال «به کسی داده شود که بهترین یا بیشترین کوشش را در راه برادری ملل یا انحلال با کاهش ارتش‌ها یا تشکیل و ترغیب کنفرانس‌های صلح کرده باشد.»بیایید در دفاع از جان و نام عباس خان لسانی و همچنین آزادی تک تک عزیزانی که اکنون در زندانهای آپارتاید گرفتارند متحد شویم.

فرزاد صمدلی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر