امروزه بررسى نوين تاريخ و فرهنگ آذربايجان و شهرهاى آن در صدر اولويت هاى كارى محققين و نويسندگان آذربايجانى قرار گرفته است اگر تا چند سال قبل تاريخ آذربايجان و شهرهايش تنها در محدوده ى زمانى ماد و هخامنشى به بعد بررسى مى شد امروزه در اثر پيشرفت سريع علم توركولوژى و آذربايجان شناسى در جنوب آذربايجان، گوشه هايى تاريك از تاريخ و شهرها و مناطق آذربايجان به روشنى مى گرايد. به عنوان مثال مثلاً قدمت پاره اى از شهرهاى آذربايجان مانند سلماس از دوره ماد (به نوشته نويسنده اى در سال 1355) به ده هزار سال مدون (درسال 1378) مى رسد. در اين ميان شهر اورميه عليرغم داشتن حداقل 3 كتاب تاريخ مدون، گويى تحقيقات جديد توركولوژى و آذربايجان شناسى شامل حال اين شهر نشده و هر سه كتاب تكرار مكررات است. اين نوشته درآمديست جدّى و اوليه در تاريخ باستان اورميه. شهر اورميه از جمله قديمى ترين مناطق آذربايجان مى باشد كه طبيعت چند گونه آن از كوهستانهاى مرتفع و سرسبز تا دشتهاى هموار و پرآب از سه رود نازلو، شهرچايى و باراندوز چاى سبب شده از هزاران سال قبل مسكون انسانهاى باستان باشد. پرفسور س. كوون از دانشگاه فيلادلفيا در سال 30 - 1328 شمسى براى اولين بار در غارهاى باستانى «تام تاما» «هوتو» و « داوار زاغاسى» از حوزه ى اورميه را مورد مطالعه قرار داده و قدمت آن را دوران عصر حجر يعنى دهها هزار سال قبل برآورد كرد. وى همچنين از تحقيقات خود چنين برداشت نمود كه در آن موقع گروهى از انسانهاى تئاندرتال در اين غار ها ساكن بودند. در ادامه اكتشافات پرفسور كوون ، استخوانهايى از حيوانات جنگلى از اين غارها بدست آمد كه نشان مى داد اين محيط در آن اعصار كاملاً جنگلى بوده است. تمدن عظيم كورتان كه در مناطق ترك نشين از حداقل پنج شش هزار سال قبل بر جاى مانده در اورميه نيز خودنمايى مى كند و با كشف كورقانهاى عظيم در خرداد 1379 در اورميه، اهميت اكتشاف اين قبيل محوطه ها بيشتر گشت. مى دانيم در تمدن كورقان ، تركهاى باستان (پروتو تورك) به ايجاد مقابر عظيم سنگى پرداخته و در آن وسايل و اشياء زندگى قرار مى دادند. اين وسايل توانست شيوه ى معشيتى بسيارى از تمدنهاى باستان پروتو تورك نظير ساكاها و كاس ها، مانناها، اورارتوها، اسكيت ها، آس ها، هونها و غيره را نمايان سازد. تپه هاى عظيم باستانى كه باستانشناسان انگليس فقط تعداد آنها را تنها در اورميه دهها عدد برآورد كرده اند از جمله اين كورقانها محسوب مى شود. تعدادى از اين تپه ها كوقان نبوده بلكه لايه هايى از تمدن در آنها كشف شده است. مهمترين اين تپه هاى باستانى در حوزه ى اورميه تپه باستانى «گؤى تپه » در شرق اورميه مى باشد كه در سال 1327 شمسى «براون» انگليسي از دانشگاه منچستر آنرا مورد مطالعه قرار داد و تمدنهاى بسيار قديمى از آن كشف كرد. آثار كشف شده از اين تپه بسيار جالب بود. از مهمترين اين آثار كشف شده صفحه اى دايره اى شكل منقوش به نقش «قيل قميش» از داستانهاى قديم سومريان پروتو تورك مى باشد كه گفتنى هاى بسيار دارد. اين لوح قيل قميش امروزه در موزه تهران قرار دارد. در روى گؤى تپه اورميه يعنى آخرين لايه تمدن، سنگهاى تراشيده اى با نقش حيوان پيدا شد كه قدمتى حدود دو سه هزار سال قبل دارد. در ميان اين نقوش ، نقش دو قوچ و پلنگ نيز ديده مى شود مى دانيم در ميان تركان باستان قوچ مظهر قدرت و نيرو مى باشد. پيدا شدن سمبول سومرى ها يعنى قيل قميش حاكى از آن است كه اين منطقه در اعصار بسيار دور مأمن تمدن باستان و تقريباً ناشناخته آراتا / اره ته مى باشد. امروزه توركولوژها برآنند كه اراتتاها گروهى از سومريان پروتورك هستند كه همراه با سومريان به بين النهرين نرفته و در غرب آذربايجان از جمله اورميه ساكن شدند. براى اولين بار ژ- اوپر موضوع قرابت زبانهاى التصاقى از جمله تركى را با سومرى پيش كشيد. بعد از او فريتز هومثل در دهه ى سده ى 20 ميلادى با برابر نهادن واژه هاى سومرى و تركى و توضيح 350 واژه سومرى به كمك واژه هاى زبان تركى بر ارتباط سومرى و تركى تأكيد كرد و از آن زمان زبان سومرى زبان باستانى تركان شمرده شد. جالب اينكه وجه تسميه كلمه ى «اورميه» كه مورد مناقشه پاره اى قرار گرفته كلمه ايست تركى با منشأيى سومرى. « اور » در زبان سومريان پروتورك (تركان باستان) به معناى شهر و آبادى و محل اسكان مى باشد. اين كلمه در تركستان شرقى تحت تصرف چين در شهر اورومچى و دهها شهر و قلعه ى باستانى نيز به يادگار مانده است. پايتخت سومرى ها نيز «اور» ناميده مى شد. جزء دوم كلمه يعنى « ميه يا ميا » همان ميت ها يا ميتانى هاى مى باشد كه شاخه اى از تركان باستان هوررى مى باشند. هوررى ها چهار هزار سال قبل در آذربايجان و اورميه ساكن بودند و دولت بزرگ اورارتو بعدها از اجتماع طوايف هوررى و ميتانى در آذربايجان و شرق آنا طولى تشكيل شد. شهر اورميه در زمان هوررى ها و اورارتوها از جمله استحكامات مهم آذربايجان شمرده مى شد كه نامش در كتيبه هاى اورارتويى و آشورى به كرّات ديده مى شود. در اين سنگ نوشته ها نام اورميه به شكل اورمئت و اورمياتى rumiate U/ Urmet ديده مى شود. پادشاهان آشور هر از چندگاهى به علت سرسبزى و تاراج ثروت منطقه اورميه و غرب آذربايجان به اين منطقه قشون كشى مى كردند مثلاً سلمنصر سوم شاه آشور( 24 - 859 ق.م) از جنگى سخن رانده كه در ساحل درياچه اورميه انجام داده است. ساحل نشينان كه از پيشروى ارتش خونريز و ويرانگر آشور متوحش شده بودند با قايق هاى الوارى به داخل درياچه مى گريزند و سلمنصر سوم با بحريه اى مركب از قايق هاى الوارى مجهز به بادبانهاى پوستى به تعقيب آنها مى پردازد و آب درياچه را با خون فراريان گلگون مى سازد. در كتيبه هاى اورارتويى به منطقه ى غرب درياچه اورميه « قيلزان » گفته مى شد نه « گيلزان» . اورميه در دوران تاريخى بعد از اورارتوها از جمله حكومت مستقل آذربايجان ( دوران پس از حمله اسكندر تا دوران اشكانيان) از اهميت فروانى برخوردار بوده و به سبب قرار گرفتن در سر راه روم - شيز (تكاب / تخت سليمان) بارها مورد تاخت و تاز قشون روم قرار گرفته و حتى يكبار به آتش كشيده شده بود. شهر اورميه به نوشته اى پاره اى از مورخين و جغرافيا دانان قبل و بعد از اسلام شهر زرتشت قلمداد شده است حتى بسيارى كوه « بزو داغى » در شمالشرق اورميه را زيستگاه زرتشت مى دانند. حتى پاره اى از مردم اورميه معتقدند قبر مادر زرتشت « دوغدو » در اورميه قرار دارد و جاى آنرا نشان مى دهند بنابه اظهارات محققان محل نامبرده قبر «بورلا خاتون » از قهرمانان كتاب عظيم و گرانسنگ دده قورقود مى باشد.
توحید ملک زاده دیلمقانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر