۱۳۸۷ خرداد ۲۷, دوشنبه
معایب خط فارسی
وقتی درباره زبان سخن به میان میآید، اکثر مردم به طور ناآگاه به خط و نوشته فکر میکنند. ولی باید همواره به خاطر داشت که زبان اصل و خط فرع است و خط، به عنوان یک وسیله ثانوی، برای نمایاندن زبان به وجود آمده است.
با توجه به اینکه خط فارسی برای نشان دادن صداهای زبان فارسی ناتوان است. معایت مهم خط فارسی را به اختصار میتوان چنین برشمرد.
1. مصوت های /o/ /e/ /a/ در خط نمایانده نمیشوند. مثلا «کَش»، «کِش»، «کُش» را در خط یک جور مینویسند. اشتباهات تلفظی و سوءتفاهماتی که در خواندن یک متن از این رهگذر پیش میآید بسیار است. چون مصوتهای سه گانه بالا در خط وارد نمیشوند بسیاری از کلمات که تلفظ و معنی مختلف دارند یک صورت نوشته پیدا میکنند. مثلا صورتهای: سقط، مهر، اقدام، اعمال، اخبار، اعلام، علم، اتباع، مجاز، رب، اسناد، ملک، پر، عده، چک، نسبی، حکم، ظهر، خلق، مثل، ترکه، در، مرد، خرد، تف، کرم، گرد، چرا، مسلم، سحر، سفت، صفر، و صدها صورت دیگر که گاهی چندین تلفظ و چندین معنی کاملا مختلف دارند. البته در مورد بعضی از کلمات آشنا از سیاق عبارت یا فحوای کلام میتوان معنی آنها را حدس زد و آنها را درست تلفظ کرد، ولی در مورد کلماتی که برای خواننده آشنا نباشند، و مخصوصا در مورد کلمات خارجی و اسمهای خاص که به خط فارسی نوشته شده باشند، فحوای کلام نیز نمیتواند دشواری تلفظ را بر طرف نماید.
2. چون بعضی از صامتها مکرر هستند، یعنی تشدید دارند و در عمل علامت تشدید آنها نوشته نمیشود، اغلب دو کلمه کاملا متفاوت، یک صورت پیدا میکنند. صورتهای «بر»، «کره» و «ماده» با تشدید و بدون تشدید کلمات متفاوت با معانی متفاوتی هستند. گاهی اوقات دشواری تلفظ و اختلاط معنی ناشی از ترکیب دو نقض بالا است: مثلا اختلاط کلماتی که به صورت، محرم، رویه، مقدم، سر، در خط ظاهر میشوند، ناشی از فقدان مصوت و تشدید با یکدیگر است.
3. برای بعضی صداها بیش از یک علامت وجود دارد. مثلا برای صدای /s/ حروف «س»، «ص» و «ث» و برای صدای /z/ حروف «ز»، «ذ»، «ظ» و «ض» و برای صدای /t/ حروف «ت» و «ط» و برای صدا /h/ حروف «هـ» و «ح» و برای صدای /q/ حروف «ق» و «غ» به کار برده میشود. هم چنین دو حرف «ع» و «ء» نیز نماینده یک صدا هستند. این تعدد حروف از آن جا است که کلماتی که از عربی به فارسی آمدهاند، بعضی دارای صداهایی بودهاند که در فارسی وجود نداشته است، در نتیجه فارسی زبانان نزدیکترین صدایی را که در زبان خودشان وجود داشته، به جای آنها نشاندهاند. بدین ترتیب اختلاف املای کلمه که نماینده اصل عربی آنها است حفظ شده، ولی تلفظ آنها فارسی و یکنواخت شده است. گذشته از این که بسیاری از این کلمات از اصل فارسی به عربی رفته و دوباره به فارسی برگشتهاند، از آن جایی که سالها است این کلمات در فارسی به کار برده میشوند و در نتیجه تلفظ و معنی آنها تغییر کرده است، باید آنها را فارسی پنداشت. نوشتن آنها به صورت اصلی عربی، نه تنها فارسی زبانان را به خارجی بودن آنها حساس میکند - که خود کار نادرستی است زیرا اینها جزو واژگان فارسی شدهاند - بلکه از نظر صوت شناسی نیز نامناسب است زیرا، چنان که گفتیم، هر دسته ازاین حروف نماینده یک صدا هستند و تمایز اصلی آنها در فارسی از بین رفته است.
4. بعضی حروف نمایده بیش از یک صدا هستند. مثلا «و» میتواند نماینده /o/ باشد مانند «تو» /to/، یا نماینده /u/ باشد، مانند «رو» /ru/ یا نماینده /v/ باشد، مانند «ولی» /vali/، یا نماینده /ow/ باشد، مانند «روشن» /rowšan/. «ی» میتواند نماینده /y/ باشد، مانند «یار» یا نماینده /i/ باشد، مانند «کی» /ki/. در نتیجه صورت نوشته «دین» میتواند دو تلفظ و دو معنی داشته باشد: /deyn/ و /din/؛ هم چنین صورتهای نوشته «کی»، «نیل» و مانند آن. «ا» در میان یا پایان کلمه نماینده صدای /â/ است، مانند «رفاه»، «جفا» و غیره ولی در آغاز به تنهایی میتواند نماینده سه صدا باشد مانند /a/ در «احمد»، /e/ در «اجبار» و /o/ در «الفت»؛ به صورت «آ» میتواند نماینده /â/ باشد، مانند «آب». به کمک حروف «و» و «یـ» میتواند به ترتیب نماینده صداهای /u/ و /i/ باشد، مانند «او» /u/ و «ایران» /iran/. بدین ترتیب، حرف «ا» به تنهایی یا با کمک حروف «و» و «یـ» میتواند در آغاز نماینده شش مصوت باشد.
5. یک حرف بسته به جای خود در کلمه و بسته به حروفی که در پس و پیش آن قرار میگیرد لااقل به چهار صورت نوشته میشود: ع ـع ء ـعـ. بعضی حروف مانند «ی» چهار صورت نیز بیشتر پیدا میکنند.
6. مسئله قطع و وصل حروف، که بعضی به هم میچسبند و بعضی نمیچسبند، مشکل دیگری است. در مورد حروفی که به هم میچسبند نیز مرز مشخصی وجود ندارد، به همین جهت تصمیم آن اغلب به سلیقه فردی نویسنده واگذار میشود. بعضی اوقات دیده میشود که چندین کلمه را به هم میچسبانند، مانند «اینستکه» (این است که) «طوریستکه» (طوری است که) و مانند آن. اشکال دیگری که از قطع و وصل حروف ناشی میشود این است که گاهی فاصله بین حروف منفصل یک کلمه، در نوشتن یا در چاپ، کم و زیاد میشود، در نتیجه خواندن آن کلمه مشکل میشود و یا اصلا معنی دیگری پیدا میکند. مثلا اگر فاصله بین حروف در جمله «ما در آن جا هستیم» به هم بخورد جمله میتواند معنی دیگری داشته باشد: «مادر آن جا هستیم».
7. اضافه که یکیاز عناصر بسیار فعال دستوری در زبان فارسی است، معمولا به صورت مصوت /e/ در تلفظ ظاهر میشود و چون این مصوت در خط فارسی وارد نمیشود بنابراین اضافه هم نوشته نمیشود. در نتیجه این نقص بزرگ گاهی خواننده جمله را تا آخر میخواند و آن را بی معنی حس میکند. ناچار برمیگردد و دقیقتر نگاه میکند و پی میبرد که اضافهای در تلفظ وارد نکرده یا بی جهت وارد کرده است. گاهی اوقات نیز کم و زیاد کردن اضافه جمله را بی معنی نمیکند، بلکه معنی آن را تغییر میدهد. مثلا در جمله «مردم دیگر این کار را نمیکنند» اگر اضافهای پس از «مردم» قرار گیرد یا نگیرد معنی جمله به کلی فرق میکند. هم چنین بود و نبود اضافه پس از کلمه «اغلب» در جمله «اغلب ِمردم این طور فکر میکنند» معنی آن را تغییر میدهد.
8. فراوانی نقطهها و پس و پیش شدن آنها و گاهی اوقات حذف آنها اشکالات فراوانی ایجاد میکند که درباره آنها داستانهایی ساخته شده است.
9. علاوه بر معایب فوق، رسم الخطهای مختلف، شکسته نویسی و قوانین پیچیده و اختلاف سلیقهها در مورد املای همزه و مانند آن بر اشکال خواندن و نوشتن خط فارسی میافزاید.
اصلاح خط کار آسانی نیست. زیرا گذشته از اشکالات فنی، موضوعی است که درباره آن سوءتفاهمات زیادی وجود دارد و با احساسات شخصی و ملی افراد برخود پیدا میکند. مسئله اصلاح خط امری است زبانشناسی، اقتصادی، اجتماعی، روانی، ملی و آمیختگی این جنبهها، بحث آن را در هر کشوری به جدالی پر هیجان تبدیل میکند.
بعضی از مخالفتهایی که با تغییر یا اصلاح خط میشود، ناشی از سوءتفاهم است. مثلا یکی از کسانی که در یک مناظره علیه تغییر خط صحبت میکرد، میگفت «تغییر خط، زبان فارسی را از بین میبرد»، غافل از این که زبان را با هر خطی میتوان نوشت و تغییر خط نمیتواند زبان را نابود کند. بعضی دیگر دوست دارند همیشه به گذشته بچسبند و با هر تغییری مخالفت کنند. در مورد خط، یک عامل روانی نیز اضافه میشود و آن این که هر قدر خط مشکلتر باشد، رنج یاد گرفتن آن بیشتر است و کسانی که رنجی کشیده و این خط مشکل و کج و معجوج را آموختهاند نمیخواهند به آسانی دست بر دارند و حاصل زحمت سالیان دراز خود را تباه شده ببینند. عده دیگری نیز که دستخوش احساسات ملی افراطی هستند و افتخار ایران را در چیزهایی میدانند، خوب یا بد، که از گذشته به ارث رسیده، بدون این که مصالح فرهنگی و اجتماعی معاصران و آیندگان را در نظر بگیرند، با تغییر یا اصلاح خط مخالفت میکنند زیرا آن را به منزله تباه شدن میراث گذشته میدانند. عدهای نیز به این علت که تغییر خط به آنها زیانهای مادی وارد میکند، با آن مخالفت میورزند.
ولی اشکالات تغییر خط فقط چیره شدن بر این مخالفتها نیست. تغییر خط، در هر جامعهای از جمله ایران، اشکالات فنی نیز دارد. یکی از این اشکالات فنی عامل جغرافیایی زبان است. امروز زبان فارسی از نظر جغرافیایی قسمت وسیعی از کشور ایران و قسمتهایی از کشورهای همسایه را در بر میگیرد. زبان فارسی در نواحی مختلف این قمرو وسیع، تلفظهای متفاوت دارد. اگر قرار باشد تلفظی انتخاب شود که خط از روی آن تنظیم شود اولین اشکالی که ایجاد میشود این است که کدام تلفظ از این انواع مختلف باید ملاک قرار گیرد. ممکن است بگوییم فارسی پایتخت، تهران، ملاک قرار گیرد. در این جا باز چندین اشکال ظاهر میشود. اولا در همه تهران، تلفظ یکنواخت نیست. ثانیا این کار، مشکل را به کلی رفع نخواهد کرد زیرا فقط مردم تهران کم و بیش آن طور که تلفظ میکنند خواهند نوشت ولی در لهجههای شهرستانی بین خط و زبان باز جدایی خواهد بود. مثلا گوینده اصفهانی باید بگوید: /peder/ و بنویسد /pedar/ «پدر» یا بر عکس دومی را به صورت نوشته ببیند و اولی را تلفظ کند. خط خود میتواند، در مورد زبانهایی که لهجههای بسیار مختلف دارند، یک عامل پیوند دهنده باشد و نمونه بارز چنین خطی، خط چینی است.
اشکال دوم مربوط به زمان است و این مخصوصا در مورد کشورهایی صادق است که دارای سنت ادبی هستند. کتبی که از قدیم به ما رسیده با خط فعلی نوشته شده است که تلفظ آن از بسیاری جهات مبهم است. اگر قرار باشد این کتب به خط جدید نوشته شود، دو اشکال به وجود میآید: اگر سعی کنیم آنها را با تلفظ قدیم شان ضبط کنیم، مدرک قطعی برای تعیین تلفظ آنها وجود ندارد و در نتیجه اختلاف رای ظاهر میشود و ایرادگیریهای ادیبمآبانه از آن چه هست بیشتر رونق میگیرد. اگر سعی کنیم آنها را با تلفظ امروز ضبط کنیم، دانسته حقایق را دگرگون جلوه دادهایم زیرا همه میدانیم که این کلمه در گذشته تلفظ امروز گویش تهران را نداشتهاند.
ولی علی رغم همه این گرفتاریها و مخالفتها، خط فارسی باید تغییر کند یا اصلاح شود. خط امروز ما بسیار نارساست و برای منظورهای علمی و دقیق، قابل اطمینان نیست (و به همین علت است که هر جا دقت مطرح باشد، ما مجبوریم تلفظ کلمه را با کمک حروف لاتینی یا وسایل دیگر تثبیت کنیم.) علاوه بر این، چنان که گفته شد، این خط در بسیاری موارد از سرعت خواندن میکاهد و موجب اشتباهات و سوءتفاهمات زیادی میشود. یاد گرفتن آن برای دانش آموزان و بزرگسالان نوآموز رنجآور است، و مانع دلسردکنندهای است برای خارجیانی که بخواهند با زبان و فرهنگ ما آشنایی پیدا کنند.
دکتر محمدرضا باطنی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر