۱۳۸۵ دی ۱۷, یکشنبه

هولوکاست واقعی در ایران

بسم الله القاسم الجبّار

هرکسی صدای استعانت مسلمانی را بشنود و به یاری او نشتابد ٬ مسلمان نیست.
پیامبر اسلام

در اسفند سال 1296 و در بحبوحه جنگ اول جهانی هنگامی که دولت مرکزی ایران از ضعف مفرطی رنج می برد ٬ داشناک های وحشی ارمنی با هجوم و تصرف شهرهای ارومیه ٬ خوی و سلماس به قتل عام 150 هزار نفر آذربایجانی مسلمان بی دفاع پرداختند و رویای ارمنستان بزرگ در سر می پرورداندند ٬ اگر نبود قوای عثمانی تصرف تبریز یا به قول خودشان تارماکیسا نیز دور از انتظار به نظر نمی رسید.
آری اسفند سال 1296 هنوز در یاد و خاطره ی آذربایجانی ها مانده است . اما دریغ از یک مراسم یادبود در این مدت که شاید التیامی باشد بر دردهای میلیونها آذربایجانی .

مسلماً در طول تاریخ مسلمانان کمتر شاهد کشتاری به این وسعت بوده اند ٬ حیف و صد حیف که مجوزی برای برگزاری مراسم بزرگداشت این واقعه از طرف دولتمردان صادر نمی شود و واقعاً جای تاسف دارد که در ام القرای مسلمین شاهد سکوت علمای دین در مورد قتل عام مسلمانان هستیم و انگار آنان نیز روزه سکوت گرفته اند .

در مقابل جای تعجب است که دولت جمهوری اسلامی همه ساله مجوز برگزاری نمایش 24 آوریل را برای ارامنه صادر می کند و چه راحت است گرفتن مجوز راهپیمایی بر علیه ترکیه ٬ تجمع در قره کلیسا و … برای ارامنه و چه سخت گرفتن مجوز برای برگزاری یادواره ی شهدای جنگ ارامنه ٬ تجمع در قلعه بابک .

اگر مجوزی برای مراسم 24 آوریل داده می شود تا ارامنه بر ضد دولت ترکیه راهپیمایی کنند پس این حق مسلم بقیه اتباع ایرانی نیز می باشد ٬ بنابراین باید کردهای ایران هم حق تظاهرات به خاطر کشتار حلبچه را داشته باشند ٬ عرب ها علیه اسرائیلی ها و آذربایجانی ها علیه دولت ارمنستان که بیش از یک میلیون آذربایجانی را در قفقاز از سرزمین مادری خود رانده است .

تحریف تاریخ بدست ارامنه و سکوت دولتمردان در این مورد جای تامل بسیاری دارد ٬ قتل عام 24 آوریل یک دروغ بزرگ و غیر قابل دفاع است چنانچه تا کنون هیچ مدرکی در این مورد بدست نیامده . مدارکی وجود دارد که ادعای کشتار 5/1 میلیون ارمنی در سال 1915 را کاملاً رد می کند.

ساموئل ویمز حقوقدان برجسته آمریکایی با استناد به دلایل معتبر تاریخی می نویسد : در واقع رهبر دینی ارامنه چندین هفته قبل از آنکه ترکیه در مورد مکان جا به جایی ( نه کشتار ) ارامنه تصمیم بگیرد ٬ با هماهنگی دولت روسیه زمینه را برای مهاجرت ارامنه به ایروان ( که خود سرزمینی متعلق به آذربایجانی ها بوده است و دلیل این ادعا وجود نام آورانی است که زادگاهشان ایروان بوده که به حاج میرزا آغاسی ٬ جبار باغچه بان و … می توان اشاره کرد ) مساعد نموده بود و اتهام نسل کشی بدون هیچ دلیلی تماماً ساخته و پرداخته کشیش ارمنی برای مظلوم نمایی بوده است .
در ضمن ادعای وجود 5/1 میلیون ارمنی در ترکیه نیز خود ادعایی بس شگفت آور است ٬ زیرا بنا به تحقیقات ساموئل ویمز کل تعداد ارامنه جهان در سال 1915 نیز به عدد 5/1 میلیون نمی رسیده است.

تصمیم امپراتوری عثمانی به کوچاندن ارامنه از کشور ترکیه نیز به تلافی اقدامی انجام گرفت که طی آن ارامنه ساکن در شرق آناتولی در جنگ جهانی اول جانب دولت متبوع خود را رها کرده و دروازه های امپراتوری عثمانی را به روی ارتش روسیه گشودند.

همچنین کپی اسنادی در آرشیوهای اطلاعاتی روسیه به دست آمده است که در آن کاچازفونی اولین نخست وزیر ارمنستان طی سخنرانی خود در سال 1923 میلادی در کنگره عمومی حزب داشناک در خصوص وقایع مذکور اعتراف می کند :
قبل از آغاز جنگ و همچنین در بحبوحه نبرد ٬ بدون هرگونه اسباب و وسایل به امپراتوری روسیه وابسته شدیم ٬ تشکیل اتحادیه های داوطلب مسلح اقدامی اشتباه بود.کوچ ما سبب شد تا رویای ارمنستان مستقل که توسط دیپلماتهای اروپایی به ما وعده داده شده بود نقش بر آب شود. ترکیه بخوبی می دانست که چه می کند. امروز پشیمانی سودی ندارد. به این ترتیب بود که درمناطق مسلمان نشین قادر به اتخاذ تدابیری جهت بدست آوردن نظام اداری منطقه نشدیم و لذا مجبوراً مسلح شدیم ٬ قشونها ارسال نمودیم ٬ ویران کردیم و قتل عامها ترتیب دادیم …

البته ارامنه برای نابودی این اسناد تلاشهای بسیاری کردند ولی کپی این اسناد همانگونه که اشاره شد موجود می باشد.

با توجه به موارد ذکر شده نام نهادن نژادکشی بر این جا بجایی قومی عنوانی است که جای تامل دارد و بارزترین علت آن خوداری جهان غرب مسیحی در به رسمیت شناختن این عنوان است ٬ مسیحیانی که حتی یهودیان را که قاتل مسیح می دانند بر مسلمانان ترجیح می دهند تاکنون حاضر نشده اند اسم اینکار ترکان مسلمان را نژاد کشی بنامند هرچند که ارامنه هم کیشانشان هستند.

اما همین ارامنه به تلافی این کار عثمانی ها با همراهی بازماندگان ارتش روسیه که در کشورشان نیز جایی نداشتند و به تحریک انگلیس ٬ بفکر ایجاد دولت مستقل مسیحی در آذربایجان غربی افتادند. انگلیسی ها اسقف مارشیمون را به سرکردگی مسیحیان می گمارند و به جنگ ترکان می فرستند . ژنرال آندریانیک ارمنی هم به دنبال تشکیل ارمنستان بزرگ از آراز ( ارس ) گذشته و به مارشیمون می پیوندد. در میان اسماعیل آقا سیمتقو سر کرده ایل کرد شکاک ٬ اسقف را فریب داده و به بهانه اینکه می خواهد با وی متحد شود او را به قلعه چهریق کشیده و به قتلش می رساند و ارامنه که 2 بار متوالی ناکام مانده بودند دست به قتل عام آذربايجاني ها می زنند.

اما براستی چرا مسئولین نظام با دولت غاصب ارمنستان که مسبب کشتار مسلمانان در قاراباغ ٬ ارومیه ٬ خوی و سلماس بوده اند و یک میلیون آذربایجانی را آواره کرده اند ٬ با دیدگاه تبعیض گرانه ٬ نه تنها همچون اسرائیل محکوم نکرده و با تحریم اقتصادی این دولت را تحت فشار قرار نمی دهد ٬ بلکه با حمایتهای اقتصادی و نظامی خود از دولت ارمنستان به این دولت اشغالگر کمک می کند ٬ مگر مسلمانان فلسطین و قراباغ چه فرقی باهم دارند که با اسرائیل آنگونه رفتار می شود و با ارمنستان اینگونه .

در تاریخ ٬ ملل ایران در زمان جنگ با روم ٬ در زمان حکومت سلجوقیان ٬ در عصر جنگهای صلیبی ٬ در زمان نبردهای صفویه علیه بیگانگان ٬ در هنگام جنگ های ایران قاجاری با روسیه تزاری و قتل عام آذربايجاني ها در سال 1926 و … به دفعات از پشت خنجر زدن ارامنه را تجربه کرده اند .
متاسفانه در شرایطی که ارامنه داشناک به دلیل فروش بسیار وسیع و کاملاً امن مشروبات الکلی ٬ قرص های اکستازی ٬ حشیش در تهران ٬ اصفهان ٬ ارومیه و … به ثروتهای کلان باد آورده رسیده اند کمک های مشکوک مجلس و دولت به این قبیل افراد خطری بزرگ تلقی می شود که حکایت از نفوذ این افراد در مراکز تصمیم گیری دارد.

اگر دست اندکاران بخشی از بودجه کلان اختصاص یافته به اقلیتهای دینی و خصوصاً ارامنه که در کل کشور کمتر از 100 کلیسا دارند را به مساجد مسلمین می داد شاید هرگز شاهد حوادثی مانند فاجعه مسجد ارک تهران نمی بودیم ٬ ای کاش هرگز به دولت و ملتی که حتی به مساجد ما هم احترام نمی گذارد و متاسفانه همانگونه که شاهدیم در آغدام (تحت اشغال ارامنه) خانه خدا را تبدیل به طویله می کند این چنین خوش خدمتی نمی کردیم .

متاسفانه در دوره به اصطلاح اصلاحات شاهد بیشترین کمک ها به ارامنه و کشور ارمنستان بودیم ٬ چرا باید جهت تحت فشار قرار دادن آذربایجانی ها ی دو سوی آراز پای سرمایه گذاری دروغین ارمنی را به منطقه مرزی اردبیل و دشت مغان باز می شد ٬ چرا باید اجازه داده شود اسقف اعظم ارامنه ٬ کشته شدگان خیالی خویش را شهید خطاب کند ونمایندگان ما نیز در مجلس ششم در تلاش برای محکوم کردن ترکیه به خاطر کشتار کذایی باشد. آیا در کشور خودمان مشکلی وجود ندارد که به دنبال حل مشکلا ت دیگران هستیم ٬ آیا تا کنون یک بار یک مقام رسمی کشتار مسلمانان ارومیه ٬ خوی ٬ سلماس و قاراباغ را محکوم کرده است . دبیرکل جبهه مشارکت اسلامی که در اسلامی بودن آن جای شک و شبه وجود دارد در گفتگو با اسقف مذکور قول رسیدگی به وضعیت ارامنه و احقاق حقوق آنان را می دهد . آقایان به دشمنان اسلام قول همکاری می دهند و دم از اسلامی بودن می زنند. مجلس هفتم و احمدی نژاد هم همانند خاتمی و مجلس ششم هرگز به فکر ما نبوده و نخواهند بود ٬ اینان گویا از خیانت یپرم خان ارمنی درس نگرفته اند .

این است درد مردم آذربایجان هولوکاستی واقعی که سردمداران حکومت چه قبل و چه بعد از انقلاب هرگز به آن نپرداخته اند.

دومان بيرليك سئون
دومان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر